خانواده های دانشجویان و فعالان دانشجویی زندانی در مصاحبه با “روز” تاکید کردند که جای این دانشجویان، زندان نیست و آنها باید به جای زندان در دانشگاه ها باشند.
خانواده های مجید دری، عبدالله مومنی، شبنم مددزاده، بهاره هدایت و عماد بهاور همزمان با روز دانشجو گفتند که این دانشجویان در حالی در زندان هستند که نقدها و سخنانی که آنها بخاطر آن به زندان کشیده شده اند اکنون از زبان مسئولان ارشد کشور، بخصوص حسن روحانی بیان می شود و جرم آنها این است که چند سال زودتر از مسئولان کشور از دزدی ها و دروغگویی ها پرده برداشته اند.
16 آذرامسال، روز دانشجو، در حالی سپری شد که بیش از ۲۵ دانشجو، فعال دانشجویی و دانشجوی محروم از تحصیل در زندان به سر می برند. عبدالله مومنی، حسن اسدی زیدآبادی، بهاره هدایت، ضیا نبوی، مجید توکلی، شبنم مددزاده، مجید دری، وحید اصغری، عماد بهاور، سروش ثابت، سعید جلالیفر، لوا خانجانی، نوید خانجانی، مهدی خدایی، یاشار دارالشفا، حامد روحینژاد، حسین رونقی ملکی، مریم شفیعپور، ایقان شهیدی، فریدون صیدیراد، جمال قادرنژاد، امید کوکبی، حبیبالله لطفی، علیاکبر محمدزاده و میثاق یزداننژاد از جمله این دانشجویان زندانی هستند.
روز گذشته به مناسبت روز دانشجو، مراسم مختلفی در برخی دانشگاههای کشور از جمله، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه تهران، دانشگاه تبریز و.. برگزار شد و برخی مسئولان فعلی و سابق جمهوری اسلامی در آنها حضور یافتند و سخنرانی کردند. اما خانواده های دانشجویان زندانی به “روز” میگویند که روز دانشجوی امسال نیز به آنها تلخ گذشته است. فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنی به “روز” میگوید: من این روز را خیلی دوست دارم. روز دانشجو و روز هویت دانشجویی است اما سالهاست که این روز به من خیلی تلخ می گذرد. از این جهت که عبدالله به جای اینکه چنین روزی در دانشگاه حضور داشته باشد در پشت دیوارها و در زندان به سر می برد. این روز برای من تلخ است از اینکه می بینم عبدالله جایی که باید باشد و بین دانشجویان نیست.
خانم مومنی می افزاید: من این روز را به همه دانشجویان و بخصوص خانواده های دانشجویان زندانی تبریک می گویم. جای دانشجویان زندان نیست بلکه آنها باید در دانشگاه باشند.
عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) است که از خرداد ۸۸ در زندان به سر می برد. او به ۴ سال و ۱۱ ماه حبس تعزیری محکوم شده و از فروردین ۸۹ تاکنون از مرخصی محروم است. همسرش می گوید: وضعیت روحی عبدالله خیلی خوب است هرچند او روز ۱۶ آذر را دوست دارد در دانشگاه باشد و فعالیت کند اما خب وضعیت روحی اش خوب است ولی از نظر جسمی از مشکل پوستی و سنگ کلیه رنج می برد.متاسفانه برای درمان هم مرخصی نمی دهند. هر چه هم پی گیری می کنیم فقط می گویند که موافقت نشده. نه می گویند چه کسی موافقت نکرده و نه توضیح دیگری می دهند. دیگر ناامید شده ایم از اینکه به عبدالله مرخصی بدهند.
امین احمدیان، همسر بهاره هدایت هم که به بیش از ۱۰ سال زندان محکوم شده و از سال ۸۸ در زندان به سر می برد در مصاحبه با “روز”، روز دانشجو را تلخ می خواند و می گوید: روز دانشجو، بهار و سایر بچه های دانشجو در زندان بودند و خود آقایان در دانشگاه ها حرف هایی می زدند، که سالها قبل بهار و سایر بچه ها زده و به خاطر همین حرف ها به زندان افتاده اند.
بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت در زندان اوین زندانی است و امین احمدیان می گوید: حرف هایی که سالها پیش بهار و سایر بچه ها می زدند در روز دانشجو توسط حسن روحانی در دانشگاه زده می شود. خود آقایان بعد از سالها همان حرف هایی را می زنند که بچه های ما می زدند و با این حال بچه ها را همچنان در زندان نگاه داشته اند.
