گفت و گو با کارگردان و بازیگران نمایش “دیگرکدام ما زندگی کردن را دوست دارد”
رئالیسمی با علامت سوال
با توجه به شکل نامتعارف ساختمان متن و اجرا گرایش “دیگر کدام ما زندگی کردن را دوست دارد”را باید به چه سویی از” ایسم ها”بدانیم؟
این نمایش با متنی رئآل قصه یک زوج است که در طول نمایش به روزمرگی رسیده اند. این اثر بر رئالیسم اجتماعی تاکید دارد که با فرم جدیدی که در ایران تجربه نشده و در واقع اولین تجربه نویسنده اثر (محمد چرم شیر) نیز محسوب می شود، روی صحنه می رود.
درباره شکل و زبان انتخاب شده توسط نویسنده برای نمایش درونیات،مشکلات،افسردگی و تنهایی آدم های اثرتا چه اندازه شما صاحب ایده بودید؟
محمد چرم شیر برای کسب تجربه ای جدید به این ساختار نمایشی روی آورده است، در شیوه اجرای این نمایش قصد داشتیم مخاطب در انتهای اجرا به خستگی برسد تا به او روزمره شدن زندگی یادآوری شود. این نمایش به زوج ها نشان می دهد که در طول زندگی چندین ساله شان چقدر به دیگری فکر و یا توجه کرده اند. این اثر دعوت مجدد به زندگی را برای تماشاگرش در پی دارد که با اجتناب از ساختار پوچ گرایانه به دست آمده است.
برای اجرای این نمایش چه میزانی تمرین کرده اید؟
این نمایش پس از تمرین سه هفته ای آماده اجرا شده است. می دانیم که این زمان برای تولید یک نمایش اصلا کافی نیست اما با همکاری وحید آقاپور و مریم کاظمی به عنوان بازیگر و دیگر عوامل اجرایی نمایشی را تولید کنم که مایه مباهات و افتخار من شده است.
خانم کاظمی،با توجه به فرم طراحی شده توسط نویسنده و کارگردان این اثر،بازی و شخصیت پردازی شما هم سخت و البته با پیچیدگی هایی همراه است. لطفا برایمان از بازی در این نمایش بگویید.
مریم کاظمی:در زمانی که متن نمایش را می خوانم اولین چیزی که به ذهنم خطور می کند آن چیزی است که از کنش و عمل نمایشی باید روی صحنه اجرا کنم، زیرا با این عمل می توانیم تمرکز بر رویدادهای واقعی یا غیرواقعی داستان را افزایش دهیم. این نمایش راحتی ها و مشکلاتی را در اجرا برایم به همراه داشت. زیرا با پیش رفتن کار متوجه شدم در این نمایش می توانم فقط سفر ذهنی داشته باشم و از طریق چشم، بیان و احساس، پیام را به مخاطب نمایش منتقل کنم.
متن برای شما به عنوان بازیگر چه جذابیت هایی را دارد؟
وحید آقاپور:اصولاً وقتی به تئاترهای سال گذشته فکر می کنیم به دلیل اینکه همچون هنر سینما ضبط و ثبت شده نیست، تنها حال و هوایی از اثر را در ذهن مان به خاطر می آوریم. وقتی این متن را مطالعه کردم فضای خوبی را در ذهنم تداعی کرد، زیرا این اثر دردمند و ذغدغه مند بود. اتفاقات این نمایشنامه با آنچه که امروز در جامعه ما رخ می دهد مطابقت دارد و مردم آن را لمس کرده اند. بنابراین با توجه به این موارد حضور در این اثر را پذیرفتم. بازیگر در این اثر متکی به خود است و بدون هیچ گونه حقه و یا شعبده ای باید نقشش را ایفا کند که با توجه به علاقه من نسبت به فضاهای ساکن و متمرکز، حضور در آن برایم بسیار دلنشین و جالب بود. از کارم خیلی راضی نیستم، چون فرصت محدودی برای کار وجود داشت. اما اگر سهمی در موفقیت این اثر داشته باشم، باید بگویم این رشد وابسته به محتوای نمایش و نگاه کارگردان آن بوده است که باعث شد بتوانم درک مستقیم و تأثیرگذاری در اثر داشته باشم.
آقای غفاری فکر می کنید دلیل بیکاری و کم کاری اهالی بزرگ تاتر ایران در سال های اخیر چه بوده است؟
میزان بیکاری در میان هنرمندان تئاتر افزایش پیدا کرده است و همه می دانیم که عناصر متعددی برای این جریان وجود دارد. نیروهای بازدارنده تا شکل مدیریتی غلط باعث آزرده خاطری هنرمندان و خانه نشینی آن ها می شود.
نقش خانه تئاتر و اعضای آن را در ایجاد این حال و هوا تا چه اندازه می دانید؟
همکاران ما در خانه تئاتر نباید منتظر دعوت نامه برای دیدن آثار باشند. باعث شرمندگی است که همکاران ما در خانه تئاتر برای داوری نمایش “لارنس راهب” فیلم نمایش را از من درخواست می کنند. این در حالی است که نباید در داوری بر اساس شنیده ها قضاوت کرد. از اینکه با گذشت ۸شب از اجرای این اثر هنوز نقدی از این نمایش منتشر نشده، بسیارناراحتم. چاپ نقد آثار در۱۰روزه پایانی اجرا به رفع نواقص کمک نمی کند. بنابراین بهتر است با آغازاجراها آثار مورد بررسی بیشتری قرار گیرند تا کارگردان از این مطالب در راستای رشد تئاتر بهره بگیرد.
و در این شرایط دلگرمی هنرمندان تئاتر به تولید و اجرا چیست؟
در شرایطی که مردم با تورم زیادی دست به گریبان هستند، ما باز شاهد حمایت تماشاگرانی هستیم که با حضور در سالن های نمایشی از تولید آثار حمایت می کنند. در حالی که تئاتر به سمت خصوصی سازی البته به شکل نادرست آن می رود، اگر حمایت تماشاگران و اصحاب رسانه نباشد، هیچ فعالیت شایسته و اطلاع رسانی در این عرصه انجام نمی شود. بنابراین از تمامی کسانی که ما را در اجرای مناسب این اثر همراهی کردند، تشکر می کنم.