شبی که اوباما در شیکاگو پیروزی خود را در بین مردم جشن گرفت بی گمان خوشحال تر از او سناتور سابق دموکرات جکی جکسون سیاه پوست بود که اشک شادی در چشمانش جمع شده بود و دوربین های تیزبین و شکارچی این لحظات را ثبت کردند. جکسون ثمره تلاش خود و دیگران سیاهان را در پیروزی باراک حسین اوباما می دید. این مثال را عنوان کردم تا نشان دهم ملی مذهبی های ایران و به طبع خود من به عنوان عنصری از این جریان از پیروزی حزب عدالت و توسعه در رفراندوم تغییر قانون اساسی احساسی شبیه به جکی جکسون آمریکایی داشتیم. زمانی که رجب طیب اردوغان در دفتر حزب عدالت وتوسعه بعد از پیروزی در رفراندوم سخن می گفت از زبان من فقط آفرین بیرون آمد و من را شور و شعفی فرا گرفته بود و نشاطی در جان و روانم احساس کردم که همچنان که این مقاله را می نویسم آن را در جانم حس می کنم: حس پیروزی و کسب دستاورد.
واقعیت این است که ترک های نهاد ساز از ایرانی ها جلو افتادند. باید پذیرفت که ملی مذهبی های ایران با خلق تئوری های سابقه دارتر برای ایجاد جامعه دموکراتیک حرکت کردند و در سیر دموکراسی خواهی در منطقه خاورمیانه ماجراهای بیشتری نیز خلق کرده اند. اما در دستاورد طلبی هنوز کامیاب نشده اند. اما از قضای روزگار بر خلاف بسیاری از تئوری های معمول آکادمیک، جریان مسلمان در حاکمیتی لائیک حامی دموکراسی و آزادی های مدنی می شود. این باور ملی مذهبی ها از زمان سید جمال تا به امروز است که راه دموکراتیک به خصوص در جوامع مسلمان و شرقی را راهبرد ملی مذهبی می دانند. گاندی و نهرو در هندوستان، مصدق در ایران، سوکارنو در اندونزی بیرق های بلند این باور هستند. آنچه حزب عدالت و توسعه می خواست و آنچه که این حزب انجام می دهد سال ها قبل ایده مهندس بازرگان بود. وی نیز ملهم از مصدق در چنین راهی قدم می گذاشت. اما زمانه با بازرگان یارنبود ولی با حزب عدالت و توسعه یار شد. این پرسش مطرح است که چرا ترکیه چنان شد و ایران چنین است؟ آنچه که به روحیه و خصوصیات ملل و جوامع باز می گردد به ما می گوید که ترک ها از اقوام فارس جمع گراتر، با پشتکار بیشتر و نهادساز تر هستند که نگاه راهبردی قوی دارند و توان جمع بندی از تجربه دیگران را نیز دارند. جریان اسلامی دموکرات ترکیه اندیشمندان مطرح مانند روشنفکران ایرانی به خصوص مسلمان ندارد. اگر چه آثار شریعتی و برخی از اندیشمندان به ترکی ترجمه شده است. اما شاید 2 عامل مهم در پیروزی ملی مذهبی های ترکیه که برخی از چهره های آن شاگرد یا متاثر از دکتر یزدی در انجمن اسلامی آمریکا هستند تاثیر گذار بوده اند. 1- ساختار و نهاد قدرت در ترکیه که از سوی آتا تورک بنیان نهاده شد نسبت به ساختار قدرت در ایران که از سوی رضا شاه پهلوی در ایران نوین پی ریزی شد مناسب تر است.
