در پی تعطیلی چندی پیش بخش کنسولی سفارت کانادا در تهران، دولت اوتاوا تصمیم خود برای قطع کامل روابط با ایران را محقق نمود که فارغ از علل و عوامل این تصمیم و پیامدهای آن، می توان یک پیروزی برای حقوق بشری ایران و کوشندگان ایرانی حقوق بشری دانست. این تصمیم، اولین، از نوع خود به شمار می رود زیرا به دلایلی که خواهد آمد این موضع گیری اولین اقدامی است که موضوع حقوق بشر و دموکراسی انگیزه و انگیزش اصلی در اتخاذ آن بوده است و قابلیت تکرار در کشورهایی است که در تعاملات خارجی و دیپلماسی عمومی و مردمی خود وزن و جایگاه بیشتری برای موضوعات حقوق بشری قائل اند. این تجربه می تواند انزوای هر چه بیشتر جمهوری اسلامی را به همراه آورد. به طور مشخص به نظر می رسد کشورهای اروپایی و آمریکا با تاسی و الهام گیری از این حرکتِ عمدتا حقوق بشرمحور، تلاش خواهند نمود تا در اتخاذ سیاست خارجی سختگیرانه و دربردارنده مولفه های حقوق بشری، آخرین کشور نباشند.
در پی این تعطیلی، اوتاوا به دیپلماتهای جمهوری اسلامی پنج روز فرصت داده تا خاک کانادا را ترک کنند و این در حالی است که دو کشور دوره پر فراز و نشیبی را از زمان بحران گروگانگیری وپناه دادن سفارت این کشور در تهران به تعدادی از دیپلماتهای آمریکایی شاهد بوده اند که متعاقب آن دو کشور به مدت هشت سال رابطه رسمی نداشتند. با بازگشایی سفارت این کشور در تهران در سال ۱۳۶۶ مناسبات دو کشور به آرامی رو به بهبود رفت ولی با قتل زهرا کاظمی عکاس روزنامه نگار ایرانی- کانادایی در زندان اوین، روابط دو کشور دچار تنشهای جدی گردید و این امر یک بار دیگر ثابت نمود که دولت کانادا حاضر نیست به هر قیمتی روابط سیاسی و منافع تجاری خود را با تهران محفوظ نگه دارد و دستور کار حقوق بشری یکی از ارکان سیاست خارجی کشورش را تشکیل می دهد؛ دستور کاری که در آن درسهایی برای یادگیری توسط دیگر کشورها وجود دارد.
دولت کانادا ضمن اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران تهدید ی جدی علیه صلح وامنیت جهانی است، تروریسم دولتی و نقض حقوق بشر توسط رژیم تهران، کمکهای نظامی این رژیم به دولت سوریه، رویکرد ضد اسرائیلی احمدی نژاد، جاسوسی وهمچنین به خطر انداختن امنیت کارکنان سفارت های خارجی و بی اعتنایی رژیم ایران به اصول کنوانسیون وین را از دلایل قطع روابط خود با تهران اعلام کرده است. این ها خود به تنهایی و به خودی خود گواهی بر این مدعاست که اوتاوا برای موضوعات حقوق بشری اولویت و اهمیت بالایی قائل است زیرا در مقطع کنونی هیچ رویداد ناخوشایند و اتفاق غیرمنتظره ای که متوجه دو کشور بوده و منجر به قطع روابط دو کشور شود رخ نداده است مگر گسترش فزاینده سرکوبها و جو پلیسی و خفقان، نرخ رو به رشد اعدامها و موارد نقض حقوق بشر در ایران. این کشور در گذشته نیز با پیشگامی در تهیه و تدوین و به تصویب رساندن قطعنامه هایی در محکومیت جمهوری اسلامی به خاطر موارد نقض حقوق بشر، موجبات تحسین نهادها و تشکلهای حقوق بشری ایرانی و بین المللی را فراهم کرده بود.
پیام ها و پیامدها:
هرچند کانادا کشوری آرام آرمیده بر دو سوی دو اقیانوس پهناور در نیمه شمالی نیمکره غربی می باشد که صرفا با قدرتمندترین کشور جهان مرز خشکی دارد و فارغ از عضویت این کشور در باشگاه قدرتهای برتر جهان (جی ۸)، قدرت این کشور در ظرفیت بالای اخلاقی اش نهفته است. به تعبیر روشنتر،ممکن است کانادا یک بازیگر عمده بین المللی نباشد ولی از جمله کشورهای خوش نام در عرصه دیپلماسی عمومی و سیاست خارجیمتعهدانه محسوب گردیده و از جنبه های متعدد قدرت نرم از قبیل لحاظ نمودن موضوعات حقوق بشری در سیاست و تجارت خارجی خود، نام و نشانو وجهه نیکو و مقبولیت بالای بین المللی در عرصه تعاملات بین المللی بهره می برد و این اقدام اوتاوا، میتواند به عنوان مشوق و راه گشایی برای دیگر کشورهای آزادیخواه و دموکراتیک و در راس آنها اتحادیه اروپا و آمریکا برای اتخاذ تصمیماتی مشابه و سرسختانه تر در مقابل سیاست نقض گسترده حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی عمل نماید و آغازی باشد برای اولویت بخشی به مساله حقوق بشری جمهوری اسلامی در قبال پرونده نظامی وهسته ای این کشور که اغلب مورد پیشین را تحت الشعاع خود قرار می داده است. در این راستا، امریکا، اسرئیل و برخی کشورهای دیگر پشتیبانی خود را از این رویکرد ابراز نموده اند و در شرایطی که رژیم تهران فشار مضاعفی را از جانب تحریم های بین المللی، مساله حقوق بشر و تحولات سوریه احساس نموده و با انزوای منطقه ای و بین المللی
فزاینده ای روبرو می باشد این اقدام می تواند پیامدهای نگران کننده ای برای جمهوری اسلامی در برداشته و حامل پیامی قوی برای رهبران آن مبنی بر به سرآمدن عصر حاکمیت بی چالش خودکامگان بر مردمان شان باشد؛ چالشی که هم در داخل و هم به گونه گسترده تری در خارج از قلمروی خود با آن روبروهستند.
با این پیشگامی، به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده تا دیگر کشورها با تاسی به این ابتکار پسندیده، حلاوت و شیرینی کاذبسردمداران متوهم جمهوری اسلامی رابه کامشان تلخ نمایند. چه،رهبران جمهوری اسلامی با برگزاری اجلاس غیرمتعهدها و گرد هم آوردن خودکامگانی از جنس خود از کشورهای هم قماش از مناطق استبداد زده آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا از قبیل کره شمالی، کوبا، زیمبابوه، سوریه و … بر میزان توهم شان در داشتن دوستانی در عرصه بین الملل افزوده بودند.برنامه هسته ای رژیم تهران، رویکردهای ضد اسرائیلی دولتمردان جمهوری اسلامی و بویژه سخنان مبتنی بر نفرت افکنی و اظهارات نژادپرستانه و یهودستیزانه احمدی نژاد و وضعیت رو به وخامت حقوق بشر در کشورهر یک به تنهایی برای اتخاذ اقدامی مشابه آنچه کانادا به آن مبادرت نمود کفایت می کند. عدم وجود اراده سیاسی قوی تنها عاملی است که در این بین ناکافی می نماید.
منبع: http://www.ahmaddhashemi.blogspot.com/
-احمد هاشمی مترجم سه زبانه سران سه قوه و کارمند سابق وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین المللی است.