به موسوی و کروبی حق پاسخگویی داده می شود؟

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» گزارش روز درباره ادعاهای حمید رسایی

مسعود پزشکیان، نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی براساس آئین نامه (مجلس) حق پاسخگویی به تهمت های رسایی در مجلس را دارند.

تاکید پزشکیان بر حق پاسخگویی موسوی، کروبی و خاتمی براساس آئین نامه مجلس، پس از آن صورت گرفت که حمید رسایی، روز گذشته از تریبون مجلس، اتهاماتی متوجه رئیس جمهور و همچنین نخست وزیر و رئیس مجلس سابق کرد. او گفت که “بروید خدا را شکر کنید که نظام اسلامی به محاکمه خیابانی‌تان توسط مردم در یوم‌الله ۹ دی ۸۸ اکتفا کرده والا باید از لباس مقدس روحانیت خلع می‌شدید و حکم فتنه‌گری‌تان اگر اعدام نبود از کشور اخراج‌تان می‌کردند”. رسایی همچنین اسامی 21 تن از جان باختگان اعتراضات بعد از انتخابات ۸۸ را خوانده و مدعی شده است که آنها بسیجی بوده اند و “با اسلحه‌ای که کالیبر آن متعلق به سلاح‌های رسمی کشور نیست به شهادت رسیدند”.

 

ادعاهای رسایی و حق پاسخگویی

حمید رسایی که از نماینده های حامی محمود احمدی نژاد در مجلس و براساس گزارش وب سایت کلمه از شاگردان آیت الله مصباح یزدی به شمار می رود، روز گذشته از تریبون مجلس اتهاماتی را متوجه میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی کرد.

او در نطق پیش از دستور خود ۹ دی را یوم الهی خواند که در این روز به ادعای او “مردم انقلابی با حضور چند ده میلیونی خود در خیابان‌ها به تجدید بیعت با امام خامنه‌ای پرداختند و با بصیرت عاشورایی میز محاکمه راس فتنه و هم‌پیمانان سیاسی او را در خیابان‌های ایران اسلامی به پا کردند و حکم به اخراج آن‌ها از دایره یاران انقلاب دادند”.

او گفت که “۹ دی روز محاکمه امثال خاتمی، کروبی، موسوی و بزرگترشان بود و عجبا که هنوز چند سال از روزهای خیانت، غفلت و ریاست‌طلبی و همسویی این جماعت با دشمنان دیرینه مردم ایران اسلامی نگذشته که برخی به دنبال تغییر جای مدعی و متهم هستند”.

 رسایی سپس نخست وزیر، رئیس مجلس و رئیس جمهور سابق را “عناصر قدرت طلب و رانده شده به دست ملت” خواند و ۹ دی را یادآور همراهی و همسویی این عناصر با سردمداران کفر، سلطنت‌طلب‌ها و سرویس‌های جاسوسی، منافقین و رسانه‌های بیگانه دانست. این نماینده مجلس اسلامی مدعی شد: “ برخی دیگر از یادآوری ۹ دی در عذاب هستند؛ این روز یادآور اشتباه تاریخی‌شان در برخورد با کودتای ۸۸ است که آن را کدورت یا دعوای بین دو کاندیدا دیدند، نه شمشیرهای بیرون از قلاف برای به مقتل بردن ولایت فقیه”.

ادعاهای حمید رسایی واکنش هیات رئیسه مجلس را به همراه نداشت اما مسعود پزشکیان، نماینده دیگر مجلس در مصاحبه ای با خبرگزاری ایلنا اعلام کرد: “رسایی امروز نام آقای خاتمی و تعدادی از نامزدهای انتخابات سال ۸۸ را در نطق خود آورد و پیرامون آن‌ها مطالبی را گفت که طبق آئین نامه آن‌ها می‌توانند پاسخگو باشند.”

 پزشکیان گفته قانون و آئین نامه برای همه یکسان است و “این درست نیست که با ادعای اعتقاد پشت سر آدم‌ها حرف می‌زنیم و کسانی را متهم می‌کنیم که هنوز اتهام آن‌ها در هیچ دادگاهی ثابت نشده است”.

وی افزود که “این مساله به اعتقاد من پیگرد قانونی دارد. هیات رئیسه از نظر قانونی موظف است که هر کدام از این افراد اگر جوابیه‌ای فرستادند جوابیه آن‌ها را اعلام وصول و قرائت کند”.

مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از ۲۵ بهمن سال ۸۹ در حالی در بازداشت خانگی به سر می برند که علیرغم همه اتهاماتی که حامیان محمود احمدی نژاد و رهبر جمهوری اسلامی، متوجه آنها کرده اند هیچ دادگاهی برای رسیدگی به این ادعاها برگزار نشده است. تاکنون هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی نیز مسئولیت حصر آنها را برعهده نگرفته بودند اما روز سه شنبه، اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی اعلام کرد که تصمیم گیری در مورد آنها با رهبر جمهوری اسلامی بوده است.

او در مصاحبه با روزنامه کیهان گفته است که پلیس قصد داشته پس از انتخابات جنجال برانگیز خرداد ۸۸، ۴۰ نفر از چهره‌های موثر و رهبران معترضان را بازداشت کند اما آیت الله خامنه‌ای اجازه بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی را نداده و مسئولیت برخود با آن‌ها را خود برعهده گرفته و گفته “این چند نفر با من”.

فرمانده نیروی انتظامی در این مصاحبه همچنین مدعی شده است که در جریان اعتراضات پس از انتخابات مجموعا ۳۳ نفر کشته شده اند که براساس ادعای او نیمی از آنان از هواداران حکومت بوده اند.

 

مصادره ناشیانه کشته شدگان پس از انتخابات

 ادعای احمدی مقدم در نطق پیش از دستور روز گذشته حمید رسایی نیز به نوعی دیگر تکرار شده است. اواسامی 21 تن از جان باختگان اعتراضات بعد از انتخابات ۸۸ را خواند و مدعی شد که انها بسیجی بوده اند و “با اسلحه‌ای که کالیبر آن متعلق به سلاح‌های رسمی کشور نیست به شهادت رسیدند”.

حسین غلام کبیری، بهمن جنابی، محمدحسین فیض، میثم عبادی، ناصر امیرنژاد، مسعود خسروی دوست‌محمدی، مصطفی غنیان، سجاد سبزعلیپور، سجاد قائدرحمتی، یعقوب بروایه، علی فتح‌علیان، رامین رمضانی، حسین طوفان‌پور، حسام حنیفه، سعید عباسی، محرم چگینی قشلاقی، فاطمه سمسار‌پور، علیرضا افتخاری خاتونی، حمید حسین‌بیگی عراقی، عباس دیسناد و داوود سبزی، جانباختگانی هستند که رسایی مدعی بسیجی بودن آنها شده است.

رسایی همچنین درباره سرور برومند چوکامی و فاطمه رجب‌پور چوکامی، دو تن دیگر از جانباختگان بعد از انتخابات که روز ۲۵ خرداد و در درون مهد کودکی در نزدیکی پایگاه بسیج آزادی، با گلوله کشته شده‌اند مدعی شده است که “این دو در کنار حوزه ۱۰۷ نینوا چادر از سرشان کشیدند و در روز ۲۵ خرداد به دست فتنه‌گران به شهادت رسیدند”.

این در حالیست که تاکنون خانواده‌های بیش از ۵۷ تن از جانباختگان اعتراضات مردمی به اعلام نام محمود احمدی‌نژاد به عنوان برنده انتخابات خرداد ۸۸ به صورت رسمی با رسانه ها مصاحبه کرده و خواهان معرفی قاتلان فرزندانشان از سوی حکومت شده اند. اما تاکنون یا شکایات خانواده ها مسکوت مانده یا در نهایت به آنها گفته شده که از بیت المال دیه بگیرند.

همچنین بیش از صد نفر طی 3 سال و نیم گذشته در جریان اعتراضات مردمی و یا در داخل زندان ها جان باخته اند اما فشارهای امنیتی، تهدید به بازداشت و یا کشته شدن سایر اعضای خانواده باعث شده خیلی از این خانواده ها اسامی فرزندان شهید خود را اعلام نکنند.

 

قاتلان بسیجی بودند نه مقتولان

رسانه های امنیتی و وابسته به ارگان های نظامی پیش از این بارها برخی از جانباختگان را منتسب به بسیج کرده بودند اما خانواده های آنها در مصاحبه های رسمی این مساله را تکذیب کرده اند.

