انقلاب آرام: رواج حجاب در آمریکا

نویسنده

» نقد کتاب "انقلاب آرام" از لوس آنجلس تایمز

لیلا لامع

وقتی 13 ساله بودم یکی از همکلاسی هایم یک روز با روسری آمد مدرسه. این در سال 1980 در مراکش اتفاق افتاد. این موضوع توجه همه را جلب کرد و همه دور او را گرفتند و شروع کردند به پرسیدن سئوال.

او به آرامی به آنها می گفت که حجاب بر سر گذاشتن برای اینکه او یک مسلمان «واقعی» بشود، ضروری است.

این موضوع به نظر من عجیب آمد. چون بالاخره همه ما مسلمان بودیم ولی هیچ کدام، فارغ از میزان تقوای هر کدام، فکر نمی کردیم دین به ما گفته که روی خود را بپوشانیم.

پنج سال بعد که من برای کالج به رباط رفتم متوجه شدم تعداد بیشتری از همکلاس های من حجاب بر سر می کنند. تا زمانی که فارغ التحصیل شوم مکررا از من سئوال می شد که چرا حجاب بر سر نمی کنم.

این پدیده، یعنی «ظهور مجدد حجاب در دنیای اسلام، بعد از دهه ها که منسوخ شده بود» موضوع کتاب «انقلاب آرام: ظهور مجدد حجاب از خاورمیانه تا آمریکا» است که توسط استاد فمینیست دانشگاه هاروارد، لیلا احمد است.

او می گوید ظهور مجدد حجاب بیشتر از این جهت معما برانگیز است که این به عنوان امری داوطلبانه میان زنان تحصیل کرده جوانی رایج شد که چند نسل پیش خود در برداشتن حجاب پیش قدم بودند، بدون اینکه قوانین خاص یا اجباری در این خصوص وجود داشته باشد.

به نظر احمد این موضوع زائیده ترکیب ایدئولوژی رادیکال با مقدار زیادی ثروت است.

ایدئولوژی این حرکت عمدتا از اخوان المسلمین نشات می گیرد که در مصر در سال های بعد از استقلال مصر، با افکار سوسیالیستی جمال عبدالناصر به مخالفت پرداختند.

اخوان المسلمین «حجاب را به عنوان امری ضروری برای بنیان اسلام اعلام کردند و گفتند که از حجاب باید به عنوان نشانه ای برای اعتراض به آنچه دارد بر سر جامعه می آید» استفاده کرد.

جالب اینجاست که اعضای اخوان المسلمین در مدارس اسلامی هم تحصیل نکرده بودند و اکثرا «از مهندسین، دکترها و حرفه مندان» بودند که بر تفسیر خود از اسلام که با اهداف سیاسی آنها سازگار بود پافشاری می کردند. در نتیجه حجاب به نشانه ای از اعتراض به نخبگان حاکم ظاهر شد.

پول برای این موضوع هم از سوی عربستان تامین شد که در آن زمان در «رقابتی مرگ بار» با افکار ناصر بود، که به جنگ سرد عربی معروف است. در اوائل دهه شصت دولت سعودی سازمان های متعددی را که با افکار سوسیالیستی مبارزه می کردند، حمایت می کرد. یکی از شرایط تامین بودجه این سازمان ها رعایت اکید جدایی زن ومرد بود که سنگ بنای نظریه اسلام وهابی به شمار می آید.

با توجه به بودجه تقریبا بی پایان عربستان سعودی، نفوذ اسلام وهابی در سراسر دنیای اسلام شدت گرفت و نقش مهمی در یکپارچه سازی پوشش زنان در کل منطقه ایفا کرد.

از طرف دیگر بسیاری از مسلمانان به اروپا  آمریکا مهاجرات می کردند که خود باعث تنوع بخشیدن به فرهنگ جوامع مسلمان شد.بسیاری از این مهاجرین در جوامع مقصد جذب شده و به مهاجرین موفقی تبدیل شدند.

با این وجود، به گفته احمد، برخی از آنان نیز که پایبند به گروه های اسلامگرا بودند می خواستند با استفاده از همان طرقی که در کشورشان مرسوم بود به تبلیغ دینی بپردازند.

انجمن های اسلامی در بسیاری از دانشگاه و کالج های آمریکا ظاهر شد و همه دست بکار «ترویج و آموزش و موعظه» شدند. این انجمن ها اکثرا در دست دانشجویان پزشکی و مهندسی قرار داشت و نه طلاب یا فارغ التحصیلان دینی. بنا بر این اکثریت مسلمان جامعه آمریکا از این دایره بیرون بود.

به گفته احمد، که مطالعات متعددی در زمینه نقش زن در اسلام انجام داده، مساله حجاب در جوامعی مانند آمریکا، که زنان آزاد هستند هر لباسی مایل هستند بپوشند، و جوامعی نظیر ایران و عربستان سعودی که زنان مجبور به پوشیدن حجاب هستند متفاوت است.

حتی شاید نوع دیگری از حجاب را در کشورهایی مثل فرانسه هم بتوان به این تقسیم بندی افزود که در آن برعکس، پوشیدن حجاب ممنوع است.

در آمریکا انجمن هایی که توسط اسلامگرایان غربت زده تاسیس شده بود اکنون توسط فرزندان آنها اداره می شود که تصویر کاملا متفاوتی از اسلام دارند.

انجمن اسلامی امریکا شمالی به عنوان مثلا یک زن را به عنوان دبیر خود انتخاب کرد. لاله بختیار هم با ترجمه جدیدی از قرآن دیدگاه متعصب در باره سلسله مراتب جنسیتی را تغییر داده است. اکنون نماز دست جمعی مختلط نیز در ویرجینیای غربی متداول شده است.

زنانی که در این جوامع حجاب بر سر می کنند ممکن است دلایل بسیار متعددی برای  این کار داشته باشند که از دلایل دینی و سیاسی گرفته تا کسب هویت و مبارزه علیه تبغیض را در بر می گیرد.

احمد این نکته را «اولین نشانه های تغییر در تاریخ روابط اسلام و غرب» می داند.

منبع: لوس آنجلس تایمز- 29 ژوئیه