جشن خانه سینما و نگرانی های سینماگران

پرویز جاهد
پرویز جاهد

چهاردهمین دوره جشن خانه سینما همزمان با روز ملی سینما در شرایطی برگزار شد که شکاف بین بدنه سینمای ایران و دولت (امور سینمایی وزارت ارشاد) روز به روز عمیق تر شده و به حد نگران کننده ای رسیده است.

آنچه که شب پنج شنبه گذشته در چهاردهمین دوره جشن خانه سینما اتفاق افتاد، بیانگر تشویش ها و نگرانی های سینماگران ایرانی از وضعیت امروز سینمای ایران و هراس آنها از عدم وجود امنیت شغلی در حوزه فعالیت حرفه ای آنها بود.

سینماگران ایرانی از فرصتی که این جشن برای آنها فراهم کرد استفاده کرده و زبان به انتقاد از وضعیت حاکم بر سینمای ایران پرداختند.

این انتقادها چند محور عمده داشت. مهم ترین محور این انتقادها، فقدان امنیت شغلی اهالی سینمای ایران بود که از زبان رخشان بنی اعتماد کارگردان و محمدرضا موئینی تدوین گر سینما بیان شد.

رخشان بنی اعتماد گفت: تاریخ شاهد و ناظر است که هیات مدیره خانه سینما در وانفسای شرایط حاضر چقدر در رابطه با امنیت شغلی تلاش کرد و چقدر سد و مانع وجود دارد اما مهم این است که ما خانواده سینما اینجا هستیم.

محمدرضا موئینی، تدوین گر سینما نیز در همین زمینه، این پرسش را مطرح کرد: “فقدان امنیت شغلی و کوشش علیه ایجاد امنیت سینماگران سوگند چه کسانی است؟”

سخنان این دو سینماگر نشان می دهد که سینماگران ایرانی، نگران امنیت شغلی و گرفتاری های صنفی خودند و از خانه سینما به عنوان تنها نهاد صنفی مستقل سینما، انتظار دارند که مسئولیت حل آن را به عهده بگیرد اما در این میان، دولت و وزارت ارشاد با دخالت مستمر خود می خواهند قدرت خانه سینما را محدود کرده و کنترل آن را در دست خود گیرند. این مسئله، زمینه اصلی اختلاف بین خانه سینما و وزارت ارشاد اسلامی و تنش میان این دو دستگاه در چند سال اخیر بوده است.

برخی از سینماگران مثل علیرضا خمسه و مهران رجبی، نیز در این مراسم حرف های خود را در قالب گلایه و به زبان طنز مطرح کردند. حرف های آنها نیز به طورغیرمستقیم متمرکز بر امنیت شغلی و مسائل صنفی حوزه سینما بود.

موضوع دیگری که از زبان سینماگران در جشن خانه سینما مطرح شد، وضعیت اسفبار اکران و نمایش عمومی فیلم ها بود که در حرف های هوشنگ گلمکانی منتقد سینما و سردبیر مجله فیلم منعکس بود.

گلمکانی، هنگام اهدای دیپلم افتخار بهترین کارگردانی اول به مجید برزگر برای فیلم “فصل‌ باران‌های موسمی”، زبان به انتقاد از وضعیت فیلم های روی پرده سینماها گشود و از اهل سینما و خانه سینما خواست که در حد توانشان فکری به حال این سینما بکنند که به گفته او دارد “آبروی سینمای ایران را می‌برد”.

سینمایی که هیچ تناسبی با آنچه که از سینمای ایران به دنیا معرفی شده ندارد. سینمایی که بسیار سطحی تر و ساده انگارانه تر و شلخته تر از سینمای فارسی قبل از انقلاب است و همان تم ها را در فضای جدید دارد بازسازی می کند و این در شرایطی است که بسیاری از فیلم هایی که در ده سال گذشته در سینمای ایران تولید شده اند، به دلایل مختلف امکان نمایش نداشته اند. برخی مشکلات ممیزی داشته و برخی قربانی دسته بندی ها، باندبازی ها و زد و بندهای مافیایی حاکم بر سینمای ایران شده اند.

موضوعی که قبلا در بیانیه 46 سینماگران ایرانی نسبت به حذف سینمای مستقل منعکس شده بود. عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، رخشان بنی اعتماد، احمدرضا درویش، کیانوش عیاری و کیومرث پور احمد از جمله 46 سینماگر امضاء کننده این بیانیه بودند که با هشدار نسبت به حذف سینمای مستقل تاکید کردند که “در شرایط کنونی، ملاک برای نمایش عمومی یک فیلم، فیلمساز آبرودار و فیلم آبرومند نیست. می‌خواهند سینمای مستقل را حذف کنند و یا حداکثر لطف کنند و در گلخانه نگه دارند.”

اما تند ترین انتقاد در مراسم جشن خانه سینما، از طرف اصغر فرهادی کارگردان فیلم درباره الی صورت گرفت که بیانگر وضعیت سینمای امروز ایران و فضای امنیتی و پلیسی حاکم بر آن بود. وضعیتی که مسئولان سینما، فیلمسازان را به خاطر طرح واقعیت های تلخ اجتماعی به جاسوسی متهم می کنند. وضعیتی که سینماگر و بازیگر ایرانی را مجبور به مهاجرت از وطن می کند.

آرزوهای اصغرفرهادی، خواست همه سینماگران ایرانی است. اینکه روزی برسد که هیچ سینماگر و بازیگر ایرانی به خاطر فشارهای سیاسی و اجتماعی مجبور به مهاجرت نشود، اینکه فیلمسازان مجبور به مهاجرت شده مثل امیرنادری، به وطن برگشته و بتوانند دوباره فیلم بسازند و اینکه هیچ فیلمسازی به خاطر عقاید سیاسی و فرهنگی اش، زندانی نشود و از حقوق فردی و شهروندی مثل حق مسافرت به خارج از کشور و شرکت در فستیوال ها برخوردار باشد.

