آندرو دوری
برزیل بیشتر به دلیل ساحل ها، فوتبال و فستیوال های آن کشور معروف است. در نگاه اول دشوار است بدانیم که چرا برزیل می خواهد برای رسیدن به توافق در مسأله دشوار غنی سازی اورانیوم در خاورمیانه پادرمیانی کند.
پاسخ این سؤال کمتر به ایران و یا مسأله تسلیحات هسته ای مربوط می شود، بلکه در عوض، به سربرآوردن کشورهای در حال توسعه و جایگاه آنها در هرم جدید جهانی ارتباط پیدا می کند.
برزیل احساس می کند حتی به عنوان شکوفاترین کشور دنیا، از احترامی که شایسته آن کشور است برخوردار نشده است. این کشور در دوره زمامت لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا که دوره دوم و آخر ریاست جمهوری وی در سال جاری پایان می پذیرد، برای جلب توجه دست به کارهای مختلفی زده است.
لولا به کانون یکی از حساس ترین مناظرات دیپلماتیک دنیا، یعنی روابط تلخ ایران و ایالات متحده، قدم گذاشته است تا برای دست یافتن به توافق ارسال اورانیوم ایران به ترکیه در ازای دریافت میله های سوختی، پادرمیانی کند. خبر حصول این توافق هفته گذشته اعلام شد.
خبر این توافق با تصاویری از بالا گرفتن دستان لولا و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران و رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه همراه بود. از نظر بعضی افراد، توافق یاد شده و تصاویر آن از دیپلماسی تازه ای حکایت داشت. برخی دیگر، نظیر کسانی که طرفدار تلاش های تحت مدیریت آمریکا برای وضع تحریم های اقتصادی بیشتر علیه ایران هستند، برنامه هسته ای تهران هنوز در کانون نگرانی ها قراردارد.
روبنز ریکوپرو دیپلمات سابق و دبیرکل سابق کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل گفت: «من فکر می کنم دلیل اصلی برای برزیل این باشد که می خواهد به رسمیت شناخته شود.»
ریکوپرو گفت: «برزیل همواره تصور می کرده باید یک بازیگر دیپلماتیک در سطح جهانی باشد و این مسأله در گفتگوهای مربوط به تجارت و وضعیت آب و هوایی دنیا نیز به چشم می خورد. درمورد ایران، من فکر می کنم این اولین نمونه محکم از خواست برزیل برای تبدیل شدن به یک بازیگر جهانی، با رنگ و بوی سیاسی جلوه گر شده است.»
لولا نظیر بسیاری از مردمی که در نیمه دوم قرن 20 در آمریکای لاتین رشد و نمو کرده اند، احساس بدی از اعمال قدرت اروپا و ایالات متحده دارد و به دلیل بالا گرفتن بحران سیاسی که وی ریشه اش را در نظام سرمایه گذاری لجام گسیخته می پندارد، به این حالت انزجار دامن زده شده است.
برزیل با اقتصاد بزرگ و باثبات و دراختیار داشتن منابع تجاری مهم، به تشکیل اتحادهای مختلف با قدرت های نوظهور دیگر نظیر آفریقای جنوبی دست زده است و یک عضو کلیدی در گروه کشورهای در حال توسعه بی- آر- آی- سی به شمار می آید. این کشور به دنبال یک کرسی دایم در شورای امنیت است و خواهان ایجاد اصلاحات در صندوق بین المللی پول و بانک جهانی است. برزیل در دوره زمامداری لولا از رویکرد عدم مداخله در سیاست خارجی اش دست برداشته و به ایفای نقش نافذتری روی آورده است.
اولیور استانکل استاد ناظر امور بین الملل در دانشگاه سائوپائولوی برزیل می گوید: “ایران برای لولا اهمیت چندانی ندارد. او بحث جامع تری دارد، اینکه چهارچوب فعلی اداره جهانی غیرعادلانه است و قدرت های تازه باید حرف بیشتری برای زدن داشتن باشند.”
از سوی دیگر، منتقدان می گویند لولا دچار توهم خودبزرگ بینی شده و دوره موفق ریاست جمهوری و اعتبار بالا سبب بروز این غرور و گستاخی شده است.
آنها می گویند لولا خود را بالاتر از قانون می خواند و اکنون رسانه های خبری را به دلیل بررسی فسادهای موجود مورد انتقاد قرار می دهد و تاکنون سه بار به دلیل فعالیت های غیرقانونی علیه مقامات قبلی جریمه شده است.
دنیس مک شین وزیر سابق امور آمریکای لاتین در انگلستان، هفته جاری در نامه ای سرگشاده به لولا نوشته است: “برای من مایه تأسف بسیار است که می بینم شما هرآنچه را مظهری از حقوق بشر و عدالت اجتماعی است و آنچه اتحادیه های آزاد تجاری برایش ایستاده اند، تخطئه می کنید.”
وی نوشته است: “تصویر شما در کنار محمود احمدی نژاد، فرد مستبد ایرانی، طوری که انگار او بهترین دوست برزیل دموکراتیک است، تمامی دموکرات های دنیا را حیرت زده کرد. این مرد بر کشوری حکومت می کند که شهروندان خود را که جرأت مطالبه آزادی و دموکراسی کرده اند، شکنجه می کند، می کشد، زندانی و تحقیر می کند.”
هرچند منتقدان از گرمی او با دیکتاتورها ناخرسند هستند، اما لولا اعتقاد دارد مجرای جدیدی از ارتباط را به راهبران منزوی دنیا عرضه می کند. هم دوستان و هم دشمنان او اتفاق نظر دارند که اعتبار به دست آمده از مراوده همیشگی با درماندگان و نیز شخصیت خاص وی، راه هایی را باز می کند که برای دیگران بسته مانده است.
روبنز باربوسا سفیر سابق برزیل در ایالات متحده گفت: “لولا ایدئولوژیک نیست بلکه مصلحت گراست. او یک عضو اتحادیه بوده و آنچه بیش از هرکار دیگری در زندگی اش انجام داده، مذاکره با صاحبان تجارت، میان فقیران و داراها، میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته بوده است. او صاحب چنین بینشی است.”
منبع: لوس آنجلس تایمز- 22 مه 2010