خوش بینی و امیدواری

ابراهیم یزدی
ابراهیم یزدی

۱ -در اخبار منتشر شده آمده است که در روزچهار شنبه 6آبان ماه نخبگان و بر گزیدگان علمی دانشجوبرای دیدار مقام رهبری دعوت شده بودند. در این مراسم پس از اتمام سخنرانی های رسمی از حاضرین دعوت می شود تا اگر کسی سخنی دارد آن را بیان کند. یکی از دانشجویان برجسته حاضر در این مراسم، آقای وحید نیا، دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف و برنده مدال طلای المپیای ریاضی جهان از میان حاضرین فرصت پیدا می کند و مطالبی را خطاب به مقام رهبری با صراحت و شفافیت ، که نقد وضعیت کنونی و نیز نصیحت وتذکراتی به مقام رهبری بود بیان می کند که جای تامل و تشکر  دارد.
   
۲ -این رویداد خاطره ای را در ذهن من زنده کردوآن سخنان یک دختر ۱۶- ۱۷ ساله سیاه پوست آمریکائی به رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون در اوایل دهه ۱۹۷۰، قبل از پایان جنگ ویتنام است. داستان از این قرار است. در آمریکا رسم است که هر ساله از میان  دانش آموزان برتر سال های آخر دبیرستان افرادی را بر حسب وضعیت برتر درسی، اخلاقی و انضباط انتخاب می کنند. این جوانان در روز معین در سراسر آمریکا به جای شهرداران، فرمانداران واستانداران منطقه خود منصوب می شوند و برای یک روز تمام اختیارات قانونی  شهردار ، فرماندار و استاندار را دارند، تصمیم می گیرند و به اجرا می گذارند. پس از آن عملکرد این جوانان را در آن یکروز ارزیابی می کنند و از میان آن ها به کسانی که بهترین کار را انجام داده اند جایزه می دهند. علاوه بر این برندگان این برنامه را به واشنگتن برای بازدید از کاخ سفید و دیدار با رئیس جمهور و کنگره آمریکا و گفتگو با سناتور ها و نمایندگان می برند.

در اوایل دهه ۱۹۷۰، در زمان ریاست جمهوری نیکسون، آمریکا به شدت در گیر جنگ ویتنام بود. جنبش ضد جنگ سرتاسر آمریکا را در خود گرفته بود. برای اولین بار در تاریخ آمریکا بیش از ۷۰۰هزار نفر در اعتراض به جنگ در واشنگتن گرد هم آمدند. در چنین فضا و جوی برندگان برنامه یاد شده را به بازدید از کاخ سفید و دیدار با رئیس جمهور نیکسون بردند. تلویزیون های سراسری این دیدار را در بهترین ساعت اخبار شب، بطور زنده پخش کردند. در این برنامه  دانش آموزان ، دختر و پسر به ردیف ایستاده بودند. نیکسون با آ نها یک به یک دست می داد و سلام و علیک می کرد تا رسید به یک دختر سیاه پوست ۱۶- ۱۷ ساله که در آن روز به عنوان شهردار شهر شیکاگو یا استاندار ایالت ایلینویی منصوب و برنده شده بود. هنگامی که نیکسون دستش را دراز کرد تا با او دست بدهد این دختر نه تنها دست نداد بلکه گفت من با کسی که دستی به خون مردم بی گناه ویتنام آغشته است  دست نمی دهم. نیکسون برای یک لحظه رنگ به رنگ شد و کمی مکث کرد و سپس به راه خود ادامه داد و دقایقی بعد برنامه پایان پذیرفت.  هیچ یک از مامورین امنیتی و انتظامی مزاحمتی برای این دختر و خانواده اش فراهم نکردند. مدیران این برنامه او را از شرکت در سایر برنامه ها محروم نساختند. یک حادثه ای بود و تمام شد. اما پخش خبر آن از تلویزیون های سراسری  مثل یک بمب در آمریکا منفجر شد. برای چندین هفته این رویداد موضوع بحث در روزنامه ها و میزگردها ی تلویزیونی شد. عده ای به سختی به این دختر جوان اعتراض و او را ملامت می کردند که چرا اینگونه با رییس جمهور کشورشان سخن گفته است. بعضی ها از این که یک دختر سیاه پوست چنین جسارتی کرده است ناراحت شده بودند.این رویداد در زمانی رخ داد که فضای جامعه آمریکا آکنده از تبعیضات نژادی بود. شاید امروز فهم این مسئله برای بعضی مشکل باشد زیرا آن فضا دیگر وجود ندارد و بسیار کمرنگ شده است. بطوری که امروز یک آمریکایی آفریقایی – مسلمان تبار به ریاست جمهوری انتخاب شده است. آما در آن دوران فضا به گونه دیگری بود. منتقدین و مخالفین می گفتند این دختر نمی بایستی با رئیس جمهور کشورشان اینگونه سخن می گفت.  اما بسیاری از این رویداد استقبال کردند. اگر چه بعضی از آن ها در اصل مسئله حرف داشتند اما استدلال می کردند که باید از این که در کشورشان تا این حد آزادی وجود دارد که یک دختر جوان سیاه پوست می تواند بدون لکنت زبان و با صراحت رئیس جمهور قدرتمند ترین کشور جهان را مور خطاب قرار بدهد و از سیاست وعملکرد وی انتقاد کند مباهات کنند. می گفتند این یک ارزش است و باید این نوع ارزش ها راحفظ کرد.  تماشای آن رویداد و مناظره های بعد از آن برای ما که در یک کشور استبدادی زندگی کرده بودیم و رفتار های مبتنی بر فرهنگ استبدادی رویه غالب در جامعه می باشد بسیار جالب و آموزنده بود. علی(ع) در فرمایشات خود معیاری را برای آزادی در جامعه تعیین کرده و می فرمایند مردم بتوانند بدون لکنت زبان  حق خود را از امیر مطالبه کنند. این رویداد مصداق این فرمایش مولایمان را در ذهن ما تداعی کرد.

