دن آرام (Тихий Дон) نوشتهٔ «میخائیل الکساندرویچ شولوخوف» (Михаил Александрович Шолохов) بیاغراق یکی از شاهکارهای ادبیات جهان در قرن بیستم است، کتاب نه تنها روایتی واقع بینانه و جالب از سالها و اتفاقات مقارن ِ انقلاب روسیه به دست میدهد بلکه به روشنی (و شاید ناخواسته؟) بر آنچه طبیعت شرور آدمی نامیده میشود انگشت مینهد، طبیعتی که بلشویک و سلطنت طلب، قزاق و اوکراینی، روس و آلمانی، ناسیونالیست و لیبرال، سربازان گارد سفید و گارد سرخ… در آن مشترکاند. همان طبیعتی که هابز، هیوم و تا حدودی هم جان استیورات میل با انگشت نهادن بر «خودخواهی ِ آدمیان» آن را منبع بسیاری از شرور عالم میدانند، طبیعتی که ایدئولوژیها و ادیان قادر به سرکوب آن نبوده و نیستند و در هر نظام و تحت هر دیسیپلینی نهایتا برای دست یابی به سه مطلوب قدرت، ثروت و منزلت (به تعبیر وبر) و یا به تعبیر رساتر هیوم و میل در جستجوی «لذت» طغیان میکند. راز شکست بسیاری از آرمانشهرگرایانی که در پی ساختن «جهانی دیگر» بر آمدهاند را باید در نادیده گرفتن همین خصوصیات آدمی جستوجو کرد. هر نظام ایدئولوژیک (خواه دینی، خواه غیر دینی) که بخواهد غرایز و طبایع آدمی را نادیده بگیرد محکوم به اضمخلال و شکست است، انسان ِ «سرکوب شده» و «محروم»، انسان ِ خطرناکی است [البته نه به همان خطرناکی انسان ِ طبیعی و تربیت نشده که در روایت فرویدیاش چیزی جز جانوری با «نهاد»ی حجیم و «خود» و «فراخود»ی خُرد و ناچیز نیست] و تراژدی تاریخ این است که چنین انسانی محصول رژیمهایی است که از قضا به دنبال «تولید ِ انسان طراز مکتب» بودهاند! با این «انسان»، یعنی موجود دوپایی که میبینیم و میشناسیم، نمیتوان «جهانی دیگر» ساخت، بنابراین «جهانی بهتر» شاید هدفی فروتنانهتر و در دسترستر باشد.
به هر حال صرف نظر از این حرفها و برداشتها «دُن آرام» از آن رمانهایی است که حتما باید آن را خواند. من ترجمهٔ شادروان «به آذین» را خواندم که الحق شاهکار بود، از این کتاب ترجمهای هم از زنده یاد «احمد شاملو» در دسترس است که من صلاحیت قضاوت در مورد آن را ندارم. با این حال با بسیاری از بزرگان که مشورت کردم اکثرا ترجمهٔ «به آذین» را توصیه میکردند، افسوس که «انتشارات فردوسی» دقتی را که شایستهٔ ترجمهٔ فخیم «به آذین» است در انتشار آن به کار نبسته است.
“بانوی آل قلم” در راه
کتاب «بانوی آل قلم» دربارهی سیمین دانشور در راه انتشار است.غلامرضا امامی با پایان نگارش «بانوی آل قلم»، ابراز امیدواری کرد، بتواند تا پایان مهرماه سال جاری این اثر را وارد بازار نشر کند.
این کتاب که دربردارندهی زندگینامهی سیمین دانشور به همراه یادها و تصاویر اوست، در مجموعهی «یادها» منتشر خواهد شد.
امامی پیشتر از این مجموعه، «با طالقانی آن پیر پاک ما» را منتشر کرده است. مجموعهی «یادها» مجموعهای از خاطرات و دلنوشتهها ی غلامزضا اما می همراه با تصاویر دربارهی شخصیتهای مطرح و تأثیرگذار است.
سیمین دانشور - داستاننویس و مترجم - متولد هشتم اردیبهشتماه سال 1300 در شیراز بود. در سال 1328، دکتری خود را در رشتهی ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گرفت. یک سال بعد با جلال آل احمد ازدواج کرد و در سال 1331 برای مطالعه در رشتهی «زیباییشناسی» در دانشگاه استنفورد، به آمریکا سفر کرد و دو سال بعد به ایران بازگشت. از جمله تألیفها و ترجمههای دانشور عبارتاند از: «)، «سرباز شکلاتی» برنارد شاو (1328)، «بئاتریس» از شنیتسلر و «رمز موفق زیستن» از دیل کارنگی (1332)، «شهری چون بهشت» (1340)، «سووشون» (1348)، «بنال وطن» از آلن پیتون (1351)، «به کی سلام کنم؟» (1359)، «غروب جلال» (1360)، « مختلف) (1362)، «جزیرهی سرگردانی» (1372)
او نخستین زن ایرانی است که به شکل حرفهیی در زبان فارسی داستان نوشت. مهمترین اثر او، رمان «سووشون» است که نثری ساده دارد و به زبانهای متعددی ترجمه شده است. این کتاب از جمله پرفروشترین آثار ادبیات داستانی در ایران محسوب میشود.
سیمین دانشور 18 اسفندماه سال گذشته در سن نودسالگی درگذشت.