گزارش نمایشگاه عکاسی لاله و سیامک اسکندری
فضا و نشانه های ایرانی در زندگی مهاجرین…
اشاره:
نمایشگاه عکسهای “لاله و سیامک اسکندری” با حضور چهرههایی چون هنگامه صدری، داود شهیدی، حسن ملاولی، سعید مقدم، فرشید شیوا، امین زندگانی، گلاره عباسی، مهدی طالقانی، سیامک دل زنده، عباس یزدی، الهام پاوه نژاد، کیوان آرین نژاد، ستاره اسکندری، حسین چنعانی زاده و با عنوان “بازتاب” در “گالری ساربان” افتتاح شد. در این مجموعه، چهل و چهار اثر در ابعاد 58 × 88 سانتیمتر ارائه شده که از این میان، 22 اثر متعلق به لاله اسکندری و 22 اثر مربوط به سیامک اسکندری است… همکارمان در تهران گزارشی از این نمایشگاه ارسال کرده که در ادامه می خوانید…
عکاسی از سوژه های شهری همواره به واسطه رودررویی مستقیم با عوامل آن در سطوح مختلف اجتماعی، حساسیتهای ویژه خود را دارد. این حساسیتها در مواجهه با سطوح پایین اجتماع (که بیش از همه ابزار بیان هنرمندان عکاس قرار میگیرند) که موقعیت و شرایط زندگی خود را چندان مناسب ثبت، ضبط و نمایش عمومی نمیدانند، دوچندان میگردد و عکاس مردم نگاری که خود را تا این اندازه به ایندسته از مردم نزدیک میکند، ضمن جسارتی که باید از آن بهرهمند باشد، همواره بایست آمادگی مواجهه با برخوردهای متفاوت و نه چندان شایسته و حتی عکسالعملهای شدید را از سوی سوژههای خود داشته باشد و پیش از اقدام به عکاسی و وقوع چنین رخدادهایی، شرایط را برای برخورد هرچه آرامتر و مناسبتر فراهم سازد. تمام این اقدامها در ضمن تلاشی است که باید برای برهم نخوردن وضعیت طبیعی و وجه استنادی مکان عکاسی داشته باشد و این همه، دشواریهای این سبک از عکاسی را چندبرابر میکند. برخورد مناسب و هوشمندانه با سوژهها و حضور نرم و منعطف در میان این قشر اما میتواند حاصلی شگفتانگیز داشته باشد که به دست آمدن عکسهایی زیبا، شایسته و تکاندهنده از فواید آن است. حاصلی که در میان عکس های لاله و سیامک اسکندری می توان مشاهده کرد.
عکاسان این نمایشگاه با ارائه فریم های متنوع خود از زندگی طبیعی و شهری انسان ها در به تصویر کشیدن اتفاقاتی میکوشند که نه در برشی از لحظه، که در طول جریان مداوم و سیال زندگی،آرام آرام رخ میدهند و بهتدریج روح انسان را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
بازیگران این قابها انسانهایی هستند که در روزمرگی مرگ آور زندگی غوطهورند و گویی از اتفاق دردناکی که به مرور زمان، آهسته آهسته در عمق وجود انسانی، روابط عاطفی و جریان زندگیشان در حال رسوخ کردن و رخ دادن است، بیاطلاعند.
سوژههای مجموعه با تجزیه آرام در لحظهای کوتاه در میانه جریان سیال زندگی متوقف و شکار شدهاند. گاه این اتفاق چنان آهسته و نرم رخ داده است که گویی انسانها همچنان به روزمرگی خود دچار و در آن مشغولند و تنها برای یک لحظه نگاهشان به نگاه مخاطب گره میخورد است تا از ورای این نگاههای سرد و خالی از احساس، تجربهای به وسعت یک رنج دائمی را در اختیار وی قرار دهند. تجربهای که اندیشیدن به آن، این چنین ایشان را مغموم و سرد و درونشان را پریشان میدارد.