میثم عبادی که حمید رسایی از او به عنوان بسیجی یاد کرده و گفته با اسلحه ای که کالیبرش متعلق به سلاح های رسمی کشور نیست به شهادت رسیده، روز ۲۳ خرداد ۸۸ بر اثر اصابت گلوله جان باخت. او نوجوانی بود که وارد ۱۷ سالگی هم نشده بود و پدرش، اصغر عبادی به “روز” گفته بود که قاتل فرزندش از نیروهای بسیجی بود که ابتدا بازداشت و مشخص شد گلوله از اسلحه او شلیک شده است اما بعد آزاد شد و گفتند او قاتل نبوده است.

میثم عبادی به گفته پدرش، برای کمک به دختری که از سوی نیروهای بسیجی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود وارد شد اما با شلیک گلوله ای بر شکمش به شهادت رسید.

فاطمه سمسارپور، زنی خانه دار و از جان باختگان ۲۵ خرداد ۸۸ است که حسن میراسدالهی، همسر او در مصاحبه با “روز” رسما اعلام کرده است همسر و پسرش، کاوه میراسدالهی در مقابل منزل شان توسط نظامیانی که اسلحه در دست داشتند گلوله خورده اند. خانم سمسارپور جان باخت و کاوه میراسدالهی پس از چند جراحی، از مرگ نجات یافت.

آقای میراسدالهی گفته است: شکایت کردم، پرونده در دادسرای نظامی است. اما آخرین جوابی که به ما دادند این بود که شما در شکایتتان گفته اید “نظامی ناشناس” زده است. گفتم بله نظامی بوده اما ناشناس، چون ما اسم او را که نمی دانیم. گفتند پس ناشناس است و از بیت المال دیه بگیرید. اعتراض کردم؛ گفتم سلاح شناسایی شده، شما نوع گلوله را نیز شناسایی کرده اید، چطور نمی توانید شناسایی کنید آن روز چه کسانی در عملیات بودند، چه کسانی شلیک کرده اند و از اسلحه شان شلیک شده، اما هیچ جوابی ندادند. در گزارش نوشته اند هم نوع کلت را مشخص کرده اند، هم گلوله را نوشته اند، از نوع نه میلی متری بوده است.

عباس دیسناد، جانباز جنگ ایران و عراق بود که روز ۳۰ خرداد ۸۸ به دلیل ضربه باتوم به سرش، دچار خونریزی مغزی شد و جان باخت. مریم خانی، همسر او در مصاحبه با “روز” اعلام کرده بود: ما اصلا گواهی پزشکی قانونی ندادند، اما وکیل ما که برای پی گیری شکایت مان به دادسرا رفته بود گواهی پزشکی قانونی را در لای پرونده دیده که در آن علت مرگ را سکته قلبی نوشته اند.

علیرضا افتخاری، روزنامه نگار و خبرنگار سابق روزنامه ابرار اقتصادی نیز به گفته خانواده اش ۲۵ خرداد ۸۸ و بر اثر ضربات باتوم جان باخت. خانواده او تحت فشارهای امنیتی به ناچار منزل شخصی شان را نیز تغییر دادند.

ناصر امیرنژاد، دانشجوی مهندسی هوا و فضای دانشگاه آزاد ـ واحد علوم و تحقیقات ـ و از جانباختگان ۲۵ خرداد ۸۸ بود. رشید امیرنژاد، پدر او به “روز” گفته بود: من 8 سال تمام در جبهه های جنگ با دشمن جنگیدم که فرزندم و فرزندان ما در آزادی و آسایش زندگی کنند. از همان بچگی، بچه هایم را عضو بسیج کردم و افتخار میکردم به بسیجی بودن بچه هایم. بسیجی که ما می شناختیم حرمتی داشت و پشت و پناه مردم بود. تن و جانش را در جبهه ها سپر کرده بود برای مردم و مملکت اش. ناصر برای دانشگاه رفت تهران و سرش به درس گرم بود. او دانشجوی نخبه ای بود که رفت و تن بی جانش برای ما ماند. اگر برای مملکت اش جان داد من افتخار میکنم به او و خونی که داد.

او در پاسخ به این سئوال که خبرگزاری فارس به نقل از شما نوشته بود که از میرحسین موسوی و مهدی کروبی شکایت کرده اید. گفته بود: من از هیچ کسی شکایت نکردم و این دروغ است از خودشان نوشته اند. قاتل بچه من، قاتل همه بچه هایی است که این مدت کشته شدند و کسی که اینکار را کرده مطمئنا دلش برای این مملکت نمی تپد و دلش نمی سوزد برای این مملکت.

