گپ

نویسنده
یوسف محمدی

سیامک احصایی و احمد ساعتچیان کارگردان و بازیگر نمایش “نامه هایی به شب” در نشست مطبوعاتی نمایش  پاسخگوی سوالهای خبرنگاران شده اند. همکارمان در تهران، گوشه های از این جلسه را برای خوانندگان هنر روز آماده کرده که در ادامه می خوانید…

صحنه یک کاراکتر است

 

آقای احصایی، آیا تبدیل چندین شخصیت به دو بازیگر به شکل عینی یک طرفند کارگردانی از سوی شما بود یا جزو ایده های نویسنده؟

متن این نمایش که توسط محمد چرم‌شیر و با عنوان نامه‌هایی به تب به نگارش درآمده دارای دو کاراکتر است که براساس شیوه نمایش به 9 کاراکتر تبدیل شده است. در اجرای این نمایش از 2 بازیگری که در متن محمد چرم‌شیر دیده می‌شود فراتر نرفته‌ایم و تنها با توجه به شکل و شیوه اجرایی تغییراتی ایجاد کرده‌ایم.

وفاداری اتان به متن تا چه اندازه ای پیش رفت؟آیا در بخش دیالوگ نویسی یا تغییر وضعیت های درام دست به تحول زدید؟

حتی یک کلمه از دیالوگ‌ محمد چرم‌شیر در این اجرا تغییر نکرده و من تنها کاراکترهای این اثر را مضاعف کرده‌ام. یعنی در این نمایش ممکن است آدم‌هایی مثل ادیب و… که در رابطه با آنها محمد چرم‌شیر در اثرش صبحت کرده به شکل عینی روی صحنه ظاهر شوند و شما به  عنوان تماشاگر به جای اینکه درباره این شخصیت بشنوید آن را در قالب یک هنرمند روی صحنه ببینید.

اجرایتان نسبت به جشنواره تئاتر فجر تا چه اندازه تغییر پیدا کرد؟
با توجه  به کم  بودن زمان و فشردگی کارها که برای اجرای آثار، در ایام جشنواره وجود دارد از یکسری ریزه‌کاری‌هایی که بازیگران به آنها توجه دارند جلوگیری شد که شاید من در این موضوع مقصر باشم اما در این اجرا همه چیز شکل دیگری پیدا می‌کند و بازیگران فرصت این را دارند که با خلاقیت خود نقش‌هایشان را ارائه دهند. البته تلاش شده است تا کم و کاستی‌هایی که در اجرای گذشته در صحنه‌پردازی دیده می‌شد در این اجرا برطرف شود و به برخی میزانسن‌ها کم‌تر پرداختیم.

شما را اغلب به عنوان طراحی صحنه می شناسند…وقتی که یک نمایش را کارگردانی می کنید جایگاه طراحی صحنه درام برایتان کجاست؟

شکل اولیه طراحی صحنه به ذهنیت من درباره طراحی صحنه برمی‌گردد؛ چرا که طراحی صحنه را هیچ‌گاه به عنوان بک‌گراند و پس زمینه صحنه و نمایش قبول ندارم بلکه طراحی صحنه برای من یک کاراکتر در اثر محسوب می‌شود که می‌تواند به اندازه بازیگران کاربرد داشته باشد. همیشه با طراحی صحنه به غیر از اینکه موقعیت مکانی داستان را نشان می‌دهم، حرکت، شکل و اتفاق را نیز به مخاطب اثر نشان می‌دهم که شاید همین امر باعث جذب و رضایت کسانی باشد که  به بهانه نقد و… به تماشای اثر می‌نشینند.

اوضاع تبلیغات شهری خانواده تئاتر دربرابر گستردگی سینما ناچیز و فقیر است. شما برای فرار از این مشکل چه کرده اید؟

ما هم مثل همه گروهها هستیم. انجام امور تبلیغاتی از جمله نصب بیل برد در مراکز شهر از توانایی مالی گروه نمایشی خارج است اما قرار است، تماشاخانه ایرانشهر با کمک گروه، بیل بردهایی را در مکان‌های مختلف قرار دهد.متأسفانه این موضوع در گذشته در 15 روز اجرای آخر اتفاق افتاد که تا مردم اطلاع‌ پیدا کنند و  برنامه‌ریزی کنند اجرای نمایش به پایان‌ می‌رسید. اما من امیدوارم در رابطه با این اثر این اتفاق رخ ندهد و همه چیز طبق برنامه پیش برود.


آقای ساعتچیان شما دراین نمایش جایگزین بازیگر دیگری شدید. کمی درباره این تجربه اتان برایمان بگویید.

ساعتچیان:در این نمایش هیچ نقش مجزا و جدا از دیگری نیست بلکه جدا از ماهیت نقش تمام بازیگران روی صحنه،  ارتباطی در عین بی‌ارتباطی با هم دارند که با سلیقه من هماهنگ بود. تلفیق بازی، طراحی، نور و… مطابق سلیقه من بود و چون تمرینات نمایش را دیده بودم و این اثر توجهم را جلب کرد، حال که به عنوان بازیگر آن انتخاب شده‌ام، سعی می‌کنم ارتباط بیشتری با بازیگران و فضای داستان برقرار کنم و از پس مسوولیتی که برعهده دارم برآیم.