آمریکا عادل و جمهوری اسلامی ظالم است

محمد رهبر
محمد رهبر

محمد نوری زاد تنها نویسنده ای است  که در یکسال اخیر شش نامه به  آیت الله خامنه ای نوشته که دو تای آنها از داخل زندان بیرون آمده است. نامه های نوری زاد با توجه به سابقه این نویسنده که عمری را در دفاع از جمهوری اسلامی و رهبری آیت الله خامنه ای گذرانده، با دیگر شکواییه ها و انتقاداتی که  خطاب به رهبر جمهوری اسلامی به صورت سرگشاده نوشته می شود، تفاوت دارد. این نامه ها از منظر یک دوست قدیمی است که حالا از زندان، خیرخواهانه و مشفقانه از دوست صاحب قدرتش انتقاد می کند و به او هشدار می دهد. البته در هر بار از این نامه نگاریها، از صمیمیت  لحن نوری زاد در خطاب قرار دادن آیت الله خامنه ای کاسته شده و در آخرین نامه، دیگر از خطاب قرار دادن آقای خامنه ای  با عنوان، “ پدر” یا “خامنه ای عزیز ما” خبری نیست؛ نوری زاد این بار ترجیح داده با عنوان “حضرت شما “و با طعنه از رهبر جمهوری اسلامی یاد کند.

نگارش شکواییه های نوری زاد از رهبر جمهوری اسلامی از همان هفته اول پس از انتخابات آغاز شد؛ بدین ترتیب بود که به تدریج  نوشته های نوری زاد در وبلاگ شخصی اش، باعث جدا شدن صف او از دوستان سابقش شد. نوری زاد در “سمفونی ای کاشها” اولین انتقادهای خود از خامنه ای و عملکردش را آغاز کرد؛ انتقادهایی که با لحنی شاعرانه  رهبر جمهوری اسلامی را مورد خطاب قرار می داد و آن هم از موضع یکی هواداران جدی جمهوری اسلامی که سالها در حمایت از آیت الله خامنه ای قلم زده بود و از معاشران نزدیک “رهبر نظام” محسوب می شد. سمفونی ای کاش ها نشان می داد که نامه های نوری زاد به رهبری در راه است، نامه هایی که می توانست سخنگوی بخش بزرگی از هوادارن آیت الله خامنه ای باشد که با آنچه می دیدند دچار سر گشتگی شده بودند:  “این روزها که روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری است، برای من و امثال من، روزهای معلق بودن است. کسی نیست به سئوال ها و ابهام های ما پاسخ بدهد، ما معلقیم. خامنه ای ما فصل الخطاب همه درماندگی ها بود، اما من امروز به دنبال رهایی بخشی می گردم که مرا با گذشته ام آشتی دهد.”

 

باز هم از اوین

نوری زاد از معدود زندانیان یکساله اخیر است که تنها به دلیل انتقاد از رهبری در زندان به سر می برد. نامه های اولیه نوری زاد به آیت الله خامنه ای، شوکی بود در بدنه طرفداران رهبر جمهوری اسلامی؛ آنچنان که حتی روزنامه کیهان که نوری زاد روزگاری از نویسندگان آن به شمار می رفت، موضعی درباره نامه نوری زاد نگرفت و تنها به این بسنده کرد که “نوری زاد فریب خورده است”. اما چنین نماند و وبلاگ شخصی نوری زاد فیلتر و بعد هم  راهی زندان اوین شد و به بهانه توهین نویسنده به مسوولان نظام.

 نوری زاد در اولین دوره زندانش، باز هم نامه نوشت؛ اینبار ماموران زندان نوری زاد را مورد ضرب و شتم قرار دادند. بعد هم از نوری زاد تعهدی خواسته شد تا پس از آزادی دوباره دست به نامه نگاری نزند؛تعهدی که نوری زاد آن را نپذیرفت و در اسرع وقت دوباره یاداشتهایش را بر وبلاگ فیلتر شده اش گذاشت و اینبار از همه روسپیان سرزمین عذرخواهی کرد.

 او که خود را یکی از حامیان و طرفداران جمهوری اسلامی می دانست و مقصر در به وجود آمدن وضع موجود، از روسپیان عذر خواست و از همین رو دوباره به اوین بازگشت.

 

خامنه ای شناسی به سبک نوری زاد

شاید هیچ منتقد رهبری جمهوری اسلامی را نتوان یافت که به اندازه نوری زاد با روانشناسی آیت الله خامنه ای و دنیای ذهنی او آشنا باشد. نوری زاد در نامه های ششگانه اش به سراغ  بزرگترین فلسفه های حکومتی رفته که آیت الله خامنه ای در بیست سال گذشته سعی در تشریح و تبیین آن داشته است. آیت الله خامنه ای نظام حکومتی جمهوری اسلامی را بارها با حکومت امام اول شیعیان مقایسه کرده و در این قیاس خود بر جای امام اول نشسته است. محمد نوری زاد در نامه هایش درست به عقاید آیت الله خامنه ای حمله می کند؛ و گاه با ادبیاتی نمایشی، خامنه ای را به عصر امام اول می برد و او را فارغ از زمان و مکان، رودر روی پیشوای دینی قرار می دهد.

