تا انتخابات: عمامه سفید اما دیپلمات

آرش غفوری
آرش غفوری

در قسمت های گذشته ضمن بررسی طیف های سیاسی معطوف به انتخابات، برخی کاندیداهای منتسب به اصول گرایان – فارغ از اینکه این انتساب تا چه حد نمایاست – از قبیل سعید جلیلی، کامران باقری لنکرانی، محمد باقر قالیباف، محسن رضایی، اسفندیار رحیم مشائی، ناطق نوری، حداد عادل و غلامحسین الهام و همچنین دو نفر از کاندیداهای اصلاح طلب، عارف و نجفی را بررسی کردم. همچنین به عنوان یک شیوه انتخاباتی از “تبلیغات در به در” گفتم و نرم افزار Campaign Cloud  برای مدیریت یک ستاد انتخاباتی معرفی شد.

این هفته با مطرح شدن زمزمه هایی مبنی بر علاقه و احتمال نامزدی حس روحانی، به کسی می رسیم که مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران در دولت گذشته بود و در دو دهه اول انقلاب، بیشتر مسئولیت هایش مرتبط با مسائل نظامی بود.

اولین بار پیش از پایان ریاست جمهوری محمد خاتمی در میانه های سال ۸۳ بود که نام رییس تیم مذاکره کننده هسته ای ایران به عنوان یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در نظام اسلامی مطرح شد. روزنامه شرق، تیتر و طرح صفحه اول خود را به همراه گزارشی به حسن روحانی و با عنوان شیخ دیپلمات اختصاص داد. گزارشی که این روزنامه اصلاح طلب را با طرح این پرسش مواجه نمود که آیا شرق، کاندیداتوری حسن روحانی را کلید می زند؟ و البته با وجود نزدیکی تیم مدیریتی روزنامه شرق به کارگزاران سازندگی و همچنین قرابت فکری حسن روحانی با این تشکل بروکرات در میان اصلاح طلبان و همچنین وابستگی هم شرق، هم کارگزاران و هم حسن روحانی به هاشمی رفسنجانی چندان بعید هم به نظر نمی رسید. روزنامه شرق البته این امر را تکذیب کرد و بعد هم که هاشمی رفسنجانی تصمیم گرفت برای انتخابات سال ۸۴، خودش به صحنه بیاید تمام این اتفاقات فراموش شد. حسن روحانی اما منتظر ماند تا احمدی نژاد رئیس جمهور شود و مسئولیت او به عنوان رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای ایران که به صورت سنتی با پست دبیری شورای عالی امنیت ملی همراه است ابتدا در اختیار علی لاریجانی و سپس سعید جلیلی قرار گیرد و طرفه اینکه حالا این هر سه، کاندیداهای بالقوه ریاست جمهوری در سال۹۲ هستند.

برای نخستین بار این اعضای حزب اعتدال و توسعه بودند - دو قلوی محافظه کار حزب کاگزاران که هر دو به هاشمی وابسته اند - که بحث کاندیداتوری حسن روحانی را مطرح کردند و به سراغ هاشمی رفسنجانی هم رفتند تا او را راضی به حمایت از شیخ دیپلمات نمایند. هاشمی البته به آنها گفته بود تنها کسی که می تواند از جریان های مخالف اصول گرایان رییس جمهور شود شخص خاتمی است و اگر می توانند باید رییس اصلاح طلبان را راضی به کاندیداتوری نمایند. اما پس از آنکه تقریبن معلوم شده است خاتمی کاندیداتوری را نمی پذیرد، حسن روحانی برنامه های انتخاباتی خود را آغاز و ضمن به دست آوردن حمایت هاشمی رفسنجانی، با رهبری عالی نظام هم دیدار کرده و آیت الله خامنه ای مخالفتی با کاندیداتوری او نداشته است. هرچند نقل قولی از ایشان شده که گفته است بگذارید بیاید. او رای ندارد.

