آماده تحمل رنج باشید

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» نماینده رهبری در سپاه: با آمریکا شاخ به شاخیم

گویا ایده حسن روحانی مبنی بر این که در کنار چرخیدن چرخ سانتریفیوژ، چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد، مقبول بخش‌هایی از حاکمیت نیست. آنها همچنان رویه تقابلی محمود احمدی‌نژاد را می‌پسندند هرچند که موجب وضع تحریم‌ها و اعمال فشار اقتصادی بر شهروندان ایرانی باشد. در آخرین مورد از اظهارات این چنینی، علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه گفته که نمی‌شود همه چیز را با “نان” معامله کرد و مردم ایران باید آماده تحمل “رنج‌ها” باشند.

“بعضی می‌گویند بناست که زندگی کنیم”

” شاخ به شاخ شدن با آمریکا هزینه دارد بعضی ها این را متوجه نیستند؛ می‌گویند ما بناست زندگی کنیم”این جملات را علی سعیدی، در “همایش بصیرتی نیروهای مسلح” که روز شنبه 24 اسفند در اهواز برگزار شد، عنوان کرد.

نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تاریخ جهان را به سه مقطع تقسیم می‌کند که در آنها حق و باطل “در تقابل عینی و عملی” قرار داشته‌اند؛ اولی در عصر فرعون، دومی در زمان عباسیین و سومین مقطع، ضعیت حالِ جمهوری اسلامی که یک طرف “اراده ذات باری تعالی” و در سوی دیگر “اراده قدرت‌های استکباری و نظام سلطه برای جلوگیری از تحقق اراده خدا” قرار گرفته‌اند.

او به نوعی ایرانیان را همان ملتی می‌داند که باید زمینه‌ساز “ظهور” شوند: “ملت ایران باید توجهات بیشتری نسبت به رسالت و ماموریت خود برای آماده کردن زمینه برای ظهور امام زمان داشته باشند.”

این روحانی بلند پایه تاکید دارد که “چالش‌ها و تحریم‌هایی پیش روی ملت ایران وجود دارد، ولی آن گونه نیست که آنچه را با خون به دست آوردیم برای نان از دست نمی دهیم و مردم باید آماده تحمل رنج‌ها باشند.”

به اعتقاد سعیدی، “قطعا قبل از ظهور امام زمان نیازمند یک حکومت شبیه حکومت امام زمان هستیم” که “بدون تردید مصداق قطعی و منحصر به فردش” در ایران است؛ چرا که در هیچ کجای دنیا حکومت براساس فقه اهل بیت وجود ندارد.

او از دولت “تکنو‌کرات” اکبر هاشمی رفسنجانی٬ دولت “اصلاحات” محمد خاتمی و دو سال آخر دولت محمود احمدی‌نژاد به عنوان “دست‌انداز‌های داخلی” برای ظهور “امام زمان” نام برده  ومعتقد است که “ریشه چالش‌ها در کشور ما از بازرگان گرفته تا اصلاح طلبان و هاشمی مبنایی و اعتقادی است”.

سعیدی می‌گوید: “ شاخ به شاخ شدن با آمریکا هزینه دارد. بعضی‌ها این را متوجه نیستند و می‌گویند ما بناست زندگی کنیم و تز ژاپن را دارند که نباید مقابل قدرت ایستاد. بلکه باید از کنارآن عبور کرد تا زندگی کرد. یک دولت با اراده قوی نیاز است تا ایستادگی در مقابل قدرت‌ها را دنبال کند.”

 

تمایل رهبر به اقتصاد مقاومتی

“اصلاح الگوی مصرف”، “همت مضاعف، کار مضاعف” ،”جهاد اقتصادی”، “تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی” و “حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی” عنوان شعارهایی است که آیت‌الله خامنه‌ای در پنج سال اخیر برای نامگذاری سال‌ها انتخاب کرده است. شعارهایی که همگی اقتصادی‌اند و از نگاه ویژه رهبر جمهوری اسلامی به اقتصاد در دوران تقابل با غرب حکایت می‌کند.

او در شهریور ماه 1389 نیز از مفهومی به نام “اقتصاد مقاومتی” پرده‌برداری کرد که در همان سال و در مجموع سخنرانی‌هایش 509 بار تکرار شد. رهبر جمهوری اسلامی، از آن پس تاکنون هزاران بار به اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد مقاوم اشاره کرده و آن را به عنوان یکی از الزامات سیاست راهبردی کشور به مسوولان ابلاغ کرده است. او در تعریف این مفهوم گفته است: “اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد.”

در مهر ماه 1390 هم که محمود احمدی‌نژاد از مردم درخواست می‌کرد تا در سه ماه آینده برای خرید کالاهای غیرضروری به بازار نروند، مطالبه آیت‌الله خامنه‌ای از دولت این بود که “در محصولاتی که مشابه داخلی دارد، مطلقاً ممنوع بشوند که از خارج چیزی وارد نکنند.”