۳ -بسیاری از کسانی که سخنان و یا نوشته های مر ا پیگیری می کنند، از خوش بینی من به آینده و امیدواریم تعجب و انتقاد می کنند. خوش بینی و امید به آینده از دو منظر قابل بررسی است. از یک منظر، بر اساس آموزه های قرآنی هرگز نباید مایوس و نا امید بود. اگر چه احساس یاس و نا امیدی حتی برای مومنین هم گاهی طبیعی است. خداوند می فرماید:“  آیا هنوز سر گذشت کسانی را که پیش از شما بوده اند نشنیده اید؟ به ایشان سختی و رنج بسیار رسید و متزلزل شدند، تا آن جا که پیامبر و مومنانی که با او بودند گفتند پس یاری خدا کی خواهد رسید؟ بدان که یاری خدا نزدیک است.( بقره۲۱۴).  فهم من ازآموزه های قرآنی این است که یاس و  نا امیدی کفر است.  از منظر دیگر توجه به آنچه در عمق جامعه ما شکل گرفته است و آنچه ما در نسل جدید و جوان ، بخصوص در این ماه های اخیر،می بینیم ما را  بیش از گذشته به آینده بسی امیدوار می سازد.

شرکت و سخنان  این جوانان در مراسم یاد شده نشان می دهد  که این نسل تا چه میزان واقع گراست. دعوت را می پذیرند و برای بیان نقطه نظرهای خود از فرصت ها بهره می برد.  آنچه در دیدار نخبگان با مقام رهبری رخ داد و سخنان صادقانه و سنجیده این جوان ، که بدون لکنت زبان ادا شد، موجب امید واری هاست. من بر این جوان آفرین می گویم. شیر مادرش براو حلال باد. 

۴ -من از مقام رهبری انتظار دارم دستور دهند که اولا صدا و سیما ی جمهوری اسلامی ایران  متن کامل سخنان این جوان را پخش نماید. ثانیا اعلام شود کسی حق ندارد به بهانه توهین به مقام هبری ویا به هر بهانه دیگری او را مورد آزار و اذیت قرار بدهند. من بر این باورم که پخش بدون سانسور سخنان این دانشجوی برجسته کشور در راستای آرمان انقلاب و به نفع جمهوری اسلامی و منافع  ملی است.

 

منبع: جرس