عباس میرزا در شعار، فتحعلی شاه در عمل

نویسنده
روشنک مصطفوی

چند روز پس از رای مثبت روسیه به قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، وزیر انرژی این کشور به ایران سفر کرد و در جریان بازدید از نیروگاه هسته ای بوشهر اظهار داشت صدور قطعنامه مزبور هیچ ربطی به همکاری های ایران و روسیه در زمینه تکمیل و راه اندازی نیروگاه بوشهر ندارد و بنابراین همکاری های روسیه با ایران در جهت راه اندازی نیروگاه بوشهر ادامه خواهد یافت. وزیر انرژی روسیه که به نظر می رسید صرفا جهت یک نمایش تبلیغاتی در مسیر کاهش پیامدهای منفی بازی های مزورانه اش در افکار عمومی مردم ایران تن به این سفر داده، در عین حال به مسئولان فعلی اموراجرایی نیز کمک کرده است تا برناکارآمدی خود در دفاع از منافع و حقوق ملی و نیز وادادگی پایان ناپذیر در برابر پیمان شکنی های ناجوانمردانه روسیه سرپوش بگذارند.

با این همه اظهارات سرد وزیر انرژی روسیه در مورد تاخیرهای پیاپی و توجیه ناپذیر در راه اندازی نهایی نیروگاه بوشهر از یک سو و اظهارات منفعلانه و غیر شفاف معاون آقای احمدی نژاد و رئیس سازمان انرژی هسته ای  از سوی دیگرمبنی براینکه هیچ زمان مشخصی را نمیتوان برای افتتاح نیروگاه پیش بینی و اعلام کرد، حکایت از آن دارد که مجریان کنونی به رغم شعارهای دهان پرکن و قهرمانانه یا نمی توانند و یا نمی خواهند در مقابل زورگویی و تزویر روسیه ایستادگی و از حقوق مسلم ملت ایران دفاع کنند.

اینکه افتخار دستاوردهای انرژی هسته ای در سطح کنونی آن با چه ترکیبی باید میان دولت فعلی و دولتهای قبلی تقسیم شود و اینکه فشارهای خارجی و بازیهای سیاسی قدرتمندان برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری هسته ای و افزایش اقتدار کشورمان در منطقه و جهان چه میزان تاثیر گذاری داشته است اموری هستند که در جای خود باید به ارزیابی دقیق، واقع بینانه و منصفانه ی آنها پرداخت؛ اما در عین حال اینکه دولت کنونی و تصمیم گیرندگان فعلی تا چه حد توانسته اند به شعارهای خود و یا حتی وظایف ابتدایی خود در این زمینه عمل کنند امری دیگر است که به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت.

با یک محاسبه ی دقیق می توان متوجه شد که طی سالهای گذشته دولت روسیه تا چه حد از وعده ها و تعهداتش تخلف کرده و تا چه حد مبالغ اضافی دریافت نموده و بنابراین تا چه حد به منافع ملی ایران لطمه زده و به دولت و ملت ایران خیانت ورزیده است. طبعا این مساله که دولت روسیه چنین خیانتهایی به دولت و ملت ایران روا داشته به هیچ روی از مسئولیت تصمیم گیرندگان و مسئولان سیاستهای کلان و اجرایی کشورمان که موظف به حفظ و دفاع از خقوق مردم و منافع و امنیت کشور نمی کاهد چرا که این فرصت ها را مسئولان ایرانی سخاوتمندانه در اختیار طرف روس قرار داده اند تا در کمال ارامش طمع ورزی های خود را جامۀ عمل بپوشاند.

متاسفانه طی سالهای گذشته مسئولان سیاستهای اجرایی و کلان کشور بدون توجه به نظرات کارشناسی صاحبنظران و اصول ابتدایی دیپلماسی و نیز بدون توجه به رفتارشناسی کشورهایی نظیر روسیه و معادلات بین المللی و نقشی که روسیه در این معادلات ایفا می نماید؛ منافع ملی ایران را چه در حوزه دریای خزرو چه در حوزۀ انرژی هسته ای بیش از حد به دولت روسیه گره زدند و این دولت نیز که وضعیت ناپایدار و شکننده ای در نظام بین الملل  دارد و می کوشد با حرکتهای زیگزاگی جایگاه پیشین خود را در عصر جنگ سرد و باز یابد به سادگی ایران را تبدیل به یک کارت در بازی طولانی خود با غرب نموده و تلاش کرده در این بازی هم از غرب اخاذی کند و هم ازایران و در نهایت نیز مشاهده کردیم که دولت روسیه هم در گفت و گوهای مربوط به دریای خزر ایران را تنها گذاشت و هم در مساله انرژی هسته ای پشت ایران را خالی کرد.

دولت روسیه که منافع سرشاری  را از تاخیر در راه اندازی نیروگاه بوشهربه جیب زده در یک بازی غیرشفاف به خلاف تعهداتش نیروگاه بوشهر را هنوز پس از گذشت سالها از مهلت تعیین شده راه اندازی نکرده و از سوی دیگر به قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس نیز رای مثبت داده است. در چنین شرایطی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی اعلام می دارد که هیچ تغییری در روابط راهبردی ما با روسیه صورت نخواهد گرفت و رئیس سازمان انرژی هسته ای کشورمان نیز در حال همراهی با وزیر انرژی روسیه تعیین زمان مشخص برای پایان پروژه  نیروگاه اتمی بوشهر را غیرواقع بینانه ارزیابی می کند و بدینگونه سعی در تطهیر پیمان شکنی های ناجوانمردانه دولت روسیه می نماید.

بنابراین می توان گفت زمامداران کنونی اگر چه یکسره شعارپردازی کرده و ژست های عباس میرزایی به خود می گیرند اما در عمل با انفعال و وادادگی به روال و منش فتحعلیشاهی عمل می کنند و از سر ناتوانی یا بی ارادگی هیچ اقدامی برای دفاع از منافع مردم نمی نمایند.