2- ملی مذهبی های ترکیه نها دگرا و ساختار ساز هستند و به دستاورد طلبی گرایش دارند و نسبت به ملی مذهبی های ایران که تمایل به آرمان گرایی، و فرد گرایی دارند آنها به نهاد و ساختار توجه می کنند. تمدن ایرانی – اسلامی ماجرا ساز است اما ثبات کمتری داشت در حالی که تمدن عثمانی- اسلامی در ترکیه با ثبات تر است اما از خلاقیت کمتری برخوردار بود. اقوام ایرانی اگر به درستی مدیریت شوند ماجرا ساز می شوند. نظم و پشتکار ترکی، روح زندگی و آرمان گرایی خراسانی، روح شاعرانه و فردگرایانه پارسی ، محاسبه گرایی اصفهانی و سلحشوری کردی و لری در میان اقوام ایرانی وجود دارد. مدیریت نظم، شاعرانگی، سلحشوری و محاسبه گرایی در عین توجه به فردیت کار آسانی نیست. اما هر بار که این ویژگی ها مدیریت شده اند جامعه جلو رفته است. به عبارتی مشکل جامعه ایران نقطه قوت آن هم هست. یعنی تنوع اقوام و حالات ایرانی قدرت و ضعفی است که باید به درستی مدیریت شوند. به صورت نمادین باید گفت حتی در میان ملی مذهبی ها نظم و نهاد سازی مهندس بازرگان تبریزی، آرمان گرایی شریعتی، بزرگ منشی و همیاری طالقانی و وفاداری علامه مفتی زاده کرد مسلمان نتوانست به نفع یکدیگر برای نهاد سازی و جریان سازی دموکراتیک و قدرتمند عمل کنند. بی گمان در میان جریان های سکولار و حتی مذهبی ایرانی نیز این ضعف حاکم است. با این وصف اگر چه تمام جریان های دموکرات خاورمیانه باید از پیروزی حزب عدالت و توسعه خوشحال باشند اما ملی مذهبی ها باید خوشحال تر باشند. به نظر می رسد خوشحالی برخی از جریان های حاکمیت که میانه خوبی با دموکراسی ندارند تصنعی است زیرا آنها خود به خوبی می دانند که مدل فعلی حاکم در ایران با مدلی که ملی مذهبی های ترکیه دنبال می کنند تفاوت بنیادین دارد. آنها به خوبی می دانند که پیروزی جریان ملی مذهبی در ترکیه دیر یا زود بر منطقه نیز تاثیر خواهد گذاشت. تاثیراتی که می تواند این الگوی موفق در صورت تداو م بر منطقه از خود بر جای بگذارد باب دل جریان مخالف دموکراسی در کشورمان نیست. ملی مذهبی ها ی ایران نیز از حضور سیاسی و اجتماعی سکولارها دفاع می کنند و قائل به حذف هیچ جریانی نیستند. پیروزی ملی مذهبی های ترکیه بر خلاف کسانی که اعتقاد دارند می تواند زمینه را برای اقتدارگرایی حزب عدالت و توسعه فراهم کند بستر را برای دموکراسی واقعی در ترکیه فراهم می کند. دموکرات های مسلمان در ترکیه می توانند نقش تعادل بخشی در عرصه سیاست ترکیه داشته باشند و این مدل از آن جهت ارزشمند است که نشان داده است می توان در کنار سکولارها در جامعه ای دمکرات زیست کرد. ترک های ساختار ساز و نهاد گرا می توانند در دموکراسی منطقه پیشرو باشند و این موضوع این نکته را اثبات می کند که جریان هایی در نقد سنت خود موفق تر هستند که بتوانند با مدرنیته کنار بیایند. اثبات اینکه اسلام با دموکراسی تعارض ندارد سودای انقلاب اسلامی ایران بود اما روش انقلابی بر مشکلات افزود و ساختار قدرت و ثروت را در ایران متمرکز کرد. اما اسلام و دموکراسی با روش و راهبرد جریان ملی مذهبی ترکیه زودتر آشتی کرد. اکنون تجربه ترکیه برای ما می تواند یک درس باشد و در عین حال می تواند باعث خوشحالی و سرور ما شود چرا که با توجه به اوضاع سخت جامعه ایران به یاد این جمله شریعتی افتادم که گفت: “اباتیمار اندکی شادی باید.” یعنی در سخت ترین شرایط هم باید لحظاتی شاد بود. پس باید برای پیروزی حزب عدالت و توسعه ترکیه شاد بود و آن را تبریک گفت تا مدلی از تعامل اسلام و دموکراسی را به نمایش بگذارد. مدلی که خاورمیانه به آن نیازمند است.