همزمان با مراسم تحلیف و سوگند ریاست جمهوری حسن روحانی، اعضای 20 نفره کابینه او نیز به مجلس معرفی شدند؛ کابینه ای که حضور برخی چهره ها در آن،امید تحقق وعده های رئیس جدید جمهوری اسلامی را ایجاد کرده وهمزمان انتقاداتی نسبت به برخی چهره های دیگر را موجب شده است. انتقاداتی که با سعید لیلاز، روزنامه نگار و تحلیل گر مسائل سیاسی و اقتصادی مطرح کرده و از او پرسیده ام “این کابینه با ترکیب اعلام شده خواهد توانست به دغدغه های مردمی که به آقای روحانی رای دادند پاسخ دهد”؟
آقای لیلاز در پاسخ معتقد است “برای بیرون کشیدن کشور از پرتگاه، آقای روحانی بهترین نیروها را برای دور اول ریاست جمهوری اش انتخاب کرده” است و “غیر از وزارت دادگستری، همه وزرای پیشنهادی، عاقلانه چیده شده اند و رای مجلس را هم کسب خواهند کرد.”
لیلاز در عین حال که نسبت به معرفی رحمانی فضلی به عنوان وزیر کشور ابهام و سئوال دارد و به معرفی پورمحمدی برای وزارت دادگستری هم احساس خوبی ندارد اما ترکیب کابینه پیشنهادی را مثبت ارزیابی می کند و در توضیح می گوید: “باید فرصت داد و در عمل دید سیاست ها به چه سمتی میرود و عملکرد همین وزرایی که نسبت به معرفی آنها انتقاداتی مطرح می شود چگونه خواهد بود. آیا براساس منویات رئیس جمهوری و در راستای وعده ها و برنامه های او جلو خواهند رفت؟ من فکر میکنم آقای روحانی تعارف ندارد. گاهی در وسط کار هم می شود کابینه را ترمیم کرد و جهت گیری بهتری به کابینه داد. اما همان طور که من قبل از انتخابات در مصاحبه با شما گفتم مهم تر از اسم ها و تغییر افراد و نام ها، تغییر سیاست ها است. حالا هم همان را تکرار میکنم و می گویم ایران فقط با تغییر سیاست ها می تواند از بن بست خارج شود نه فقط با تغییر افراد”.
او همچنین درباره عدم دعوت از سیدمحمد خاتمی برای مراسم تنفیذ و مراسم تحلیف هم می گوید: “ما تا پختگی سیاسی و شعور سیاسی خیلی خیلی فاصله داریم. بدون آقای خاتمی، هرکدام از این مراسم چیزی بسیار بزرگ کم داشتند وهمین نشان میدهد که ما با آن درجه از بلوغ و شعور سیاسی هنوز خیلی فاصله داریم. نه فقط آقای خاتمی که میرحسین موسوی هم باید در چنین مراسمی می بود. او آخرین نخست وزیر این نظام بود، نخست وزیر زمان امام بود و می بایست در هر کدام از این مراسم ها حضور می داشت. من نمیخواهم آوانگارد باشم یا تند صحبت کنم ولی ما باید به سمتی حرکت کنیم که این مرزبندی ها و برچسب ها را از بین برداریم.”
مصاحبه “روز” با سعید لیلاز در پی می آید.
آقای لیلاز، شما و دیگر چهره های اصلاح طلب تلاش فراوانی برای کشاندن مردم پای صندوق های رای و رای به آقای روحانی داشتید؛ حالا ارزیابی تان از کابینه ای که آقای روحانی معرفی کرده چیست؟ آیا این کابینه با ترکیب اعلام شده خواهد توانست به دغدغه های شما و مردمی که به آقای روحانی رای دادند پاسخ دهد؟
من به ترکیب این کابینه خیلی مثبت نگاه و فکر میکنم تا به حال چنین انباشتی از تجربه مدیریت صحیح و دلسوزانه و همچنین دانش نداشته ایم. شاکله اصلی کابینه را نیروهای کارآمدی تشکیل داده اند. شدت بحران اقتصادی، بحران سیاسی و بحران اجتماعی ایران به گونه ای است که آقای روحانی نمی توانست ریسک کند و از چهره های ناشناخته استفاده کند. در این صورت می شد همان که آقای احمدی نژاد انجام داد. برای بیرون کشیدن کشور از پرتگاه، آقای روحانی بهترین نیروها را برای دور اول ریاست جمهوری اش انتخاب کرده و من به این ترکیب امیدوارم. شما نگاه کنید در بخش اقتصادی، در سطح اجرایی بهتر از نعمت زاده، حجتی و زنگنه نمی توانیم پیدا کنیم. در سطح سیاست گذاری هم من به طیب نیا نگاه بسیار مثبتی دارم؛ هم سوابق او و هم دانش او را می دانم. ضمن اینکه این تیم در ظاهرست و یک تیم بسیار نیرومند نظری پشتوانه آنها است که میدانند چه باید بکنند و با بیشترین سرعت ممکن به سمت بهبود اقتصادی خواهیم رفت.
یعنی شما ترکیب اقتصادی کابینه را برخاسته از بهترین نیروهای اجرایی و سیاستگذاری در این بخش میدانید؟
واقعا ژنرال هایی بهتر از اینها ممکن نبود جمع کنند. البته هنوز رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه معرفی نشده اند ولی همان طور که عرض کردم تیمی که معرفی شده، تیم بسیار نیرومندی پشتوانه اش است.برجسته ترین نیروهای اقتصادی کشور دارند با هم کار میکنند و پشتوانه این نیروها هستند.