این نویسنده انقلابی که تمام سالهای دهه هفتاد از حامیان پر شور رهبری بوده، حتی در نوشته ای صحرای محشر را تصویر می کند و آیت الله خامنه ای را میان جمعیت عظیم مردمی جای می دهد که او را مسبب بدبختی و تیره روزیشان در دنیا می دانند. تسلط مذهبی نوری زاد آنچنان است که  رسانه های حکومتی سعی کرده اند تنها باسکوت و بی اینکه وارد پا سخگویی و جدال قلمی شوند، از کنارش بگذرند. اما نامه های نوری زاد آنچنان که در سایت هایی مانند بالاترین دیده می شود، هواداران بسیاری دارد و به سرعت تکثیر و دست به دست می شود.

 

استفتا از رهبری درباره عدل آمریکا 

محمد نوری زاد نامه اخیرش را در قالب “استفتائاتی از مقام رهبری که خود را به عنوان مرجع شیعیان نیز معرفی کرده”، نگاشته است. روانشناسی آیت الله خامنه ای اینبار به دشمن پژوهی رسیده و نوری زاد سعی کرده است، تابوی ذهنی آیت الله خامنه ای را تصویر کند و آمریکا را با نظام اسلامی ایران قیاس کند. سئوالاتی 28 گانه که ابتدا با صحه گذاشتن بر تصورات رهبری که آمریکا رافاسدترین و ظالمترین رژیم معاصر می داند، آغاز می شود و سپس همه گفتارهای آیت الله خامنه ای را در الگو معرفی کردن نظام اسلامی به چالش می کشد. نوری زاد می نویسد: “ من در این پرسش ها، هرگز سراغی از داشته های تکنولوژیک،  پیشرفت های علمی، و وضعیت تولید و کار و معیشت و رفاه و ثروت آمریکایی ها در نسبت به خودمان نگرفته ام. فقط به همان ساحتی ورود کرده ام که در نقطه مرکزی علایق، و وعده های اولیۀ انقلاب اسلامی ما بوده است.”

 

این آمریکا مسلمان است

پرسشهای نوری زاد همه افتخارات جمهوری اسلامی را در بر می گیرد و در مقایسه با آمریکا می گذرد. مقایسه ای که به چیرگی نظام حکومتی آمریکا بر حکومت آیت الله خامنه ای ختم می شود. نوری زاد با تشریح رفتار دستگاه قضایی  جمهوری اسلامی بامخالفان و از آن سو برخورد دیوان فدرال آمریکا با کلینتون نتیجه می گیرد که عدالت آمریکاییها به عدل خدا نزدیک تر است: “دستگاه قضایی آمریکا، رییس جمهوری چون کلینتون را به خاطر یک دروغ، جلوی چشم دنیا مفتضح کرد. به گمان من، این دستگاه قضایی مستقل و نفوذناپذیر، حتی غرور دستگاه عدل الهی را نیز برمی انگیزد.”

ترجیع بند نوری زاد در این نامه  که همه تابوهای جمهوری اسلامی را یک به یک می شکند، خطاب به رهبر نظام این است که انصاف بدهد کدام مسلمان ترند: “ این ریاکاری، که از صدر تا به ذیل ما راه یافته است، در آمریکا، یک «بی تعریف» است. یعنی مردم، ریا را نمی فهمند. با آن آشنا نیستند. همه، همانی هستند که آنند. باز هم در این مورد، از سر استثنائات درمی گذریم. بله رهبر گرامی، ما که اسلامی هستیم، با ریا آمیخته ایم. و آنان که به ظاهر کافرند، ریا را نمی شناسند. به فتوای حضرت شما، کدام یک از ما آیا به خدا نزدیک تریم؟”

 

ما زندانی شما هستیم

نوری زاد می گوید که قبل از انقلاب در آمریکا به سر می برده و به خاطر آن همه شعار های انقلاب اسلامی به ایران آمده و به محرومترین بخش های کشور رفته است تا مگر خدمتی کند. او به آیت الله خامنه ای می گوید که قیاس جمهوری اسلامی با آمریکا از سر غربزدگی نیست. نوری زاد ایران را آزادترین کشور دنیا برای شخص آیت الله خامنه ای توصیف می کند و خود را زندانی رهبری می شمارد: “ حضرت شامخ شما، شاید جزو معدود رهبران تاریخ است که فراوان سخن گفته است. کمتر رهبری به قدر شما سخن گفته و می گوید. و البته، سخنان نغز و موعظه گون. اطمینان دارم از اینکه می توانید به راحتی، در هر موضوع، بدون دغدغه ورود کنید و مفصل سخن بگویید، لذت می برید. این لذت اما، محدود به شخص حضرت شماست. از خود شما که فاصله بگیریم، این لذت، کم و کمتر می شود. به مردم که می رسد، چیزی از طعم آن باقی نمی ماند.”

نامه مفصل نوری زاد که حمله ای به  توهم توطئه آیت الله خامنه ای و روانشناسی کلمه پر بسامد دشمن در سخنرانی های رهبری است، شاید بی پاسخ نماند و رهبر جمهوری اسلامی در سفر آتی اش به قم، بخشی از سخنرانیش را به کسانی اختصاص دهد که از آنها بارها به عنوان  فریب خوردگان از آمریکا و خودی های غافل یاد کرده است.