خاطرات واقعی یک دامپزشک زن

رایحه مظفریان
رایحه مظفریان

» نگاهی دیگر/ غازها گاز می­گیرند

دکتر فریبا مکارمی اولین دامپزشکی است که خاطرات کاری خود را در سال گذشته منتشر کرد. او که سی سال از زندگی خود را در راه رشته­ای که به آن علاقه دارد در ایران به خدمت گذرانده است در حیطه­های مختلف کار کرده است.

عبدالعلی دست­غیب در روزنامه اعتماد در تاریخ ۹ آذر ۱۳۹۲ نوشت: “همچنین کتاب جذاب دیگری را خواندم به نام “غازها گاز می گیرند” نوشته “فریبا مکارمی” که خاطرات ۳۰ ساله یک دامپزشک شیرازی را روایت می کند. این کتاب بسیار لحن دلنشینی دارد و به توصیف طبیعت و روستا و حیوانات می پردازد. وضعیت انسان هایی را نشان می دهد که چگونه در یک شهر کوچک روزگار می گذرانند و با چه مسائل و اتفاقاتی دست و پنجه نرم می کنند. از آنجایی که کتاب “غازها گاز می گیرند” خاطرات یک دامپزشک را باز می گوید بخش عمده کتاب به وقایع و ماجراهایی می پردازد که اهالی روستا درگیر بیماری و جلوگیری از بیماری دام هایشان هستند. همچنین به زندگی ساده مردم و میهمان نوازی هایشان از غریبه هایی که به روستا می آیند اشاره می شود”.

مجموعه تازه نشر “غازها گاز می¬گیرند” شامل ۱۳ خاطره واقعی از زن دامپزشکی است که هرگز جنسیت او مانع از حضورش در اجتماع نشده است. با وجود داشتن فرزند کوچک گاهی مجبور می¬شده است او را نیز با خود در بازدید از روستاها و مناطق همراه کند (به پیوست مراجعه شود).

فیض شریفی منتقد برجسته معاصر در روزنامه نیم نگاه در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۹۲ نوشت: “گاهی فکر می­کنی داری داستان­های ناتورالیستی صادق چوبک را می­خوانی… اگر نویسنده بر پیشانی کتاب عنوان خاطرات را حک نکرده بود، من اکنون ایشان را متهم می­کردم که از رئالیسم جادویی گارسیا مارکز برداشته­ای. حال معلوم شده که بسیاری از داستان­هایی که آن را رئالیسم جادویی می­نامندواقعی بوده و مربوط و منسوب به مناطق و حال و احوال پرسناژهایی بوده که مارکز با آن­ها از نزدیک ارتباط برقرار کرده است… در داستان “زنی که با گاوها حرف می­زد” یاد “گاو” غلامحسین ساعدی می­اندازد با آن نگاه رئال و سوررئال و ماهرانه­ای که به محیط پیرامونی و نگاه سوبژکتیوی که به روایت داستان داده است…“.

دکتر مکارمی باریزه کاری و تشریح جزییات واقعیات، این خاطرات را به داستان­های دلپذیر و برجسته­ای تبدیل کرده است و اندیشه و باورهای خود را با واژگان بازنمایی کرده و باعث نضج آن­ها شده است و منبعی زنده و جاری در زمان است.

پیوست:

معرفی این کتاب و مصاحبه با نویسنده را به این دلیل ننوشتم که با افتخار، نویسنده کتاب “غازها گاز می­گیرند” مادرم است و آن کودک همیشه همراه او اکنون دختر بیست و چند ساله­ایست که قلمی در دست می­گیرد تا این بار از مادرش بنویسد. بارها درباره شرایط متعدد زنان در ایران مقالات نوشته­ام جای انصاف نبود که دکتر فریبا مکارمی را به دلیل نسبت عاطفی بینمان نادیده بگیرم. اگر اولین زن دامپزشک خاطره نویس ایران کس دیگری جز مادرم بود باز هم با اشتیاق با او مصاحبه و کتابش را معرفی می­کردم.

برای ارتباط با نویسنده این کتاب می­توانید از طریق آدرس ایمیل زیر در تماس باشید: