محمد علیآبادی، یارِ قدیمی محمود احمدینژاد که هشت سال در مدیریت ورزشی کشور حضور داشت از شرکت در انتخابات کمیته المپیک انصراف داد و یک روز بعد، محمد رویانیان، که با حمایت رییسجمهور سابق به تیم پرطرفدار پرسپولیس آمده بود از مدیرعاملی این باشگاه استعفا کرد. هر دوی این مدیران در سالهای اخیر با احمدینژاد به مشکل برخورده بودند و حالا علیآبادی گفته ترجیح می دهد یک مدیر هماهنگتر با دولت فعلی در راس کمیته المپیک قرار بگیرد. رویانیان اما مدعی است که وزارت ورزش او را نمیخواسته اما شهامت برکناریاش را نداشتهاند.
رویانیان؛ از بابک زنجانی تا امیرحسین جهانشاهی
باخت به تیم گسترش فولاد تبریز، کسب دو امتیاز از چهار بازی و از همه مهمتر بحران مالی که باعث اعتصاب بازیکنان در آستانه داربی شد، محمد رویانیان را برای بار چندم ناچار به استعفا کرد. او البته این بار تاکید کرده که هر اتفاقی بیفتد به مدیرعاملی برنمیگردد چرا که دلش شکسته است.
گفته میشود که بازداشت بابک زنجانی، شریک برنامههای بلندپروازانه و یکی از حامیان مالی باشگاه پرسپولیس در بروز وضعیت فعلی موثر بوده است. رویانیان البته تا آخرین روزها دست از بلندپروازی برنداشت و به دنبال آوردن ستارگان باشگاه رئال مادرید به تهران بود. او این بار از کمک یک میلیاردر دیگر سود برده بود که اگرچه در زندان نیست اما همکاری با او هم احتمالا دردسرساز خواهد بود. رابط باشگاه پرسپولیس و رئال مادرید، امیرحسین جهانشاهی، بازرگان ایرانی مقیم اروپا و مالک تلویزیون رها بود که پیش از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری برای براندازی جمهوری اسلامی فعالیت میکرد. جهانشاهی این موضوع را اعلام عمومی کرده اما هنوز باشگاه پرسپولیس جز اطلاعرسانی در مورد تلاش برای برگزاری مسابقه، جزییات بیشتری منتشر نکرده است.
ترجمه پاسخ نامه مدیر عامل باشگاه رئال مادرید هم دو نسخه متفاوت دارد! در متنی که خبرگزاری متعلق به جهانشاهی منتشر کرده این جمله به چشم میخورد “ همانطور که به آقای جهانشاهی هم گفتم”؛جمله ای که در نسخه داخلی وجود ندارد. تفاوت بعدی هم پایانبندی نامه است که در اولی آمده: “ ما در همین رابطه به آقای جهانشاهی که از باشگاه رئال مادرید خواسته است تا در ایران بازی کند و دعوتنامه شما را نیز ارسال کرده، مراتب هماهنگی و پیشرفت کار را اطلاع خواهیم داد.” و در دومی خطاب به رویانیان عنوان شده است: “ در همین رابطه و برای انجام مذاکرات بیشتر، به زودی دعوت نامه شما را جهت سفر به مادرید ارسال خواهیم کرد.”
رویانیان در متن استعفانامه خود نیز از وزیر ورزش گله کرده که در دوران وزارت او حتی یک بار موفق به ملاقاتش نشده است. او بارها به “ناگفتهها”یی هم اشاره کرده که باعث شکست او شدهاند.
سردار محمد رویانیان، فرمانده پلیس راهنمایی و رانندگی، از معدود مقامات نیروی انتظامی بود که در سال ۸۴ و پس از آن به اردوگاه قالیباف نپیوست و از ابتدا چنین به نظر میرسید که قصد حضور در عرصه سیاست را ندارد. او اما خیلی زود به حلقه حامیان دولت پیوست و در مقام رییس ستاد تبصره ۱۳ در دفاع از احمدینژاد و دولتش کم نگذاشت. سردار که آن روزها تماشای فوتبال از تلویزیون را به عنوان کارنامه فوتبالی اش عنوان میکرد با حمایت تمام قد دولت وارد عرصه فوتبال شد و به ریاست باشگاه پرسپولیس رسید.