 حسام حنیفه، 19 ساله و کارگری بود که ۲۵ خرداد ۸۸ جان باخت. مادر او به “روز” گفته بود: ما گفتیم که قاتل فرزند ما را بیاورند و معرفی کنند. بگویند چه کسی بچه مارا زده؛ اما آنها می گفتند مقصر آقای موسوی است. ما هم گفتیم که مشکل شما با آقای موسوی ربطی به بچه ما ندارد و بگذارید ما به درد خودمان بسوزیم.

خانواده حسام حنیفه تاکید کرده بودند که فرزندشان بسیجی نبوده است.

بهمن جنابی، 30 خرداد 88 بر اثر اصابت گلوله جان باخت و برادر او به “روز” گفته بود: این بچه راهش را خودش تشخیص داده و رفته. آن موقع ها جو تهران آشفته بود، اما هیچ کسی فکر هم نمیکرد چنین اتفاقی بیفتد، مردم که چیز خلاف قانونی نمی خواستند، اعتراض داشتند و جرم هم نبود، اما خب این اتفاقات افتاد و بچه ها شهید شدند. حضرت علی در نهج البلاغه گفته اند “حق را بشناسید که افراد به واسطه حق شناخته می شوند”. کسی نمی تواند با زور کسی را قانع کند. بلکه حق و حقیقت، خود شناخته می شود و بیرون می آید. بچه های ما هم بر حق بودند، مهم این است که بچه های ما که شهید شدند جزئی از ایران بودند؛واقعیت وجودی این بچه ها را بنویسید که هزار سال هم بگذرد فراموش نخواهند شد.

به گفته هومن جنابی، برادرش 19 سال داشت و مغازه تعمیر وسایل کولر و نصب آبگرمکن و تاسیسات را اداره میکرد.

محرم چگینی، جوان 32 ساله ای که روز ۲۵ خرداد در مقابل پایگاه مقداد در خیابان آزادی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. بلور چگینی، مادر محرم چگینی به “روز” گفته بود: همان روز شکایت کردیم و گفتیم باید قاتل یا قاتلان فرزندم را معرفی و محاکمه کنند و بگویند چرا پیکر بچه مرا که در خیابان آزادی شهید شده، انداخته اند کنار خیابان در شهرک اندیشه و… قاضی، آدم بسیار خوب و متعهدی بود گفت که باید هر کسی که تیر اندازی کرده بیاید و جواب بدهد و شروع به پی گیری کرد. بعد هم به ما گفت گلوله از اسلحه ای که متعلق به بسیج بوده شلیک شده است و چند نفر را نیز احضار کرد اما بسیج تکذیب کرد و گفتند که ما اصلا آن روز تیراندازی نکرده بودیم. بلافاصله هم پرونده محرم را از قاضی شهریار گرفتند و برای ایشان عدم صلاحیت برای رسیدگی به پرونده را زدند و پرونده را به دادسرای جنایی تهران ارجاع دادند. اما بعد از ان هر موقع برای پی گیری رفتیم گفتند پرونده گم شده است.

یعقوب بروایه، دانشجویی بود که عکس های اودر حالیکه مچ بند سبز بر دست دارد توسط دوستانش منتشر شده است. عبدالزهرا بروایه، پدر یعقوب بروایه پیشتر در مصاحبه با “روز” گفته بود: یعقوب بسیجی نبود. او اصلا کاری به سیاست نداشت و قاطی هیچ چیزی نمی شد. بچه ای درسخوان و عاشق هنر بود. 28 سال داشت و همیشه دنبال درس بود. پسر من سیاسی نبود بلکه مثل بقیه مردم که به خیابان رفتند و مسالمت آمیز اعتراض کردند او هم به خیابان رفته بود. هیچ فرقی با بقیه مردم نداشت. یعنی پسر من نه ضد انقلاب بود و نه اغتشاشگر، بلکه دانشجویی بود که نسبت به مردم و کشورش احساس وظیفه و مسئولیت میکرد و مثل همه مردم دیگری که به خیابان رفتند او نیز به خیابان رفت. اما وقتی گلوله خورده اصلا در تظاهرات نبوده قصد رفتن به خانه را داشته اما راهها را بسته بودند و درگیری بود او هم با جمعیت به سمت مسجد لولاگر رفته و همان جا هم گلوله خورده است.

