نگران تکرار فاجعه هدی صابر هستیم

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» خانواده های طبرزدی، شریفی و رونقی ملکی در مصاحبه با روز:

خانواده های سه زندانی سیاسی در مصاحبه با “روز” از وخامت وضعیت جسمی این سه زندانی خبر و نسبت به وضعیت جسمی آنان هشدار دادند.خانواده های حشمت الله طبرزدی، کمال شریفی و حسین رونقی ملکی گفتند جان این زندانیان سیاسی در خطر است و آنها نگران وقوع فاجعه ای چون جان باختن هدی صابر هستند.

هدی صابر، فعال ملی- مذهبی، در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زد و به دلیل عدم رسیدگی پزشکی در زندان جان باخت.

او اما تنها زندانی سیاسی نبود که در زندان های جمهوری اسلامی جان باخته است. پیش از او، منوچهر محمدی، حشمت ساران و امیدرضا میرصیافی به علت عدم رسیدگی و بی توجهی مسئولان در زندان جان باختند. اکنون خانواده زندانیانی که در اعتصاب غذا هستند  از تکرار این فاجعه نگرانند.

 

عارضه قلبی حشمت الله طبرزدی

فرزند حشمت الله طبرزدی در مصاحبه با “روز” از عارضه قلبی پدرش در زندان خبر داده و از نهادهای بین المللی خواسته اجازه ندهند فاجعه ای دیگر در زندان رخ دهد.

 طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران، به 8 سال حبس تعزیری محکوم شده. او از سال 88 در زندان به سر می برد.

علی طبرزدی، درباره آخرین وضعیت پدرش می گوید: پدرم در شرایط بد جسمی به سر می برد. دچار عارضه قلبی شده و در نوار قلبی که از ایشان در بهداری زندان رجایی شهر گرفته اند این مساله مشهود بوده.

او می افزاید: دلیلی اصلی این عارضه قلبی هم فشارهای روحی و روانی بوده که در تمام این مدت پدرم در زندان متحمل شده. الان هم که متاسفانه تلفن ها قطع است و زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر امکان تلفن ندارند، ملاقات ها هم کوتاه و فقط کابینی است. پدرم در اصل در تبعید گاه رجایی شهر در بندی زندانی است که زیر زمین است. هر روز هم که خبرهای وحشتناکی از ضرب و شتم زندانیان و عدم رسیدگی به وضعیت انها و… می شنویم که نگرانی ما را تشدید میکند. متاسفانه مرخصی هم نمیدهند تا پدر تحت درمان قرار گیرد.

از او می پرسم پدرتان جزو زندانیانی است که تاکنون به مرخصی نیامده؛ دلیل عدم موافقت با مرخصی او چیست؟ پاسخ میدهد: پدرم هیچ وقت از مواضع خودش کوتاه نیامده. خودش تاکنون درخواست مرخصی نداده. می گوید “مرا غیر قانونی زندانی کرده اند و من غیر قانونی اینجا هستم و تا این وضعیت وجود دارد هیچ درخواستی از این آقایان نمیکنم و خودم را کوچک نخواهم کرد”. مسئولان زندان هم گویا این شرایط فعلی را می پسندند و دوست دارند همین شرایط ادامه پیدا کند و بیماری ها تشدید یابد، لذا مرخصی استعلاجی برای درمان هم نمیدهند.

وی می گوید: ما دو روز است که از عارضه قلبی پدرم مطلع شدیم اما کسی پاسخگو نیست نه تلفنی هست نه راه تماسی، اصلا نمیدانیم پدرم در چه وضعیتی است. از طرفی به وکلای پدرم هم احکام سنگینی داده اند؛ خانم ستوده که زندان است، پورفاضل بیمار است، جهان بیگلو را خلع لباس کردند و ناچاریم برای پی گیری وضعیت درمانی و بهداشتی پدرم دنبال وکیل دیگری باشیم.

