محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفته: “موافق وحدتم و از وحدت همه نیروها استقبال می کنم اما در جلسات اصولگرایان شرکت نمیکنم. وحدت و همگرایی نیروها باعث میشود اصطکاکها کم شود، اما بنده بنا ندارم در این جلسات حضور داشته باشم.” او این سخنان را در گفتگو با خبرگزاری ایلنا بیان کرده؛اظهاراتی که به نشانه نشانه شکست دوباره طرح وحدت در میان اصولگرایان تلقی شده است.
چندی پیش، محمدباقر قالیباف هم درباره علت عدم حضورش در نشستهای موسوم به وحدت اصولگرایان گفته بود: “هر نشستی که در آن همگرایی و وحدت باشد حتما مورد توجه همگان قرار خواهد گرفت. وحدت فی نفسه مناسب است اما در این نشستها باید بر اساس مبانی مشخصی پیش رفت.” او اضافه کرده بود: “ من مسئولیت اجرایی دارم و باید به مسئولیتم بپردازم و قطعا مردم از من انتظار خواهند داشت که شهری بهتر را برایشان مدیریت کنم.”
روزنامه اعتماد طی گزارشی با اشاره به این سخنان، به سراغ حمیدرضا ترقی، از اعضای حزب موتلفه رفته و دلیل عدم حضور این افراد را پرسیده است. حمیدرضا ترقی در پاسخ گفته: “مسوولان کشور کارها و برنامههای مختلفی دارند و دلیلی ندارد که همه این همایشها را شرکت کنند. بحث من این است که اگر کسی در جلسهیی حضور نداشت به این معنی نیست که این جلسه را رد کرده و مورد تاییدش نیست. دفتر حضور و غیاب نیست که اگر کسی در این همایش شرکت نکرد بگوییم این فرد در میان اصولگرایان نیست و اگر کسی حضور داشت بگوییم این فرد حتما با اصولگرایان همراه است.”
او همچنین اضافه کرده: “۱۸ سال است که مقوله ریشسفیدی در میان اصولگرایان پایان یافته است. از زمان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در مجلس هفتم کار اصولگرایان شورایی شده است و شخص خاصی محور نبوده است. اصولگرایان اساسا قصد ندارند که به سمت رهبری فردی بروند و به دنبال جایگزینی برای آیتالله مهدوی کنی هم نیستند چون دیگر شخصیتهای اینچنین در میان اصولگرایان وجود ندارند که جامع الاطراف باشند از دست رفتهاند و جایگزینی هم برای آنها نیست.”
چنانچه به کنارهگیری ناطقنوری، علی لاریجانی، محمدرضا باهنر و حتی محمود احمدی نژاد از جلسات موسوم به وحدت اصولگرایان توجه شود، به نظر میرسداین جلسات تاکنون، نتیجه مشخصی نداشته است.
اواخر مهرماه گذشته، سایت صراط، وابسته به سپاه پاسداران با انتقاد از کنارهگیری قالیباف از این جلسات نوشته بود: “تجربه نشان داده است که عدهای وحدت اصولگرایان را تنها تا جایی میخواهند که کاندیدای موردنظر آنها نامزد نهایی باشد، اما به نظر میرسد برخی از اصولگرایان یک گام دیگر پیش نهاده و وحدت را صرفا برای حمایت از خود میخواهند و در این راه هرگز از اصول(!) خود کوتاه نخواهند آمد.”
چند روز پیش هم حجتالاسلام محسن غرویان، از شاگردان سابق آیتالله مصباحیزدی، به خبرگزاری ایسنا گفته بود که “وحدت اصولگرایان قریب به محال است.” او معتقد بود: “از دیدگاه بنده افرادی مانند آیتالله هاشمی، دکتر روحانی، جناب آقای ناطق نوری، آیتالله موحدی کرمانی و آیتالله مصباح همگی اصولگرا هستند اما نگاههای متفاوتی با یکدیگر دارند و درکشان از مسائل جهانی نیز متفاوت است. برخی از این عزیزان روحیه مردمداری و خدمت به مردم دارند اما برخی روحیه مردمی ندارند و انزوا از توده مردم را ترجیح میدهند و بنابراین با وجود آنکه همگی آنها اصولگرا هستند، جفت و جور شدن آنها در کنار یکدیگر قریب به محال است.”
او درباره محوریت آیتالله مصباحیزدی برای وحدت اصولگرایان هم گفته بود: “بنده چون با روحیات و مبانی فکری ایشان آشنایی دارم معتقدم که ایشان نمیتوانند محور وحدت اصولگرایان باشند زیرا در وهله نخست خود ایشان گفتند که ما نمیتوانیم وحدت کنیم و ضرورتی هم نمیبینیم.”
