انتقال قدرت از نظامیان به غیرنظامیان؟

امید معماریان
امید معماریان

» انتخابات در گفت و گو با شمس الواعظین

ماشاء الله شمس الواعظین درگفت وگو با روز می گوید که کشمکش اصلی طی هفته های آینده  بر سر قطبی کردن جامعه به منظور افزایش مشارکت مردم از سوی اصلاح طلبان و از طرف دیگرتلاش برای قطبی نکردن جامعه برای مشارکت حداقلی تضمین شده مردم از سوی محافظه کاران خواهد بود. به نظر این روزنامه نگار اگر جامعه ایران قطبی شود حمایت هایی که برخی نهادها از احمدی نژاد می کنند به ضرر او تمام خواهد شد. این گفت وگو را می خوانید

 

 

 

دولت احمدی نژاد از حمایت بی شائبه نهادهای نظامی و حکومتی برخوردار است. این موضوع تغییری در معادلات انتخاباتی ایجاد می کند؟

 دولت های مستقر همواره  در دستگاه های اجرایی به ویژه حوزه مربوط به مدیریت به انتخابات و دیگر نهادهای تحت امردارای نفوذ هستند. در نتیجه این دولت ها از شانس بیشتری برای بقا در دوره بعد برخوردارهستند. دولت احمدی نژاد هم از این قاعده مستثنی نیست. به ویژه اینکه دولت وی همچنان از سوی نهادهای مهم کشور مورد حمایت و پشتیبانی قرار می گیرد. از جمله این نهادها، نهاد رهبری و نهادنظامی یا آن چیزی است که من آن را “دولت عمیق”(Deep States) می نامم. بنابراین احمدی نژاد شانس بیشتری برای بقا در دوره بعد برخوردار است.

 

برخورداری از حمایت نهادهای سنتی و حکومتی چه امکاناتی را برای آقای احمدی نژاد فراهم می کند؟

 دولت احمدی نژاد از آنجا که از مشروعیت بیشتری در ساخت سنتی قدرت برخوردار است، مانند نهادهای سنتی و نهادهای تاثیر گذار و مسلط به ویژه نهادنظامی (منظورم سپاه پاسداران است)، از ظرفیت بالاتری نسبت به سایر رقبا برای شکستن تابوهای موجود برخوردار است. به ویژه  شکستن تابوی رابطه با ایالات متحده آمریکا یا بحران اتمی. چرا؟ برای اینکه نهادهای پشتیبان در هر تصمیمی که ایشان اتخاذ می کند مشارکت می کنند و ایشان پاره ای از نهادهایی که دولت عمیق را در ایران شکل داده اند نمایندگی می کند. لذا با مانعی برای برداشتن گام های جسارت آمیز مواجه نیست. در همین چارچوب یادمان باشد که سیدمحمد خاتمی رییس جمهوری پیشین حتی از گرفتن یک عکس یادگاری در نشست مجمع عمومی سازمان ملل با بیل کلینتون محروم شد (به دلیل ممانعت تهران از این عمل) اما آقای احمدی نژاد وقتی چهارسال پس از آن به نیویورک رفت، آمادگی خودش را برای مذاکره مستقیم حتی با جورج بوش اعلام می کند واین جورج بوش است که پاسخ منفی می دهد. بنابراین تفاوت میان این دوشخصیت،  مستقل از عوامل تاثیر گذار نیست. بلکه اینها را باید در کنار عوامل مسلط وتاثیر گذار و نهادهایی که قدرت واقعی را در کشور مدیریت می کنند جستجو کرد.  از دیدگاه حگومت و ساخت قدرت، شاید آقای احمدی نژاد برای دوره آتی که در آن قراراست مساله ایران و ایالات متحده آمریکا رو به حل برود یک ضرورت تلقی شود. به علاوه معمولا  لایه های سرسخت قدرت در هر رژیم و حکومتی از شانس، ظرفیت و مشروعیت بیشتری برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک که مربوط به حوزه منافع ملی می شود برخوردار هستند. احمدی نژاد در مقایسه با دیگر نامزدها از این شانس برخوردار است، چرا که نهادهای پشتیبان ایشان سرسخت ترین لایه قدرت در ایران به شمار می روند.

 

محافظه کاران یک رای سنتی در انتخابات دارند و اگر ۲۵>

 آقای احمدی نژاد در این انتخابات به یک مشارکت حداقلی رای دهندگان ونه مشارکت وسیع  تمایل دارد. مشارکت حداقلی تضمین شده یعنی اتکا به آرای تضمین شده سنتی ها ومحافظه کاران برای غلبه بر رقبای خودش. لذا انتخابات و پدیده ای به نام نظام مهندسی انتخابات که اخیرا بین برخی دولتمردان رواج پیدا کرده، با این هدف صورت می گیرد که انتخابات را به سمت نتایج تضمین شده همراه با “مشارکت جمهور با ایمان” ومتعهد-  یا هر نامی که در این عنوان می توان جای داد - ببرد و نه مشارکت دسته جمعی در مقیاس ملی.