چشمها و نگاه نافذ و خیره سوژههای انسانی حاضر در قابها اولین نمادهایی هستند که در تعبیری به قدمت هنر، همچون دریچه گشاده روح، به بیان احساسات و عواطف به مسلخ کشیده و سربریده شده انسانها میپردازند و پرده از درونیاتی مبهم و پرسشآلوده برمیدارند.
عکاسان این نمایشگاه مخصوصا لاله اسکندری که ظرافت و دقت را در سایر کارهایش نیز اثبات کردهاست به خوبی از پس تصویر سازی ذهنی و درک نتیجه و تاویل برآمده از آثار خویش،پیش از فشردن شاتر، برآمده اند.
فضا و المانهای موجود در عکسهای این مجموعه به شکل محسوسی ایرانی هستند. گرچه به سادگی میتوان فرایند تاویلی عکسها و جریان موجود در آنها را به تمام مجموعههای انسانی تعمیم داد، اما در مجموعه آثار، ردپای محسوس فرهنگ و قومیت ایرانی نمایان است. ماجرا دامان انسانها را از هر سن و جنس گرفته است . همین رخداد، راه را بر انحصار معنا در میان دستهای خاص از ایشان میبندد و نه تنها به تمام جامعه انسانی تعمیم مییابد، بلکه در برخی موارد به روشنی شکاف عمیق میان نسلها را نیز گواهی میکند. رنگ نیزعاملی است که به ندرت در عکسهای این گالری راه مییابد و جز آنجا که حرفی برای گفتن یا نکتهای برای نمایاندن نداشته باشد، دلیلی برای حضور در عکسها نمییابد. دنیای خاکستری اسکندری ها به راستی شایسته نگاهی عمیق و احساسی بیدار است. رنگدانههای سفید و سیاه و خاکستری به دقت در آثار آن ها ثبت و پردازش میشوند تا در نمایاندن هرچه بیشتر جزییات قابل تامل، در ضمن آفرینش لذت بصری، موثر و موفق باشند.
لاله اسکندری در حاشیه افتتاح این نمایشگاه گفت: عکسها را با یک عنوان از میان عکسهایی که از سال 87 تا کنون گرفتهام ،انتخاب کردم. کارهایم بین عکس و نقاشی هستند و این حس علاقهام به نقاشی را ارضاء میکند. این آثار به نوعی فضا را بر روی خودم انعکاس میدهد. این عنوان هم به معنای بازتاب و انعکاس حس اثر بر روی مخاطب و هم به معنای واقعی کلمه (بازتاب) که در برخی از عکسهاست. در برخی از کارهایم بازتاب یا همان انعکاس در قسمتی از طبیعت دیده میشود که حتی برخی از آنها را وارونه بر روی دیوار نصب کردهام تا حس انعکاس بیشتری را به خودم القا کنم. او معتقد است: امروزه با وجود دوربینهای دیجیتال حتی کسانی هم که با هنر عکاسی آشنایی ندارند عکاسی میکنند چون این دوربینها با تنظیمات گستردهای که دارند این امکان را برای همگان فراهم میکنند، اما نکته اینجاست که آنچه عکس را حرفهای و جذاب میکند زاویه دید عکاس به سوژه و تلاش او در جهت معرفی نگاه شخص نسبت به عکسی است که میگیرد.
سیامک اسکندری نیز گفت: عکسهایم در این مجموعه همگی در شهر «تورنتو» کشور کانادا عکاسی شده است که ساختمانهای شیشهای زیادی دارد و جمعیت در آنجا زیاد است. از نظر فرهنگی نیز به علت حضور زیاد مهاجران در مقایسه با شهرهای دیگر کانادا فضای خاصی دارد. هیچ کدام از این عکسها فوتوشاپ نیستند و در واقع ترکیبی از اتفاقاتی هستند که در پشت شیشه و روی شیشه میافتد و موضوع بازتاب را انعکاس میدهدن.
نمایشگاه “بازتاب” تا 24 بهمنماه همه روزه غیر از سهشنبهها از ساعت 16 تا 20 در معرض دید هنردوستان قرار دارد.