رامین رمضانی، جوان 22 ساله ای که روز ۲۵ خرداد در میدان آزادی بر اثر شلیک گلوله جان باخت. او سرباز وظیفه بود و برای مرخصی به تهران و دیدار خانواده اش آمده بود. خانواده رامین رمضانی به گفته مادر رامین، ماههای نخست پس از جان باختن فرزندشان برای موافقت با درخواست بنیاد شهید، جهت اعلام فرزندشان به عنوان شهید از سوی این بنیاد، تحت فشار بودند سرانجام پس از مشورت با میرحسین موسوی و مهدی کروبی پذیرفتند که فرزندشان از سوی بنیاد شهید به عنوان شهید اعلام شود اما مشروط به اینکه هیچ گونه مواهبی برای خانواده آنها در نظر گرفته نشود.

پدر رامین رمضانی اما در مراسم تولد امیرارشد تاجمیر، از جان باختگان روز عاشورای ۸۸، در بهشت زهرا بازداشت و با وثیقه آزاد شد، او اما به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.

امیر حسین طوفان پور، یکی از جان باختگان ۲۵ خرداد ۸۸ است. تاکنون درباره جزئیات جان باختن او گزارشی منتشر نشده و خانواده او نیز تنها میدانند که او پس از اصابت گلوله زنده بوده. مادر آقای طوفان پور به “روز” گفته است: به ما گفتند بر اثر اصابت گلوله فوت کرده اما نگفتند چرا گلوله به او زده اند. نگفتند چه کسی او را با گلوله هدف قرار داد و چرا؟ شکایت ما هم که بی نتیجه ماند. دادگاهی تشکیل نشده سخن از پرداخت دیه به میان آوردند و ما دیگر ناامید شدیم از دادخواهی.

سجاد سبز علی پور که با نام کاوه سبز علی پور نیز شناخته شده است روز ۳۰ خرداد ۸۸ و در درگیری مسجد لولاگر بر اثر اصابت گلوله جان باخت. پیشتر خانواده او در مصاحبه با “روز” ادعاهای خبرگزاری فارس مبنی بر بسیجی بودن فرزندشان را رد کرده بودند.

مسعود خسروی دوست محمد یکی از جانباختگان روز ۳۰ خرداد ۸۸ است که بر اثر اصابت گلوله جان باخت. مریم خسروی، همسر او به “روز” گفته بود: قاتل در جمع یگان ویژه گارد گرفت و همسر مرا کشت. وقتی یاد آن روزها می افتم که چقدر پرسه زدم و راه رفتم در کوچه پس کوچه های خیابان خوش که بدانم چه بر سر همسرم آمده در نگاه خیلی هایی که شاهد بوده اند دیدم چه گذشته… در نهایت به ما هم گفتند بیایید و دیه بگیرید و شکایت ما هم مثل شکایت خانواده های سایر شهدا مسکوت ماند. پرونده باز است اما هیچ رسیدگی صورت نمی گیرد. پرونده های ما را ببینید بیش از 4 ورق توی آنها نیست، در حالیکه میدانید پرونده های قتل چقدر قطور هستند و همین نشان میدهد که هیچ رسیدگی به پرونده های ما نشده است.

محمد حسین فیض روز ۳۰ خرداد ۸۸ در خیابان آزادی و بر اثر اصابت گلوله ای به سرش جان باخت و خبرگزاری فارس و رسانه های حکومتی از او به عنوان “بسیجی شهید” یاد کردند که توسط اغتشاشگران به شهادت رسیده است.

غلامرضا فیض، پدر محمد حسین فیض، از کادر رسمی سپاه و فرماندار سابق شیروان بوده و طی مصاحبه هایی، فرزندش را بسیجی معرفی و میرحسین موسوی و “سران فتنه” را مسبب شهادت فرزندش عنوان کرده است. اما برخی اعضای خانواده و نزدیکانش به “روز” می گویند که او یک معترض بود و در حالیکه با موبایل خود از درگیری ها فیلم می گرفته گلوله ای به سر او اصابت کرده و لحظاتی بعد از اصابت گلوله جان باخته است.