او می افزاید: در هر زمینه ای نگاه کنید از وضعیت خراب دستگاه قضایی تا کهریزک و مرتضوی، بی کفایتی برخی مسئولان، دزدی ها و دروغگویی های مسئولان دولت سابق و.. آمارهای غلطی را که داده می شد و همه مسائلی که وجود داشت بچه های ما سالها پیش گفتند و دلسوزانه نقد کردند و نوشتند. همین ها برای شان شد جرم و زندانی شدند. حالا دلم می سوزد که چرا این همه سال باید هزینه می شد، چرا این همه سال باید مملکت تخریب می شد و خیلی چیزها بر باد می رفت تا آقایان برسند به همان حرف هایی که چند سال پیش بچه های ما زده بودند. به بیانیه سال ۸۸ دفتر تحکیم وحدت درباره مساله هسته ای نگاه کنید؛ چرا باید این همه سال هزینه می دادیم.چرا این کشور و این مردم باید هزینه می دادند؟ چرا باید بچه هایی که دلسوزانه نقد کردند و گفتند زندانی شوند، تبعید شوند یا در به در غربت شوند و حالا ما همان حرف ها را از زبان مسئولان بشنویم. آن بچه ها، نماینده همین جامعه و دانشجویان و افکار عمومی بودند و در زمان انتخابات و بعد از آن به مسالمت آمیزترین شکل حرف زدند و نقد کردند اما گوش شنوایی نبود. نقدهایشان شد جرم.در واقع جرم بچه های ما این بود که چند سال زودتر دردها را فهمیدند و گفتند.
همسر بهاره هدایت که خود نیز از فعالان دانشجویی بوده سپس می پرسد: واقعا نمی شد به طور منطقی حرف این بچه ها را بشنوند؟ به جای اینکه اتهام جاسوسی و بی دینی و ارتباط با سازمان های تروریستی و انواع و اقسام اتهامات دیگر را بزنند، نمی شد با آنها گفتگو کنند؟ حالا که خودشان همان حرف های بچه های ما را می زنند از خود نمی پرسند چرا این بچه ها را همچنان در زندان نگاه داشته اند؟
او می گوید: حداقل امیدوارم آقایان از این به بعد کمی منطقی تر و عاقلانه تر فکر کنند و بدانند کسانی هستند که دلشان برای این مملکت می سوزد. بچه های ما می توانستند مثل خیلی های دیگر سکوت کنند و الان به جای اینکه زندان باشند، درس شان تمام شده باشد یا در بهترین دانشگاه ههای ایران و خارج از کشور درس بخوانند. وضعیت مالی شان خوب شود و.. اما آنها دلسوزانه نقد کردند و پاداش نقدشان را اینطور گرفتند که در روز دانشجو در زندان باشند. شما نگاه کنید الان چرا عماد باید زندان باشد؟ بهار چرا باید زندان باشد؟ واقعا چه گفته بودند؟ صحبت ها، مصاحبه ها و بیانیه های بچه ها را بخوانیدغیر از حرف هایی که الان مسئولان تندتر از آن را هم می گویند حرفی نزده بودند. سئوال من این است که بهار اقدام علیه امنیت ملی کرد یا سعید مرتضوی؟ بهار تبلیغ علیه نظام کرد یا سعید مرتضوی؟ بهار به کشور ضربه زد یا کسانی که با دزدی ها و دروغگویی ها و سو مدیریت، مملکت را بر باد دادند؟
شبنم مدد زاده، دیگر دانشجوی زندانی است که امسال نیز روز دانشجو را در زندان سپری کرد. او، نایب رئیس شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و دبیر سیاسی انجمن دانشجویان دانشگاه تربیت، اول اسفند ۸۷ بازداشت و به ۵ سال حبس تعزیری در تبعید محکوم شده است.
عبدالعلی مددزاده، پدر شبنم مددزاده که فرزند دیگرش یعنی فرزاد مددزاده هم در زندان به سر می برد در مصاحبه با “روز” میگوید: من که پدر دانشجو هستم دیروز خیلی احساس ناراحتی کردم. از اینکه دختر من باید در دانشگاه می بود و او را در زندان نگهداشته اند. دختر من فوق لیسانس می خواند اما ۵ سال است او را در زندان نگه داشته اند و نتوانست درس اش را تمام کند.
او می افزاید: در تمام این 5 سال حتی برای یک ساعت هم به دخترم مرخصی ندادند. به فرزاد هم همین طور. آنها 5 سال است بدون مرخصی در زندان هستند و هر چه درخواست کردیم هم جواب منفی گرفتیم بدون اینکه توضیحی دهند که چرا مرخصی نمی دهند.
مجید دری، فعال دانشجویی و از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل است که از ۱۸ تیر ۸۸ در زندان به سر می برد. او ابتدا از سوی دادگاه بدوی به یازده سال و سپس از سوی دادگاه تجدید نظر به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده و ۵ سال از این حبس را باید در تبعید بگذراند. آقای دری که به زندان بهبهان منتقل شده بود، در حال حاضر در زندان کارون اهواز زندانی ست. برادر او هم در مصاحبه با “روز” میگوید: دیروز ۱۶ آذر ما خیلی دوست داشتیم که مجید بیرون باشد. زندان نباشد و بتواند به دانشگاه برود؛ جایی که به آنجا تعلق دارد اما این پنجمین سال است که روز دانشجو مجید در زندان است با اینکه خود نیز دوست داشته که حداقل روز دانشجو بیرون باشد. به مرخصی هم که آمده بود بخاطر همین روز دانشجو مرخصی او را تمدید نکردند و به زندان برگرداندند که روز دانشجو بیرون نباشد. پی گیری ما هم به جایی نرسید و متاسفانه قبول نکردند.