 

درچه صورتی رقبای آقای احمدی نژاد امکان پیروزی شان افزایش پیدا خواهد کرد، با توجه به درنظر گرفتن حمایت های موجود؟

 اگر اتفاقی شبیه دوم خرداد ۷۶ در ایران بیافتد و فضای جامعه به صورت حادی قطبی شود و مردم در چارچوب نه گفتن به احمدی نژاد به رقبایش رای بدهند و بیست پنج میلیون صدای خاموش وارد عرصه انتخابات بشود، احمدی نژاد از شانس بسیار کمی برای انتخاب شدن برخوردار خواهد بود. به دلیل اینکه آن ۲۵ میلیون رایی که صدای خاموش تلقی می شود چندان علاقه ای به احمدی نژاد ندارد که هیچ، بلکه تمایل دارد که ایشان از ریاست جمهوری خارج شود و دوره ایشان پایان پیدا کند. چرا که این دوره می تواند طبقه دولت حاکم را مستحکم تر و حالت غضروفی فعلی اش را تبدیل به استخوانی سخت کند که در سالهای اخیر روز به روز در حال تقویت این دولت عمیق بوده است. لذا این طبقه خاموش اگر وارد عرصه انتخابات شود، احمدی نژاد شانس بسیار کمی برای پیروزی دارد. اگر نشود احمدی نژاد ازشانس بیشتری برای پیروز شدن برخوردار است. بنابراین الان دعوا میان دو دیدگاه در مورد سطح مشارکت مردم است. اصلاح طلبان - چه موسوی و چه کروبی - نگاه به افزایش آرای مشارکتی مردم دارند و رقبایشان مثل احمدی نژاد  میل به حداقل مشارکت اما نوع تضمین شده آن دارند. یعنی توکل به همان آرای سنتی که همواره دارند. همراه با حاشیه ای از تقلب و آلودگی انتخاباتی که در هر انتخاباتی در ایران دیده شده است، مانند سال ۸۴ که در آن آقای هاشمی سقوط کرد و آقای احمدی نژاد دراثر همان آلودگی های انتخاباتی به پیروزی رسید.  بنابراین دعوا وکشمکش اصلی طی هفته های آینده بر سر قطبی کردن جامعه به منظور افزایش مشارکت مردم از سوی اصلاح طلبان و از دیگر سو قطبی نکردن جامعه برای مشارکت حداقلی تضمین شده مردم از سوی محافظه کاران خواهد بود.

 

برخی از نهادها وافراد تاثیر گذار حکومتی طی روزهای گذشته به صورت صریح از آقای احمدی نژاد حمایت کرده اند. چنین حمایتی برای ایشان تاثیر مثبت دارد یا تاثیر منفی؟

اگر جامعه قطبی شود این حمایت ها به ضرر آقای احمدی نژاد خواهد بود. اگر قطبی نشود و به همین شکل باقی بماند این حمایت ها به سود احمدی نژاد است چرا که ساخت سنتی قدرت را به این وادار می کند که به نفع احمدی نژاد دست به هر کاری بزند. به گمان من این انتخابات از آن نوع انتخاباتی خواهد بود که یک شخص در مورد آن یک تصمیم جدی وحیاتی خواهد گرفت وآن مقام رهبری است. آیا ایشان آمادگی دارد قدرت را از نظامیان به غیر نظامیان طبق یک انتخابات دموکراتیک منتقل کند؟ حالا که سپاه حوزه سیاست را کاملا نظامی کرده آیا این آمادگی وجود دارد؟  جواب این سوال الان معلوم نیست. نزدیک به انتخابات علائم و نشانه های آن را دریافت خواهیم کرد.

 

چه پیام و روش کمپینی می تواند به قطبی کردن فضا منجر شود؟

چگونگی برخورد مجموعه اصلاح طلبان با ۲۵ میلیون رای خاموش تعیین کننده ترین ابزاری برای برگرداندن ورق انتخابات ونتایج آن است. آیا اینها احترام می گذارند به ۲۵ میلیون رای خاموش و مطالباتشان؟ آیا این مطالبات را شناسایی کرده اند؟‌ آیا برنامه ای برای صحبت کردن با این ۲۵ میلیون به حاشیه رانده شده وجود دارد یانه؟‌ علائمی از سوی اصلاح طلبان به گوش وبه چشم نمی خورد که برای این ۲۵ میلیون برنامه چیده اند. مگر آنکه این را به عنوان یک ابزار وحربه انتخاباتی نگه داشته باشند برای دقیقه نود که معمولا در نظام سیاسی ایران معمول است. در این زمینه توصیه هایی هم به اصلاح طلبان در خصوص قطبی کردن جامعه و حربه های تبلیغاتی وسخن گفتن با این بیست وپنج میلیون رای شده است.