پرونده شکایت خانواده او نیز تاکنون سرانجامی نداشته: روزی که پدر محمد برای شکایت از قاتل محمد به دادگاه رفتند، این خیلی جای تامل دارد که در دادگاه و قبل از اینکه ایشان حرفی بزنند، به ایشان گفته بودند که آمده اید از میر حسین موسوی شکایت کنید. ایشان نیز دو شکایت مطرح کرده یکی از قاتل و ضارب محمد و دیگری از مسبب این قضیه که اعتقاد دارد میرحسین موسوی بوده است.

سعید عباسی فر گلچینی، ۳۰ خرداد ۸۸ در مقابل پدرش گلوله خورده و جان باخت. خانواده او تاکنون سکوت اختیار کرده‌اند.

حمید حسین بیگ عراقی ۳۰ خرداد بر اثر اصابت گلوله ای در خیابان انقلاب جان باخت. خبرگزاری فارس او را بسیجی معرفی کرد اما خانواده او این ادعا را در مصاحبه با سایت جرس تکذیب کردند.

مصطفی غنیان، دانشجویی بود که ۲۶ خرداد ۸۸ و در حالیکه بر بالای پشت بام فریاد الله اکبر سر می‌داد، گلوله خورد و در آغوش پدرش جان باخت.‌‌ همان زمان رسانه‌های حکومتی مدعی شدند که پدر مصطفی غنیان میرحسین موسوی را مسئول خون فرزندش می‌داند اما حاج محمد تقی غنیان در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا این ادعا‌ها را تکذیب کرد. او رسما اعلام کرد: مصطفی غنیان فرزند جوان اینجانب محمدتقی غنیان در حوادث اخیر تهران در بامداد روز ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ در روی پشت‌بام طبقه هشتم منزل مسکونی واقع در سعادت‌آباد به ضرب گلوله کشته شده و مجالس یاد بود فرزند بیگناه و مظلومم روزهای ۲۹ و ۳۰ خرداد ۸۸ در مسجد قبای مشهد برگزار شده است. اینجانب در سخنان خود در مجالس یاد شده و سایر مجالس در حضور هزاران نفر از مردم شریف مشهد هیچ‌گونه جهت‌گیری سیاسی در مورد عاملین قتل فرزندم یا متهم کردن شخص خاصی نکرده‌ام.

علی فتحعلیان، جوان ۲۰ ساله‌ای که ۳۰ خرداد در مقابل مسجد لولاگر براثر اصابت گلوله جان باخت. پدر او درباره روند پیگیری قضایی پرونده قتل فرزندش گفته است: آن زمان که برای تحویلِ پیکر فرزندم رفتیم، خودمان دادخواست دادیم و پیگیری بعدی با خودشان بود و ما هر از چند گاهی پیگیر نتیجه ی دادخواست را پیگیر می شدیم ولی می گویند طبقِ روال قانونی و اجراییِ پرونده ها خودشان دارند پیگیری می کنند.

غلام حسین کبیری تنها قربانیِ راهپیمایی ۲۵ خرداد است که دستگاه قضایی اقدام به بررسی علل کشته شدن وی کرده و دادگاهی برای محاکمه متهمِ به قتلِ او برگزار شده است. او ۱۸ سال داشت و شامگاه روز ۲۵ خرداد به وسیله یک دستگاه خودروی پراید در منطقه سعادت آباد تهران زیر گرفته شد و چند ساعت بعد به دلیل خونریزی داخلی جان خود را از دست داد. رسانه‌ها و منابع حکومتی غلام کبیری را از بسیجیان فعال حوزه ۳۵۵ امام حسن مجتبی، ناحیه مقاومت بسیج ری معرفی کردند.

دادگاه متهم به قتل او را تبرئه و دستور پرداخت دیه از بیت المال را صادر کرد.

داوود سبزی دیگر نامی است که حمید رسایی به عنوان بسیجی شهید نام برده اما تاکنون هیچ اطلاعاتی درباره او منتشر نشده است.

پیش از این محمد مختاری، صانع ژاله و داوود صدری، دیگر جانباختگان اعتراضات مردمی پس از انتخابات خرداد ۸۸، نیز از سوی رسانه‌های حکومتی به عنوان بسیجی معرفی شده بودند اما خانواده‌های آن‌ها در مصاحبه‌های رسمی این ادعاها را رد کرده اند.