چند روز بعد از آخرین تجمع گروهی از اصولگرایان برای وحدت، سایت خرداد طی گزارشی با عنوان “همایش وحدت؛ جایی برای تعمیق اختلاف اصولگرایان” نوشته بود: “همایش اصولگرایان با ترتیبی که برگزار شد موید دو نکته اساسی بود؛ اول اینکه الزاما هیچ وحدتی میان اصولگرایان وجود ندارد که تا این حد نگران آینده خود در انتخابات مجلس دهم هستند. دوم هم اینکه افق رسیدن به این وحدت هم برای آنها کاملا مبهم و مهآلود است.”
نویسنده این سایت اضافه کرده بود: “اصولگرایان تندروتر خیلی وقت است که همراهان معتدلتر خود در این اردوگاه را از خود راندهاند، از همان زمانی که برچسب «ساکتین فتنه» بر پیشانی برخی چهرههای سرشناس این جریان حک شد. در حالی که رسانههای نزدیک به جریان اصولگرا همایش این جناح سیاسی را به «یک گام دیگر به سمت وحدت» تعبیر کردند اما جاهای خالی و غیبت برخی نیروهای تاثیرگذار، روایت دیگری از این ماجرا را عرضه میکند.”
نگرانی از شکست وحدت، حتی در میان کسانی که به دنبال این برنامه بودهاند نیز وجود دارد. حجتالاسلام سید رضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز و یکی از کسانی که پیگیر وحدت اصولگرایان است، چند روز پیش در کنگره جمعیت ایثارگران گفته بود: “تا زمانی که اصولگرایان و احزاب اصولگرا کنار یکدیگر ننشینند و روی مسائل کلی کشور و نظام به توافق نرسند نمیتوانند تأثیرگذار باشند البته راه دیگری هم ندارند، باید بدانیم راهی غیر از وحدت نداریم لذا بایستی خودشیفتگی و منیتها را کنار بگذاریم، بیاییم همه یکی شویم و با یکدیگر توافق کنیم.”
اکنون مشکل اصلی وحدت راستگرایان آن است که مشخص نیست این “خودشیفتگیها و منیتها” چه زمانی کنار گذاشته خواهد شد. راستگرایان جمهوری اسلامی، که خود را اصولگرا میخوانند، سالهاست دچار اختلافات درونی شدیدی هستند.
در واقع بعد از انتخابات سال ۱۳۷۶ و شکست علیاکبر ناطقنوری در برابر سیدمحمد خاتمی، جناح راست جمهوری اسلامی نتوانست به اتحاد پیشین دست یابد. شکست سال ۱۳۷۶، اختلافی عمیق در میان آنها پدید آورد و در گام اول موجب جدایی نیروهای جوانتر شد. پس از آن دیگر شیوه ریشسفیدی و تکیه بر جایگاه پیرمردها برای اتحاد، بیاثر بود. اولین نشانههای این اختلاف به حاشیه رفتن جامعه روحانیت مبارز و حزب موتلفه اسلامی بود. در این میان، گروههای جدیدی سربرآوردند که مدعی بودند خواهند توانست بدون حمایت “بزرگترها” برنامه سیاسی راستگرایان را پیش ببرند. گروه آبادگران که از دومین دوره انتخابات شورای شهر تهران مطرح شد و حتی تا تسخیر کرسی ریاستجمهوری توسط احمدینژاد نیزپیش رفت، یکی از این گروههای تازه به دوران رسیده بود. احمدینژاد حاضر به ائتلاف با راستگرایان سنتی نشد و بعد از ریاستجمهوری نیز خود را وامدار آنان نمیدانست. همین مساله بود که اختلاف در میان راستگرایان را شدت بخشید. بعدها گروه آبادگران ناپدید شد و به جای آن گروههای تندروتری همچون جبهه پایداری پدیدار شدند. و البته اختلافها همچنان باقی ماند.
انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۹۲ و شکست دوباره راستگرایان قدیم و جدید، موجب نگرانی بیشتر و ازهمگسیختگی چندباره میان آنان شد. اصولگرایان، که بر خلاف رقیب خود، نتوانسته بودند بر سر یک کاندیدا به توافق برسند، و همین موضوع را موجب شکست نهایی خود میدانستند، اینبار انگشت اتهام را به سوی آیتالله مصباحیزدی و گروه حامیان او در جبهه پایداری گرفتند که از سعید جلیلی حمایت کرده بودند.
بعد از انتخابات ریاستجمهوری، نگرانی از تکرار شکست در آینده، بار دیگر شعار وحدت در میان راستگرایان را مطرح کرد، اما این شعار نتیجه عملی در پی نداشت.