در انتخابات آمریکا که بدست آوردن منابع مالی اهمیت زیادی دارد، یکی از راه های تامین منابع مالی یک کاندیدا، انتشار خاطرات خود است تا با فروش آن در تیراژ وسیع و خریداری توسط افرادی که به طرق معمولی حمایت مالی آنها از کاندیدا تابع شرایط سخت گیرانه ای است - این امر قبل از سال ۲۰۱۰ به خوبی مشهود بود. بعد از این سال و تغییراتی که در نحوه هزینه کمپین های انتخاباتی به وجود آمد شرایط فرق کرده است- بتواند بخشی از هزینه های کمپین خود را به خصوص در شروع رقابت های مقدماتی تامین نماید. در ایران، علی لاریجانی در سال ۸۳ خاطرات خود را در روزنامه جام جم منتشر می کرد و البته هدف آقای لاریجانی بیشتر تبلیغاتی و معرفی خود بود. در میان کاندیداهای بالقوه رقابت های ریاست جمهوری سال ۹۲، حسن روحانی این کار را با انتشار خاطرات خود از مذاکرات هسته ای انجام داده است. هرچند هزینه های انتخاباتی در ایران تابع شرایط خاصی نیست اما حسن روحانی احتمالن از این خاطرات می تواند به عنوان بخشی از سوخت ماشین تبلیغاتی خوداستفاده کند. هرچند معلوم نیست که این امر تا چه حد کارآمد باشد.

حسن روحانی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری، در دو متغیر اصلی انتخاب هر رییس جمهور در ایران یعنی “مخالفت با الیگارشی حاکم بر ایران” و “اعتبار منبع” هیچ مزیت رقابتی برجسته ای ندارد یعنی:

 

-     او با الیگارشی حاکم بر ایران زاویه مشخص ندارد یا لااقل تصور افکار عمومی از او این نیست که با ژست مخالفت می تواند رییس جمهور تغییر باشد. متغیری که هم خاتمی سال ۷۶ و هم احمدی نژاد در دور دوم سال ۸۴ دارا بودند. در عین حال نزدیکی روحانی به هاشمی هم او را در موضع ضعف قرار می دهد و اینکه الان نزدیکان روحانی از موافقت هاشمی با کاندیداتوری او مطرح می کنند لزمن نقطه مثبت نیست. این امر زمانی می تواند برای روحانی مثبت باشد که در سطح نخبگان اصول گرا و به عنوان حل مشکل فعلی نظام و همگرایی هاشمی - خامنه ای به آن پرداخته شود که از این منظر، ولایتی به مراتب نسبت به روحانی برتری دارد و طرفداران او هم به ابن امر دامن می زنند

-     به عنوان متغیر دوم، حسن روحانی دارای اعتبار منبع نیست. یعنی دستگاه تبلیغاتی مشخصی برای معرفی او بود به عنوان چهره ای قابل اعتماد، مردم دار و دارای پتانسیل بالقوه رییس جمهوری در طول سال های گذشته ساخته نشده است و رهبران افکار عمومی از قبیل دانشگاهیان، هنرمندان و… نیز به دلیل عدم اعتماد به او این نقش را بر عهده نخواهند گرفت.

و در نهایت به عنوان یک متغیر کمکی، حسن روحانی در مسئله اصلی و عمومی انتخابات ۹۲ که ناشی از بحران “کارآمدی دولتی” است به شدت برای اثبات خود با مشکل مواجه است. شیخ دیپلمات البته می تواند از سابقه خود به عنوان کسی که در سال ۸۳، مدیریت مذاکره بحران هسته ای را بر عهده داشت استفاده کند و بگوید که تمام مشکلات دوران احمدی نژاد و بحران کنونی ناشی از عدم توانایی دولت در حل و فصل موضوع هسته ای است، اما این امر بیشتر از آنکه به نام حسن روحانی باشد، در دستگاه اداری دولت خاتمی قابل فهم می شود و فارغ از مدیریت کلان این موضوع توسط رهبری نظام، که دست روحانی را برای استفاده شخصی از آن می بنند، توانایی وی برای مانور روی این موضروع هم خیلی بالا نیست؛ هرچند تنها روزنه انتخاباتی وی خواهد بود و اگر هم بخواهد وارد انتخابات شود، باید برنامه های تبلیغاتی اش را بر این اساس طراحی کند و خود را حلال مشکلات بنامد.

حسن روحانی، صفحه تبلیغاتی در فیس بوک ندارد و در سطح رسانه های مجازی، وبلاگ ها و… هم نامی از او دیده نمی شود. مهمترین دلیل این امر نخبه گرایانه بودنی روحانی و عدم امکان ارتباط با جوانان و دانشجویان است. امری که مثلن در اصول گرایان، قالیباف و جلیلی از آن برخوردار هستند. حجم وسیعی از وبلاگ های حامی این افراد، صفحه های مختلف فیس بوکی، ستادهای شهرستانی و… تنها از یک مجموعه جوانان پای کار بر می آید که حسن روحانی در جمع کردن این افراد فوق العاده ضعیف است. این هم در کمپین روحانی نقطه ضعف مهمی خواهد بود.