علی طبرزدی سپس به عدم پاسخگویی قوه قضائیه اشاره می کند و می گوید: متاسفانه نه تنها پاسخگو نیستند بلکه بر اقدامات غیر قانونی خود نیز پافشاری میکنند. شما دیدید چه بر سراکبر محمدی و حشمت ساران آمد. ما واقعا نگران تکرار فاجعه هستیم؛ تنها پدر من نیست زندانیان سیاسی دیگر هم وضعیت خطرناکی دارند. متاسفانه از بهروز جاوید تهرانی هیچ خبری نیست که اصلا کجا است، باید به این وضعیت خاتمه داده شود. باید فشارهای بین المللی، آقایان را به سمتی ببرد که حداقل سلامت زندانیان برایشان مهم باشد و مرخصی استعلاجی به زندانیان بیمار بدهند.

 

بی خبری مطلق از رونقی ملکی

حسین رونقی ملکی، دیگر زندانی سیاسی است که وضعیت جسمانی مساعدی ندارد و خانواده اش در مصاحبه با “روز” می گویند نگران از دست رفتن فرزندشان هستند.

این زندانی سیاسی که با نام بابک خرمدین شناخته می شد، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشری است که  از 22 آذر ماه 88 بازداشت و به اتهام “عضویت در گروه اینترنتی ایران پروکسی و تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به رئیس جمهور” به 15 سال حبس تعزیری محکوم شده است.

محمدعلی دادخواه، وکیل آقای رونقی ملکی بارها اعلام کرده موکلش یک نابغه است و جای او زندان نیست.

حسین رونقی ملکی 31 خرداد از بیمارستان به زندان بازگردانده شده و زلیخا موسوی، مادر او به “روز” گفته بود که “یک نفر از زندان زنگ زد و گفت حسین تشنج کرده و بی هوش شده… خیلی نگران شدیم اما هیچ خبری نتوانسته ایم بگیریم….”

اکنون احمد رونقی ملکی، پدر حسین رونقی ملکی درباره آخرین وضعیت فرزندش به “روز” می گوید: هیچ خبری نداریم نه جوابی به خود ما میدهند و نه اجازه تماسی به حسین میدهند که بدانیم او در چه وضعی است.

او می افزاید: زندان اوین که جوابی نمیدهد دادستانی هم رفتم باز جوابی نگرفتم. امروز رفتم کمیسیون پزشکی قانونی و درباره وضعیت حسین صحبت کردم، گفتند قاضی پرونده یا دادستانی باید از ما بخواهد که نتیجه بررسی هایمان را بفرستیم اما تاکنون نخواسته اند. با دادستانی تماس گرفتم، متاسفانه مسئول دفتر پی گیری دادستانی گفت دادستان با مرخصی پسرم مخالفت کرده است.

به آقای رونقی ملکی می گویم پیش از این همسر شما اعلام کرده بود دادستان با مرخصی موافق است اما بازجو و  رئیس دفتر قاضی پیر عباسی ممانعت می کنند. او توضیح میدهد: بله متاسفانه آقای ستاری، رئیس دفتر آقای پیرعباسی و همچنین بازجوی حسین تاکنون اجازه نداده اند او به مرخصی بیاید حتی با اینکه یکبار وثیقه نیز تودیع کرده ایم. اما مسئول پی گیری دادستانی می گفت چهارشنبه که من برای پی گیری وضعیت حسین رفتم و گفتم تلفن زده  و گفته اند حسین تشنج کرده، یک تیم پزشکی رفته زندان و حسین را دیده. او گفت حال حسین خوب است اما ما باور نمیکنیم.

پدر حسین رونقی ملکی می افزاید: اگر حال حسین خوب است چرا اجازه نمیدهند یک تلفن کوتاه بزند و از سلامت خود خبر بدهد؟ هر دو کلیه حسین در زندان اسیب دیده؛ او جراحی کرده و به تجویز پزشکان نیاز به مرخصی استعلاجی دارد. از طرفی سوزش ادرار و تکرر ادرار دارد و سنگ 17 میلی گرمی هم در کیسه صفرایش است. اینها نیاز به درمان دارند او باید استراحت کند؛ مرخصی استعلاجی حق قانونی او است. متاسفانه حقوق قانونی اش را از او گرفته اند و ما هم که مصاحبه میکنیم باز حسین را بیشتر تحت فشار قرار میدهند اما چه کنیم؟ چاره دیگری مگر داریم؟ می ترسم پسرم همین طور از دست برود؛کسی هم برایش انگار مهم نیست.