علی دایی پیش از اینکه به سرمربیگری پرسپولیس برسد و در جبهه متحدان رویانیان قرار بگیرد یکی از مخالفان سرسخت مدیرعامل بود و به رسانهها گفته بود از “یک من ریش سردار” نمیترسد و او را احمدینژاد به فوتبال آورده و با رفتن احمدینژاد هم خواهد رفت. اما پس از علنی شدن اختلافات رویانیان با دولت در بهار امسال، دایی هم رودرروی وزارت ورزش دولت احمدینژاد قرار گرفت و تهدید کرد اگر رویانیان برکنار شود او هم استعفا میدهد.
او متهم است که با استفاده از رانت دولت در زمان مدیرعاملی پرسپولیس، زمینه منفعت مالی میلیاردی عدهای را فراهم کرده است.
اما گویا رویانیان با دولت جدید و وزیر جدید ورزش هم به تفاهم نرسیده که یک روز قبل از استعفا گفته بود: “وزارت ورزش نمیخواهد مسئولیت رفتن مرا قبول کند و این باعث تاسف است که یک دستگاه دولتی و رسمی از چنین موضوعی وحشت و ترس دارد. آنها شهامت ندارند که بگویند فلان مدیر را نمیخواهیم و او را آزاد کنیم تا برود.”
محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان هم از اظهارنظر درباره استعفای رویانیان خودداری کرده و تنها به مدیران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هشدار داده که از “جنگ لفظی و زرگری” بپرهیزند.
یار قدیمی و مدیر ۸ ساله ورزش
محمد علیآبادی از دوران جنگ و حضور در کردستان با محمود احمدینژاد آشنا شد و در تمام این سالها کم و بیش با او مرتبط بود. در هنگام شکلگیری گروه آبادگران در آستانه انتخابات شورای شهر دوم، دوستان قدیمی در کردستان بار دیگر در کنار یکدیگر جمع شدند و در نهایت با پیروزی در انتخابات پایتخت، احمدینژاد شهردار تهران شد. یکی دیگر از گزینههای شهردار شدن، علی آبادی بود که از سوی احمدینژاد به عنوان معاون عمرانی انتخاب شد.
پس از پیروزی احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری، علیآبادی پرشانسترین گزینه شهرداری بود اما با اختلاف یک رای به قالیباف باخت و از آنجایی که فکر میکرد احمدینژاد به خوبی از او حمایت نکرده، از او دلگیر شد. پس احمدینژاد قول وزارت راه را به این مهندس عمران داد اما درست در روز معرفی وزرای پیشنهادی به مجلس، منصرف شد و علیآبادی را به عنوان معاون خود و رییس سازمان تریبتبدنی برگزید. بعد از چهار سال، او گزینه لااقل پنج وزارتخانه بود، به سرپرستی وزارت نفت هم رسید اما دیگر اختلافاتش با رییسجمهور زیاد شده بود و در دولت دهم، به ریاست کمیته ملی المپیک اکتفا کرد؛ سمتی که اگر چه انتخاباتی بود اما هنگامی به علیآبادی رسیده بود که ریاست سازمان تربیت بدنی را دراختیار داشت و این شبهه اعمال نفوذ را افزایش داده بود.
سرانجام در آخرین روز دی ماه ۱۳۹۲ و دقایقی قبل از برگزاری انتخابات کمیته ملی المپیک، علیآبادی به حضور هشت ساله خود پایان داد و از حضور در انتخابات منصرف شد. او گفت: “فکر میکنم دولتی که سر کار آمده و رای مردم را دارد و تایید رهبری را گرفته باید کسانی را در کنارش داشته باشد که راحت با آنها کار کنند. من برای همه احترام قائلم. برداشتم این بود که اگر کسی در انتخابات شرکت کند که در کنار دولت باشد ارزشمندتر است.” به گفته علیآبادی، دولت و وزیر ورزش در این انتخابات هیچ دخالتی نداشتند.
او بارها در مصاحبههای مختلف، از کارنامه خود با قدرت دفاع کرده و عملکرد خود را بینظیر دانسته است. در حالی که افکار عمومی، بیش از هرچیز او را با دخالت در کار فدراسیون فوتبال که منجر به تعلیق فوتبال ایران شد، به یاد میآورد و حضور غیرمتعارف در رژه ورزشکاران در المپیک لندن.
در نتیجه این انتخابات، کیومرث هاشمی به عنوان دهمین رییس کمیته ملی المپیک پس از انقلاب انتخاب شد.