به اعتراف بسیاری از سینماگران مستقل ایرانی، سینما در ایران در سال های اخیر به ویژه بعد از روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد به شدت تحت فشار بوده است.

این فشارها و محدودیت ها که در دوره هایی تنها محدود به سینماگران سکولار و دگراندیش بود در دوران جدید دامنه وسیع تری یافته و بسیاری از سینماگران مذهبی معتقد و نزدیک به حکومت از جمله رضا میرکریمی، ابراهیم حاتمی کیا و مجید مجیدی را که روزگاری “خودی” تلقی می شده اند، دربر گرفته است.

امروز این تنها بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی یا بهمن قبادی و جعفر پناهی نیستند که نسبت به وضعیت سینمای ایران معترضند بلکه بسیاری از سینماگران جوان مثل اصغر فرهادی، سامان سالور و عبدالرضا کاهانی نیز از منتقدان جدی این وضعیت به حساب می آیند

اختلاف بین خانه سینما و دولت (دستگاه وزارت ارشاد) در دوران آقای احمدی نژاد شدت گرفته و در ماه های گذشته به نقطه بحرانی خود رسیده است.

دولت خواهان کنترل همه جانبه بر سینما و اعمال سلیقه و تحمیل دیدگاه های تنگ نظرانه و ایدئولوژیک خود بر اهالی سینماست. به باور مسئولان خانه سینما، وزارت ارشاد می خواهد نگاه امنیتی خود را بر سینما حاکم کند.

وزیر ارشاد و همفکران او قادر به تعامل درست با بدنه سینما نیستند. بین دولت و سینمای ایران شکاف عظیمی به وجود آمده و سینماگران ایرانی هر روز بیشتر خود را با دولت بیگانه تر احساس می کنند.

وزارت ارشاد با صدور بخشنامه ها و احکام تند و شدید، همه تلاش خود را برای مهار سینما و جهت دادن آن به کار بسته اما غافل از آن است که این نوع نگاه های امنیتی و پلیسی با روح هنر و سینما در تعارض است و سینماگران و هنرمندان آن را برنمی تابند.

رویکرد وزارت ارشاد در حوزه فرهنگ و هنر، رویکردی تمامیت خواهانه و انحصارطلبانه است. به گفته محمد مهدی عسگرپور، مدیر عامل خانه سینما، دولت می خواهد “هم سیاست گذار، هم هدایت کننده و هم مجری باشد و خودش تشخیص بدهد به چه کسی کمک کند و به چه کسی خیر”.

مدیر عامل خانه سینما که یکی از منتقدان سیاست های وزارت ارشاد در عرصه سینماست، مهم ترین معضل امروز در عرصه مدیریت فرهنگی در ایران را غلبه نگاه امنیتی بر حوزه فرهنگ و هنر در ایران می داند.

عسگرپور در انتقاد از این نگاه می گوید: کسی که فرهنگ و هنر را مدیریت می کند باید بخش قابل توجهی از نگاهش فرهنگی باشد، و البته از مشاورین امنیتی استفاده کند. اما نه اینکه دارای نگاهی امنیتی باشد و از مشاور فرهنگی استفاده کند.

به اعتقاد آقای عسگرپور، “ دولت به دنبال آن است تا همه نقش های یک جامعه را خودش داشته باشد. شعار حمایت از بخش خصوصی را می دهد اما در عمل به آن متعهد نیست”.

نگاه امنیتی مدیران سینما در ایران تا حدی گسترش یافته که جواد شمقدری، معاون امور سینمایی و سمعی بصری وزارت ارشاد، چندی قبل، پیداکردن نقاط تاریک و بزرگ کردن آنها در فیلم های ایرانی به قصد جایزه گرفتن از دیگران را از “جاسوسی” بدتر خواند.حرف های معاونت امور سینمایی، نتیجه ای جز یاس و دلمردگی برای سینماگران ایرانی ندارد. من گمان نمی کنم که هیچ فیلمساز ایرانی بخواهد با نشان دادن سیاهی های مملکت خود جایزه بگیرد اگرچه نمایش “سیاهی ها” (تقسیم بندی پدیده های اجتماعی به سیاه و سفید نیز محل اعراض است) را حق مسلم هنرمندان و سینماگران می دانم.سینماگر ایرانی باید اطمینان داشته باشد که می تواند فیلمی را که ساخته (هرچند انتقادی و تابوشکن)، بدون ترس از متهم شدن به “سیاه نمایی و جاسوسی”، به جشنواره ها بفرستد.بدبینی مسئولان وزارت ارشاد به خانه سینما تا حدی است که به گفته مدیر عامل خانه سینما، برخی از آنان، خانه سینما را “پایگاه دشمن” خوانده و قرار گرفتن نام گلشیفته فراهانی در میان نامزدهای دریافت جایزه بهترین هنرپیشه زن جشن خانه سینما را مصداق رخنه کردن دشمن در ساختار خانه سینما دانستند.

سینمای هنری و مستقل ایران به جای کنترل و هدایت، نیاز به حمایت و تشویق دارد و به نظر می رسد که لازم است سانسور و مقررات ممیزی از سر راه سینماگران ایرانی برداشته شود تا آنها بتوانند با آزادی عمل و اختیار بیشتری فیلم بسازند، نه اینکه دائما نگران توقیف فیلم و یا امنیت شغلی خود باشند

 

منبع: بی بی سی