مهر ماه از نیمه می گذرد. باراک اوباما از “کارزاری طولانی” با “خلافت اسلامی” خبر می دهدو” مقام معظم” مبارزه آمریکا و همپیمانانش با تروریستهای “دولت اسلامی” را غیر واقعی می خواند: “آمریکا، اسرائیل و «دولت خبیث انگلیس» این گروه را برای مقابله با جمهوری اسلامی درست کردهاند.” سازمان تروریستی داعش هم دربرنامه ۵ ساله اش برای سلطه بر جهان، که این هفته اعلام می شود، ایران رابه سه قسمت تقسیم می کند.
کارزار ده ساله “هسته ای” بار دیگر سر گرفته می شود. هیات مذاکره کننده “نظام” که کسی نمی داند چه دستوری از “مقام ولایت” گرفته اند روانه وین می شود. هفته ایست که یکی از گماردگان رهبر جمهوری اسلامی “ولایت خامنهای را تداوم ولایت علی” اعلام می کند. احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران در مراسم عید غدیر در کرمانشاه میگوید: “ولایت فقیه امروز تداوم ولایتهای علوی، حسینی و مهدوی است و هر کس این ولایتها را قبول داشته باشد ولایت فقیه را هم قبول دارد و بیعت با ولایت فقیه بیعت با غدیر و علی است”.
مذاکرات سه جانبه محمدجواد ظریف، کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و جان کری وزیرخارجه آمریکا همزمان با نوشتن این سطور آغاز می شود. محمد جواد ظریف پس از دیدار با کاترین اشتون می گوید: “به خواست جمهوری اسلامی، علاوه بر مذاکرات با خانم اشتون و نمایندگان آمریکا، یک بارهم مذاکره با همه اعضای۱+۵ به برنامه مذاکرات افزوده شد که فردا – پنجشنبه- انجام خواهد گرفت”.
جان کری، حسن روحانی و وزیر خارجه اش با ادبیات مختلف یک حرف را می زنند: “میان جمهوری اسلامی و۱+۵ اختلافات حادی وجود دارد، اما این اختلافات غیرقابل حل و فصل نیست. توافق نهایی تا روز ۲۴ نوامبر (سوم آذر) دور از دسترس نیست”.
با شروع مذاکرات، یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا، راه تمدید مذکرات را می بندد: “در دیدارها صحبتی از تمدید زمان گفتوگوها نیست و حرف از این است که قضیه تا بیستوچهارم نوامبر فیصله پیدا کند”.
یکی دوروز دیگر آشکار خواهد شد که تیم مذاکره کننده با چه دستوری از طرف” رهبر” به وین رفته است: توافق جامع هسته ای بدست خواهد آمدو دومین ولی فقیه، جام زهردوم را خواهد نوشید؟ یا هنوزمذاکره برای مذاکره برای خریدن وقت در دستور کار است؟
ماموریت دولت روحانی در خارج هرچه باشد، درداخل “کارزار طولانی” با آزادی، فرهنگ ایرانی و حقوق بشر ادامه دارد.
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی اعلام می کند: “۳۶ نماینده مجلس طرحی آماده کردهاند که بر اساس آن، زنانِ «بدحجاب» محکوم به شرکت در دورههای آموزشی وپرداخت جریمه نقدی تا سقف یک میلیون تومان میشوند”.
آخرین اخبار مهاجرت نخبگان، ایران را با ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نخبه مهاجرسالانه در ردیف اول جهان قرار می دهد. رضا فرجیدانا، وزیر علوم استیضاح شده در زمستان سال ۱۳۹۲ گفته بود که تربیت یک نخبه برای ایران با محاسبات دهه هفتاد شمسی یک میلیون دلار هزینه بر میدارد. “با حساب خروج سالانه ۱۵۰ هزار نخبه از کشور، ایران ۱۵۰ میلیارد دلار در سال ضرر میدهد. فرار مغزها بزرگترین خسارت کشورهای درحال توسعه است و ما فقط در حال نظاره خروج نخبگان از کشور هستیم.”
نرخ بیکاری به ۲۰ درصد می رسد. محمود جامساز، تحلیلگر اقتصادی، می گوید: “سالهاست که در مورد نرخ بیکاری بین نهادهای مختلف انتشار آمار رسمی مثل بانک مرکزی و مرکز آمار اختلاف است و از طرفی این اختلاف بین کارشناسان اقتصادی شدیدتر است. بعضی از کارشناسان اقتصادی در حال حاضر نرخ بیکاری را حدود ۲۰ درصد تخمین میزنند، اما همه اتفاق نظر دارند که مساله بیکاری یکی از بحرانهای بزرگ اجتماعی و اقتصادی است که جمعیت کشور را دچار فقر اقتصادی کرده است”.
کارتنخوابها در آستانه فصل سرد دیگری هستند وزندگی افسانه ای بچه پولدارهای تهران، موضوع گزارش مطبوعات جهان می شود.
زنگ خطر خشکسالی شدید بصدا در می آید. این پرسش مطرح می شود که:وایبر آخرین نفس ها را می کشد؟
و لابد برای مقابله بااین مخاطرات است که در فاصله کوتاهی تعداد نهادهای اطلاعاتی از ۵ به ۱۶ می رسد.
خانم ها! آقایان!
پائیز شوم دیگری است که ایران بر آب است و ما در خواب. شاید این سروده قدیمی که با اجرایی جدید در فضای مجازی جاری می شود، صدایی دیگر باشد:
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده می ترسانی
ما گر زسر بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
در محفل عاشقان خوشا رقصیدن
دامن زبساط عافیت برچیدن
در دست سر بریده خود بردن
در یک یک کوچه کوچهها گردیدن