ما پیروز شدیم

کسری نوری
کسری نوری

انتخابات به پایان رسید. “ما” پیروز شدیم. بغض یخ‌زده فروخفته‌ای که سال‌ها راه نفس کشیدنمان را بسته بود، با گرمای نفس مردم سرزمینمان آب شد.

حالا ما دوباره کبوترهایمان را پرواز خواهیم داد. فریاد می‌زنیم. شادمانی می‌کنیم. بالاخره یک روز خوب فرارسید تا زخم‌های توهین و تحقیر را که سال‌ها روح و شرافتمان را خراش می‌داد، التیام دهد. 
انتخابات به پایان رسید. ما پیروز شدیم. حالا نوبت ماست که دردهای تلمبارشده در سینه‌هایمان را مشتی کنیم برای فروکوفتن بر فرق آن‌هایی که به شکار کرامت و امیدمان آمده بودند. آن‌هایی که حتی تا شب انتخابات با کینه و تهدید، خطابمان می‌کردند و خط‌و‌نشان می‌کشیدند. 
انتخابات به پایان رسید. ما پیروز شدیم. حالا نوبت ماست که …
اما نه؛ اندکی درنگ باید؛ انتخابات به پایان رسید؛‌ اما خوب می‌دانیم که گروه و باند “ما” پیروز نشد. این مردم خسته و رنج‌دیده سرزمینمان بودند که پیروز شدند. این “اصلاحات” بود که پیروز شد. این “اعتدال” بود که سرافراز شد. حالا ماییم و عهدمان با اصلاحات و اعتدال. همان تفکری که ما را به چشم‌پوشی از “انتقام” و عقده‌گشایی فرا‌می‌خواند. این «ما»، اصلاحات است، اعتدال است، ملت ایران است.
انتخابات به پایان رسید؛ ولی همچنان نیازمند “اجماع” و “ائتلاف” جوانمردانه‌ایم؛ اما این‌بار رنگ‌و‌بوی ائتلاف، باید متفاوت باشد. اکنون اجماع و ائتلافی می‌خواهیم نه از جنس سیاست و در میدان انتخابات که از جنس عشق و امید و در پهنه “ایران”. 
ائتلافی شد و انتخابات به پایان رسید و از دلش دکتر حسن روحانی به عنوان منتخب ملت به ریاست‌جمهوری رسید.
انتخابات به پایان رسید. “ما” پیروز شدیم؛ اما هوشیاری، اصلاح‌طلبی و اعتدال ایجاب می‌کند، راه را بر سهم‌خواهی و غنیمت‌گرفتن نیز سد کنیم. خواستیم اصلاحات پیروز شود تا شایستگان زمام امور را به دست گیرند. 
آمدیم تا پرچم اعتدال و اصلاحات را برافراشته کنیم تا افراد بزرگ، لایق و اهل تدبیر حاکم شوند، بی‌آن‌که خط‌کشی کنیم و تبارشناسی، که از کدام قوم و قبیله‌اند. مهم پایبندی به پیشرفت و آبادانی ایران در چارچوب نوخواهی و اعتدال، تدبیر و عقلانیت است.
آقای روحانی فردی باهوش و اهل تدبیر است. از مشورت بزرگانی همچون آقایان هاشمی و خاتمی نیز بهره می‌برد و تصمیم‌های اصولی خواهد گرفت؛ اما تجربه نشان داده است که در آغاز شکل‌گیری دولت، خیلی‌ها بوی کباب به مشامشان می‌رسد. به‌ویژه آن‌که در این سال‌ها، دیدیم و دیدند که خیلی‌ها با جیب خالی و انبان فکری- مدیریتی خالی‌تر آمدند و در آخر اگر هم بر توش و توان فکریشان افزوده نشد، اما با جیب پر رفتند!
بی‌هیچ تعارفی باید هشدار داد که شاید برخی بر این وسوسه و باور باشند که نباید از جماعت نوکیسه‌ای که در این چند سال بر خیلی جاها مدیریت کردند و در یک کلام دیر آمدند و زود رفتند، کم بیاورند! شاید برخی به تأسی از آ‌ن‌ها بخواهند به سفره این ملت درمانده چنگ اندازند؛ البته اگر چیزی در این سفره باقی‌مانده باشد!
اما دولت تدبیر و امید به همان میزان که از عقده‌گشایی و انتقام دوری می‌کند باید برای تحقق اهداف و برنامه‌های متعالی‌اش از به کارگیری نیروها و مدیرانی که شاید برای توصیف آن‌ها نتوان عبارتی مناسب‌تر از “تازه‌ به دوران رسیده” استفاده کرد، دوری جوید. این به معنای چشم‌پوشی از مدیران جوان و تازه‌نفس نیست؛ بلکه به بیان ساده‌تر به معنای گماردن افراد “چشم‌و دل‌سیر” بر سر مناصب و مسئولیت‌هاست. اکنون همه آن‌هایی که در راه اصلاحات و اعتدال خون‌دل‌ها خورده‌اند، مراقبت از جوانه‌های نشاط و امید را که از بطن انتخابات 24 خرداد سربر آورده است وظیفه خود می‌دانند.
در این راه، دوری از خشم، انتقام و رفتارهای افراطی، در عین پایمردی و ایستادگی بر اصول اساسی اصلاحات و اعتدال و همچنین نظارت مستمر و خودانتقادی از دولت تدبیر و امید که دوستانمان عهده‌دار اداره‌اش خواهند بود را تنها راه چاره می‌دانیم زیرا: “انتخابات به پایان رسید؛ اصلاحات و اعتدال پیروز شد؛ ما پیروز شدیم.”

منبع: بهار، 27 خرداد