طی هفته های گذشته، ضمن بررسی کاندیداها، خبرهای مهم مربوط به انتخابات در هفته را هم به صورت تیتروار بررسی کردم. این روند طی هفته های آینده ادامه پیدا می کنند، در عین حال هر هفته در آخرین خبر با عنوان “پروپاگاندا”، یکی از موضوعات مطرح در مورد هر کاندیدا و چگونگی امکان استفاده تبلیغاتی از آن را هم بیان خواهم کرد. خبر آخر در مورد “صیانت از آرا” توسط محسن رضایی از همین جنس است.

 

محمدرضا باهنر: توپ، تانک، فشفشه، آقای هاشمی “دقت کن”

محمدرضا باهنر گفت که آقای هاشمی باید دقت کند تا با بحث انتخابات آزاد زمینه توطئه و فتنه را فراهم نکنند. چون ممکن این کلید واژه در آینده مسئله ساز شود.

 

حداد عادل، ۵ ماه قبل از انتخابات: ما ۶۰ درصدی هستیم

حداد عادل گفت که من و ولایتی به همراه قالیباف نظرسنجی ها را دیدیم و معلوم شد که ۶۰ % رای داریم. به همین دلیل هم گفتیم که ائتلاف کنیم. او در ادامه هم گفت که هر کس می خواهد وارد ائتلاف ما شود باید رای بالایی داشته باشد. حداد البته توضیح نداد که نظرسنجی را چه کسی و چه زمانی انجام داده و رای هر کدام از این سه نفر چقدر بوده است.

 

ولایتی با کابین، بی کابین

ولایتی گفت که نامزد نهایی ائتلاف ۲+۱ با معرفی کابینه، وارد انتخابات می شود. او اضافه کرد که با قالیباف و حداد تلاش دارند میان اصول گرایان وحدت ایجاد کنند؛ به همین دلیل تصمیم گرفتند یک نفر از بین خودشان انتخاب کنند.

 

محسن رضایی: منم بازی / آغوش آقا محسن برای همه باز است

یک عضو مجلس از احتمال پیوستن محسن رضایی به تیم انتخاباتی ۲+۱ شامل ولایتی، حداد و قالیباف خبر داد. هرچند یکی از مشاوران وی گفته که ایشان خودش “1” است. هرکس بیاید، آغوشش را به روی او باز می کند.

 

قالیبافی ها: فتوشاپه آقا، فتوشاپ

انتشار عکسی که در آن قالیباف به حداد عادل سلام نظامی می دهد با واکنش منفی طرفداران قالیباف به خصوص در وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی مواجه شد. آنها می گویند که این کار دولتی هاست و خود عکس هم فتوشاپ است.

 

مهرعلی زاده دوباره آمد، این بار هم با “دولت رفاه”

محسن مهرعلی زاده که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ بود، قصد دارد برای سال ۹۲ با شعار دولت رفاه وارد انتخاب شود. مهرعلی‌زاده در سال ۸۴ هم با همین شعار نامزد بود.

 

پروپاگاندا: آقا محسن هم “صیانت از آرا” دارد

مشاور محسن رضایی گفت که او برای “صیانت از آرا” برنامه های ویژه ای دارد. “صیانت از آرا” به معنی تعیین مکانیزمی جهت جلوگیری از تقلب و حفاظت از آرای نوشته شده برای یک کاندیدا، یکی از بخش های ستاد میرحسین موسوی در سال ۸۸ بود که توسط جناح راست به عنوان روغن چرخ دنده های بحث “تقلب” و “اسم رمز آشوب” نام برده می شد. محسن رضایی که در روزهای اول پس از انتخابات گفته بود از رای خود مانند ناموسش دفاع می کند، این روزها در برابر این سئوال قرار دارد که اگر مانند سال ۸۸ باز هم به مشکل آرای خوانده نشده برخورد نمود، چه کار خواهد کرد. این پاسخ مشاور محسن رضایی در توضیح این بحث است. در عین حال مخالفان او می توانند از این امر به عنوان یک نقطه ضعف انتخاباتی او استفاده کنند و در کنار کناره گیری او از انتخابات سال ۸۴، مجموعه این ها را به عنوان عدم ثبات رای در شخص محسن رضایی مطرح نمایند. در سال ۸۸ هم محسن رضایی مدام می گفت که این بار تا آخر در صحنه است. تکرار این وعده ها معنی اش این است که او هم می داند در این موارد نقطه ضعف دارد. از این منظر، طرح مباحث اینچنینی، محسن رضایی را در موضغ ضعف و دفاعی قرار می دهد و ابتکار عمل را از او می گیرد.