مجتبی دری درباره وضعیت فعلی برادرش می گوید: مجید را به زندان بهبهان تبعید کرده بودند و مدتی آنجا بود و حالا به زندان کارون اهواز منتقل اش کرده اند. شرایط آنجا هم اصلا خوب نیست، از نظر بهداشتی که وضعیت خیلی بدی دارد. از نظر غذایی هم همین طور. فروشگاه زندان هم گویا مدتی است دچار مشکل شده و نمی توانند موادی را که لازم دارند تهیه کنند.
او می افزاید: مجید که مرخصی آمد از نظر جسمی وضعیت خوبی نداشت اما همین مرخصی باعث شد بتوانیم کمی درمان او را پی گیری کنیم. آزمایشات مختلف داد و یکسری قرص و دارو هم مجبور شد با خود به زندان ببرد. دندان هایش مشکل داشت که برای درمان اقدام کرد اما مرخصی را تمدید نکردند و درمان ناتمام ماند. مجید در این مدت وضعیت دانشگاه خودش را هم پی گیری کرد. او دانشجوی ستاره دار بود که این اواخر اخراج شده بود. بعد از صحبت هایی که با آمدن آقای روحانی مطرح شده بود مجید هم در مرخصی پی گیری کرد و ولی به او گفتند که با برگشت او به دانشگاه مخالفت شده و مساله همین طور ماند.
آقای دری سپس با اشاره به مسافت بیش از ۱۱۰۰ کیلومتری زندان کارون اهواز با محل سکونت خانواده اش می گوید: مشکلات خیلی زیاد است، زندان کارون سخت گیری زیادی می کنند مثلا یک هفته خانم ها اجازه ملاقات دارند و یک هفته آقایان و این برای ما خیلی سخت است. ما ۱۱۰۰ کیلومتر می رویم تا اجازه دهند نیم ساعت مجید را ببینیم و باز همین مقدار مسافت را برمیگردیم. مشکلات کم نیست ولی امیدواریم در فضای جدید، وضعیت بچه های ما هم بهتر شود. نه فقط مجید که سایر دانشجویان زندانی، روزنامه نگاران و وکلای زندانی و همه زندانیان سیاسی آزاد شوند. چون واقعا هیچ دلیلی برای زندانی ماندن آنها وجود ندارد.
عماد بهاور دیگر فعال دانشجویی زندانی است. او هم از سال ۸۸ در زندان به سر می بردو به ۱۰ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت اجتماعی محروم شده بود که اخیرا محکومیت زندان او پس از نقض حکم از سوی دیوان عالی کشور به ۷ سال کاهش یافته. آقای بهاور، رئیس شاخه جوانان نهضت آزادی ایران نیزهست.
طاهره طاهریان، مادر عماد بهاور هم همزمان با روز دانشجو به “روز” می گوید: جای عماد و همه بچه های دانشجو که در زندان هستند در مراسم روز دانشجو در دانشگاهها خالی بود. جای بچه های ما زندان نیست. عماد در این ۴ سالی که در زندان هست همیشه دانشجو بوده.دیروز چقدر تاسف خوردیم که جای او و دوستانش در بین دانشجویان و در دانشگاهها خالی است.
مادر عماد بهاور می افزاید: مشخصا بخواهم اشاره کنم برنامه حضور آقای روحانی در دانشگاه بهشتی را که می دیدم بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتم که چرا عماد و دیگر بچه های دانشجو باید زندان باشند. وقتی آقای روحانی می گوید بیایید نقد کنید و ما نقد را قبول داریم و.. من به این فکر میکنم که عماد و سایر بچه ها به خاطر نقدهای دلسوزانه ای که کردند، زندان هستند و جز بیان همان که امروز آقای روحانی و سایر مسئولان می گویند حرف دیگری نزده و کاری نکرده بودند.
خانم طاهریان وضعیت روحی و جسمی فرزندش را خوب ارزیابی میکند و میگوید: عماد و سایر بچه ها هم مثل ما منتظرند که به هر حال تغییری در وضعیت داده شود. آقای روحانی وعده هایی داد و ما هم امیدوار بوده ایم که بچه ها آزاد شوند. نه فقط عماد و سایر زندانیان سیاسی که رفع حصر هم بشود. تا بحال که تغییری ندیده ایم. مدام هم می گویند صبر کنید اما به هر حال امیدواریم همچنان که آقای روحانی گفته به وعده هایی که به مردم داده پایبند هست، به همه وعده ها پایبند باشد و بچه های ما آزاد شوند.