رهبر گفته بود: “ خوشبختانه ما در کشور و در بخشهای مختلف، محصولات کیفی داریم. قسمت عمده‌ای از تولیدات کشور، مصرف کننده‌اش دستگاه‌های دولتی ما هستند. دستگاه‌های دولتی بایستی جزم و عزم داشته باشند بر اینکه جز تولیدات داخلی - در آن مواردی که تولید داخلی وجود دارد - هیچ چیز دیگر مصرف نکنند. یعنی واقعاً در محصولاتی که مشابه داخلی دارد، مطلقاً ممنوع بشوند که از خارج چیزی وارد نکنند. این را بخواهید، در دولت مطرح کنید، آقای رئیس جمهور به دستگاه‌های دولتی دستور بدهد؛ و این ممکن است. ما این را تجربه کرده‌ایم. در مواردی به صورت قاطع به یک دستگاهی گفته شد که این کاری که دارد انجام میگیرد، باید هیچ محصول غیر ایرانی در آن به کار نرود؛ و شد، و به بهترین وجهی هم انجام شد.”

او پیشتر هم در دیدار با “فعالان بخش‌های اقتصادی‌ کشور” سخنانی حاکی از رضایت و آسودگی خیال از وضعیت اقتصادی کشور عنوان کرده بود که اشاره پررنگی به “تحریم‌ها” داشت: “ما امسال را سال جهاد اقتصادی اعلام کردیم. سیاست استکباری، زمین زدن ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی از راه اقتصاد است… هدف تحریم‌ها، فلج کردن اقتصادی است. البته این افتخار را ملت ایران دارد که سی و دو سال است دارد این تحریم‌ها را تحمل می‌کند. البته توسعه‌ی تحریم‌ها و تنوع تحریمها در سالهای اخیر بیشتر بوده، لیکن در مقابل توسعه و تنوع فعالیت‌های سازنده در کشور، کوچک و ناچیز است.  سی سال پیش که تحریم‌ها را علیه ما شروع کردند، آن تحریم‌ها ممکن بود علیه ما کارگرتر واقع بشود تا تحریم‌هایی که امروز علیه ما دارند تصویب و اجرا می‌کنند و همین طور هی وعده هم میدهند که بیشترش خواهیم کرد. این معنایش این است که ما در مقابل تحریمها تدریجاً یک حالت ضدضربه پیدا کردیم؛ میتوانیم به شکلهای مختلف با تحریمها مقابله کنیم: یا با دور زدن تحریمها - که شگرد خوب و جالب و ظریفی است و خوب است که دولت و ملت این شگرد را به کار ببرند - یا از جهت رو آوردن به ظرفیتهای درونی‌ای که کار بنیادی و زیربنائی است و حتماً باید انجام بگیرد و تا حالا هم انجام گرفته.”

اما زمان کمی لازم بود تا مشخص شود که نه اتکا به تولید داخل و نه “شگرد خوب و جالب و ظریف” دور زدن تحریم‌ها چاره بحران اقتصادی ایران و ایرانیان نیست. آیت‌الله خامنه‌ای به تجربیات دوران جنگ اشاره می‌کرد  مدعی بود که دولت و ملت ایران “ضد ضربه” شده‌اند. اما سال 91 در حالی به  پایان رسید که حتی بانک مرکزی هم در آمارهایش تایید کرد که قیمت کالاهای مصرفی در دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد حدودا ۴ برابر شده و در کمتر از ۸ سال تورم ۲۸۱ درصد رشد داشته است. در همان سال، دادگاه بزرگ‌ترین اختلاس تاریخ ایران برگزار شد؛ مردم برای مرغ صف کشیدند و ازدحام صف‌های مرغ کشته هم داد؛ در آن سال قیمت ماست هم با قیمت ارز بالا و پایین رفت و معلوم شد قطعنامه‌های تحریم برخلاف آنچه احمدی‌نژاد می‌گوید، ورق‌پاره نیستند، سال سخت و بدی بود. این چنین بود که سیاستمداران و کاندیداهای ریاست جمهوری از هر طیف و جناح، سیاست‌های دولت را زیر سوال برده و از گشایش در داخل و خارج برای بهبود وضعیت اقتصادی سخن گفتند؛ تنها کسی که گفتمانی مشابه احمدی‌نژاد داشت و همچنان از تقابل و مقاومت با دنیای خارج می‌گفت، سعید جلیلی بود که کمی بیشتر از چهار میلیون رای کسب کرد؛ یعنی چیزی در حدود 20 درصد آرای رییس‌جمهور منتخب، حسن روحانی. همان کسی که وعده داد حواسش به چرخیدن چرخ زندگی مردم در کنار چرخ سانتریفیوژ خواهد بود.

با این حال، گویا رهبر جمهوری اسلامی همچنان اقتصاد مقاومتی را بیشتر می‌پسندد. او در 30 بهمن ماه امسال با ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی” دستور داد: “لازم است قوای کشور بی‌درنگ و با زمان‌بندی مشخص، اقدام به اجرای آن کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصه‌های مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقش‌آفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند.”

در پاسخ، وزیر اقتصاد، اقتصاد مقاومتی را راه نجات اقتصاد کشور از مشکلات جهانی نامید و معاون اول رییس‌جمهوری نیز با انتشار دستورالعمل‌هایی دستگاه‌های اجرایی را ملزم به پیگیری طرح “اقتصاد مقاومتی” کرد.

حالا و در آخرین روزهای سال 92، نماینده ولی فقیه در سپاه از لزوم تحمل رنج‌های بیشتر و تاوان دادن بابت زمینه‌سازی ظهور صحبت می‌کند. پیام نوروزی سال آینده و شعاری که از سوی آیت‌الله خامنه‌ای انتخاب خواهد شد تا حد زیادی روشن‌گر است که راس قدرت در ایران، همچنان مایل به تقابل و ریاضت‌کشی است یا به شیوه تعامل و بهبود تدریجی دولت جدید متمایل شده است.