من نویسنده ام، نه فعال سیاسی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

دوستان عزیز و نازنینم! مدتهاست که به تصمیمی درباره خودم رسیده ام که گاه به دلیل وسوسه های درونی یا به دلیل دعوت های بیرونی، یا به دلیل وقایع سیاسی به آن بی توجهی می کنم و گفتن آن تصمیم و عمل به آن را دائما به تاخیر می اندازم و همین مرا هر روز بیش از پیش آزار می دهد و باعث افت کار و اغتشاش ذهنی من می شود. تصمیم گرفته ام این تصمیم را بگویم و به آن عمل کنم.

نخست اینکه من نه یک فعال سیاسی هستم و نه دوست دارم که فعال سیاسی بشوم. به معنای دیگر، من به عنوان یک نویسنده و تولید کننده اثر یا فکر یا محتوای رسانه ای، نمی خواهم در هیچ فضای سیاسی اعم از سخنرانی و نشست و میتینگ و سمینار و وبینار و ائتلاف و اجتماع و حزب و گروه مشارکت کنم. اصلا نه این کار را دوست دارم و نه به انجامش توسط خودم اعتقاد و علاقه دارم. نه اگر جریان سیاسی و فکری که به آن علاقمندم به قدرت برسد من دوست دارم مسوولیت سیاسی بپذیرم و در قدرت قرار بگیرم و اگر این جریان شکست بخورد، هیچ علاقه ای به اینکه قهرمان ملی بشوم یا زندان بروم یا شکنجه بشوم یا کشته بشوم و یا وارد اپوزیسیونی بشوم ندارم. معنای این حرف این نیست که من به زندان نخواهم رفت و کشته نخواهم شد. در کشور من، نویسنده بودن می تواند خودبخود جرم باشد، فیلمساز بودن می تواند باعث زندانی شدن باشد، و حتی قصه نویس بودن می تواند موجب کشته شدن بشود، ولی اگر چنین بشود، این دیگر تصمیم من نیست، این یکی از بلایای حکومت و در جایی جامعه ایران است. طبیعی است که همیشه آماده ام که به عنوان یک نویسنده تحت هر فشاری قرار بگیرم، ولی این دعوتنامه ای از سوی من نیست، بلکه احضاریه ای از سوی آنانی است که حذف فکر و اندیشه و هنر را می خواهند. از کلیه دوستانی که با علاقه یا به دلیل کنجکاوی یا برای گفت و گو قصد دارند، یا ممکن است در آینده قصد داشته باشند، مرا به فضای سیاسی دعوت کنند، پیشاپیش اعلام می کنم که من یک فعال یا بقول فرنگی ها اکتیویست سیاسی نیستم. لطفا نه مرا دچار شرمندگی کنید، نه خودتان را آزار بدهید. بگذارید چنانکه دوست دارم رفتار کنم.

دوم اینکه، من به آزادی فردی و اجتماعی، برابری، دموکراسی و سکولاریسم اعتقاد دارم و اگر دوست داشته باشم در مورد عقاید سیاسی ام، تحلیل می نویسم، گزارش می دهم، حتی بیانیه سیاسی می نویسم و از مخاطبانم دعوت می کنم کاری را بکنند یا نکنند. تجلی این رویکرد ها در حال حاضر برای من در جنبش سبز است، طبیعی است که ممکن است دو سال دیگر در حرکت دیگری باشد. اما در هر حال من فقط نویسنده و تولید کننده محتوای رسانه ای هستم و هیچ علاقه ای ندارم که بدون واسطه و رسانه با گروه و جمعیتی ارتباط داشته باشم. هر چه را بخواهم می نویسم و منتشر می کنم. تا کنون چند بار در فضاهای جمعی سیاسی داخل و خارج از کشور حاضر شده ام و همیشه از حضورم جز اتلاف وقت و سوزاندن فکر و گفتگوهای بی حاصل چیزی نیافته ام. بدیهی است که این نسخه من برای شخص خودم است و معتقدم هر کسی دوست دارد فعال سیاسی باشد، حتما کار خوبی می کند، ولی من فعال سیاسی نیستم. نه زیر بیانیه مشترکی را برای دفاع از کسی یا چیزی امضا می کنم و نه علیه کسی یا چیزی بیانیه مشترک امضا می کنم. برای من که شخصا فکر و ذهنیت مشخصی دارم که هر لحظه تغییر می کند، منطقی نیست که “یکی” از امضا کنندگان نوشته ای باشم، حتی اگر محتوای آن نوشته کاملا مورد قبول من باشد. اگر بخواهم از یک زندانی مظلوم دفاع کنم، یا به یک زندانبان ظالم انتقاد کنم، آن را در قالب نوشته ای شخصی منتشر می کنم.

سوم اینکه، من تولید کننده محتوی در قالب نوشته طنز، مقاله سیاسی، یا هر نوع متن روزنامه نگاری، داستان و کتاب هستم، برنامه تلویزیونی و رادیویی می نویسم و در اداره رسانه فعالیت می کنم. تنها جایی که ممکن است رودرروی مخاطبانم قرار بگیرم در برنامه های استندآپ کمدی است که خودم برگزار کنم و برای حضور در آن بلیت فروخته شود. با هیچ رسانه ای درباره مسائل سیاسی به عنوان فعال سیاسی گفتگو نمی کنم، البته با هر رسانه ای به عنوان نویسنده و طنزنویس گفتگو خواهم کرد و آثار خودم را معرفی خواهم کرد یا درباره آثار دیگران نظر خواهم داد. من اگر از همین امروز تا پایان عمرم تمام وقت کار کنم، پروژه های کتاب و نوشته ها و فیلمنامه ها و برنامه های تلویزیونی ام تمام نمی شود.

چهارم و آخر اینکه، معنای حرف من نه نفی و انکار فعالیت سیاسی و نه انکار حضور سیاسی است، تنها به این معناست که من در حوزه نویسندگی و روشنفکری به فعالیت سیاسی خودم معنی می دهم، نه در حوزه عمل و کنش سیاسی.