آقای رونقی ملکی می گوید  فرزندش نیاز به مرخصی و درمان دارد اما اکنون خواسته مهم اش این است که اجازه دهند کوتاه هم که شده به مادرش زنگ بزند: “حداقل صدایش را بشنویم و بدانیم که او زنده است که حالش خوب است. باور کنید دیگر از نگرانی داریم از پا در می آییم. آخر این چه قانون و اسلامی است؟ چرا با ما چنین می کنند؟ مدام دعا میکنیم و نگران هستیم اتفاقی که برای آقای صابر افتاد برای کس دیگری نیفتد برای پسر ما نیفتد و…”.

 

کمال شریفی همچنان در اعتصاب

کمال شریفی، زندانی سیاسی کرد، دیگر زندانی ای است که خانواده اش نگران وضعیت سلامتی او هستند. او به گفته خانواده اش همچنان در اعتصاب غذا به سر می برد و در بهداری زندان میناب است.

کمال شریفی، فعال سیاسی و روزنامه نگار کرد از 4 سال پیش در زندان به سر می برد و از سوی دادگاه انقلاب سقز به 30 سال حبس تعزیری در تبعید محکوم شده است.

بایزید شریفی، پدر کمال شریفی به “روز” می گوید هیچ اطلاعی از وضعیت فرزندش ندارد.

آقای شریفی پیشتر به “روز” گفته بود که “از رسانه ها خبر اعتصابش را شنیدیم و نگران شدیم و به اداره اطلاعات رفتم راهم ندادند، به داگستری رفتم جوابی ندادند و به دادگاه انقلاب سقز رفتم. قاضی پرونده پسرم را دیدم و

 گفتم تنها 5 دقیقه به ما ملاقات بدهید ما از پسرمان بخواهیم اعتصابش را بشکند اما گفت “نه بگذارید او بمیرد”. خب ما چه باید بکنیم؟ اصلا جواب ما را نمیدهند اصلا خبر نداریم پسرم الان در چه وضعیتی است”.

او اکنون می گوید: تنها خبری که داریم این است که اعتصاب غذای پسرم ادامه دارد و اعتصابش را نشکسته بعد هم گفتند که در بهداری زندان است اما دیگر هیچ نمیدانیم نه میدانیم در سلول انفرادی است یا در بند یا در بهداری و نه میدانیم که وضعیت جسمی اش به چه صورتی است.

پدر کمال شریفی می افزاید:هیچ کس به ما جواب نمیدهد، حتی پیش نماینده ولی فقیه در سنندج هم رفتم نگذاشتند او را ببینم نامه دادم و گفتند پی گیری میکنند اما تا کنون که هیچ خبری نشده و ما به شدت نگران هستیم. همسرم واقعا روانی شده شب و روز کارش گریه است و من هم مانده ام دیگر کجا بروم؟ دردم را به چه کسی بگویم؟ به چه کسی بگویم فقط دو دقیقه بگذارید بچه ام را ببینیم و بگوییم اعتصابش را بشکند؟ سه سال تمام است کمال را ندیده ایم از 4 سال پیش که او را گرفتند فقط یکبار در سه سال پیش وقتی از سنندج به سقز آوردند او را مقابل زندان دیدیم و دیگر هیچ. مگر ما چه جرمی کرده ایم؟ بچه من روزنامه نگار بوده؛ چه کرده که با ما چنین می کنند؟ به خدا با دشمن هم روا نیست این رفتارها. اگر بلایی سر پسرم بیاید چه کسی جواب خواهد داد؟

آقای شریفی پیش از این به “روز” گفته بود که “اجازه ملاقات نمیدهند و می گویند قاضی حکم داده 30 سال زندان پسرم در تبعید و بدون ملاقات باشد. یعنی پسرم ممنوع الملاقات است و اجازه ملاقات نداریم. تنها هفته ای یکبار تلفن میکرد که الان یک ماه بیشتر است تلفن هم نزده و هیچ خبری از او نداریم تنها میدانیم که در اعتراض به اینکه با اشرار و قاچاقچیان در یک جا زندانی است دست به اعتصاب زده و امروز دقیقا 39 روز از اعتصابش می گذرد شنیده ایم که حالش اصلا خوب نیست اما چه می توانیم بکنیم”؟