خب ما بیست و پنج سال بود که تا میگفتند «حمومی آی حمومی، لنگ و قطیفهمونو بردن» سرمان را به نشانه تاسف تکان میدادیم و همش یادمان میافتاد که واقعاً از وقتی شعائر نظام بر حق اسلامی نهادینه شد، حتی لنگ و قطیفهی ما را هم گرفتند بردند. تو نگو در تمام این مدت منظور شاعر و هم خواننده این بوده که رژیم منحوس پهلوی لنگ و قطیفهی مورد اشاره را برداشته برده و ما بیخود اینهمه مدت سرمان را اینطرف و آنطرف تکان میدادیم.
فرامرز آصف در گفتگو با مجله اطلاعات هفتگی گفته در تمام این مدت هر باری که گفته «حاجی سر جدت قسم، آخه این کمره یا فنره؟» در واقع منظورش توسل به امام رضا و «دوپینگ» از طریق آن حضرت بوده است. خب ما واقعاً الآن خیلی خوشحالیم که اولاً سیاست راهبردی تعمیق شعائر اسلامی برای اولین بار در تاریخ بهجایی رسیده که از طریق فنر کمر هم امکانپذیر است، ثانیاً شکر خدا خود مسئولین فرهنگی نظام بالاخره متوجه این مهم شدهاند که کسی که فنر توی کمرش باشد لزوماً دشمن امام رضا نیست، و حتی میشود از طریق قر کمر هم به حضرت ایشان متوسل شد. پس بنابراین اگر از این بعد یکجایی برادران ریختند توی یک پارتی، آدم فوری میتواند بگوید داشتیم دسته جمعی به امام رضا متوسل میشدیم که شما رسیدید.
خوشحالی دیگر ما از این است که آقای آصف خیلی هم ابراز علاقمندی کرده که برگردد ایران. هرچی با خودمان فکر کردیم دیدیم بهتر از این نمیشود. خصوصاً که ایشان قبل از اینکه برایش سوال پیش بیاید که «این کمره یا فنره؟»، قهرمان پرش سهگام کشور هم بوده که اتفاقاً راست کار کمرهای فنری است، و اصلاً اگر دست ما بود همین امروز کارلوس کیروش را برمیگرداندیم همان پرتغال، فرامرز آصف را میکردیم مربی تمام تیمهای ملی فنری کشور. خصوصاً از این جهت که تا حالا هیچ دستگاه تست دوپینگی در جهان اختراع نشده که بتواند مقدار امام رضای خون آدم را اندازه بگیرد. به جان خودم فرامرز آصف بیاید ایران ما تمام مدالهای المپیک رشتههای فنری را درو میکنیم.
خب قبل از ایشان هم حبیب بعد از یک عمر که در لوس آنجلس دربدر دنبال «شهلا» گشت آخرش برگشت آمد ایران و یکبار هم رفت دم اتوبان کرج هی «مادر»ش را صدا کرد و دنبال شهلا گشت که کلیپش هم منتشر شد ولی دیگر ما نفهمیدیم که اخر شهلا را پیدا کرد یا نه. هرچی هم رفتیم اینطرف آنطرف سوال کردیم گفتند خب اگر خیلی دلش میخواست بداند «شهلای من کجایی؟» غلط کرد پاشد آمد ایران. الآن نه مجوز میدهند کار بکند نه شهلا مهلایی در کار است. ریشش هم که یکجوری است که دوزار نمیارزد.
البته خب حبیب قبل از آمدن به ایران توانست با موفقیت یک پسر هنرمندتر از خودش تحویل جامعه هنری بشریت بدهد که تا آخرین لحظات، مهمترین دغدغهاش این بود که «بارون میاد نم نم، تاریک میشه کمکم» و خب این خیلی مهم است. همین پسر مربوطه بعداً اعلام کرد حبیب بخاطر مریضی عمهام به ایران برگشت. البته ما سوال کردیم آیا اسم عمهی ایشان شهلا بوده؟ که تا الآن جوابی نگرفتهایم.
یک کار خیلی خوبی که میشود بعد از بازگشت پیروزمندانهی هنرمندان در پیت بازنشسته به سواحل رامسر انجام داد، این است که همین فرج الله سلحشور سریال بسازد بعد موسیقی متنش را بدهد همینها بخوانند. بهجان خودم از دهنمکی کاملاً برمیآید که یک قسمت دیگر اخراجیها بسازد بعد روی آن اهنگ «حمومی آی حمومی» فرامرز آصف را بگذارد. هم به امام رضا متوسل شده هم مردم در سینما یک حالی میکنند. یا حتی حسن شماعیزاده را هم به نمایندگی از تمامی کسانی که «امشب دلشان هوس رطب کرده» دعوت کنند ایران، بهجای «علی معلم دامغانی» بشود رییس فرهنگستان هنر. باور کنید خسارتش اگر کمتر نباشد بیشتر نیست.
البته در شرایط حاضر مهمترین نگرانی ما این است که فرامرز آصف بعد از بازگشت به ایران، یکدفعه از قهرمان سهگام به قهرمان «سهکام» تبدیل نشود. خصوصاً در رشتهی خطیر سهکام حبس!