انتقادی که به ترکیب کابینه وارد می شود بیشتر به وزرای پیشنهادی آقای روحانی برای وزارت کشور و وزارت دادگستری برمیگردد. شما درباره معرفی آقای رحمانی فضلی و آقای پورمحمدی برای این دو وزارتخانه چه نظری دارید؟
وزارت دادگستری از نظر اجرایی هیچ اهمیتی ندارد و فقط یک رای در کابینه است که آن رای هم در مقابل رئیس جمهور در کابینه اصلا مهم نیست. درباره وزارت کشور اما من خودم هم علامت سئوال و ابهام دارم ولی تصورم این است که باید صبر کرد و در عمل دید به چه سمتی میرود. ضمن اینکه من این کابینه را دولت نجات ملی و آشتی ملی نام میگذارم؛ دولتی که بایستی بتواند افرادی از همه طیف های سیاسی کشور دور خود جمع کند. اگر رحمانی فضلی رای بخش اعظم مجلس یا کل مجلس باشد به نظر من تدبیری هوشمندانه است برای اینکه بقیه آقایان هم صددرصد رای بیاورند و این اتفاق کوچکی نیست.
گفته می شود آقای رحمانی فضلی گزینه تحمیلی آقای علی لاریجانی است. صحبت شما مبنی بر رای آوردن کل وزرای پیشنهادی در همین راستا است؟
من مطمئن نیستم که مساله تحمیلی بودن رحمانی فضلی درست باشد. آقای روحانی اگر میخواست تحمیل را بپذیرد نباید در مهم ترین وزارت خانه اش می پذیرفت. من وزارت کشور را به خوبی می شناسم؛ وزارتخانه ای که بیش از سی چهل وزیر دارد. تمام استانداران و فرمانداران نقش تعیین کننده ای دارند و بیش از چهار پنج هزار مدیر طراز اول داریم. ما وقتی برای دعواهای سیاسی نداریم و آقای روحانی تلاش کرده از طیف ها مختلف سیاسی در کابینه استفاده کند. وقتی می گوییم اعتدال، می شود کابینه ای که یک سرش جنتی و یک سر دیگرش نجفی با هم در یک کابینه باشند.
همانطور که اشاره کردید وزارت کشور، وزارتخانه مهمی است. مساله امنیت داخلی کشور است که اگر تامین نباشد امنیت اقتصادی و امنیت در عرصه دیپلماسی هم عملا با مشکل مواجه خواهد شد. ولی اکنون معرفی آقای رحمانی فضلی، نگرانی های زیادی را ایجاد کرده است.
نباید درگیر اسامی بمانیم.آیا باور میکردید روزی اسم آقای ناطق نوری، احساس خوشایندی در اصلاح طلبان ایجاد کند؟ این یعنی هم آقای ناطق نوری تغییر کرده هم اصلاح طلبان تغییر کرده اند. این فرصت را باید به آقای رحمانی فضلی هم داد و در صحنه عمل دید او چگونه عمل خواهد کرد و به چه سمتی خواهد رفت. شما نگاه کنید تمام کسانی که علی جنتی را از نزدیک نمی شناسند تصور میکنند حضور او در وزارت ارشاد یک عامل منفی است در حالیکه اینطور نیست ما نمی توانیم وزیری آوانگارد را طلب کنیم که آقای روحانی تعیین کند و دعوا راه بیفتد. تغییرات باید هرچه آهسته تر و در عین حال هرچه عمیق تر باشد. اگر رحمانی فضلی و دیگر افرادی که نسبت به معرفی آنها انتقاداتی وجود دارد در چارچوب منویات رئیس جمهور حرکت کنند چه اشکالی دارد؟ مساله مهم تر این است که آقای روحانی به وعده هایی که به مردم داده جامعه عمل بپوشاند و این افراد هم اگر در همین راستا حرکت کنند. لذا اسامی و عناوین چندان مهم نیست. باید فرصت داد و در عمل دید چه خواهند کرد.
وزارت دادگستری، هرچند به گفته شما وزارت خانه ای تشریفاتی و فاقد اهمیت اجرایی است اما آقای پورمحمدی به هیچ عنوان فردی خوشنام نیست.آیا آقای روحانی نمی توانست در همین راستای استفاده از همه طیف های سیاسی در کابینه، فردی خوشنام تر را برای این وزارتخانه معرفی کند؟
معرفی آقای پورمحمدی در من هم احساس بدی را برمی انگیزد اما به هر حال پست اش چندان مهم نیست و همانطور که عرض کردم تنها یک رای در کابینه است.
اشاره به آقای جنتی کردید. نسبت به معرفی آقای جنتی برای وزارت ارشاد هم انتقادات و سئوالات زیادی مطرح است.
من فکر میکنم مظهر اعتدال آقای روحانی در حوزه فرهنگ را باید در وزارت ارشاد می دیدیم. جنتی فرد مناسبی است، او چهره اصلاح طلبی نیست اما به هیچ عنوان هم چهره محافظه کاری نیست. با توجه به اهمیتی که این وزارت خانه برای همه قشرها و بخصوص رهبری دارد چه اشکالی دارد چهره ای معرفی شود که دغدغه های همه جواب بگیرد؟ اگر یادتان باشد این تردید ها حتی بیشتر از جنتی در اوایل نسبت به مسجد جامعی هم وجود داشت. در کل فکر میکنم غیر از وزارت دادگستری، همه وزرای پیشنهادی خیلی عاقلانه چیده شدند و همه هم رای می آورند.
اما طیف مقابل هم بیکار ننشسته و برخی وزرای پیشنهادی را وابستگاه به آنچه که فتنه می نامند معرفی و خواستار عدم رای اعتماد مجلس به آنها شده. به طور مشخص حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان تا بدانجا پیش رفته اند که مدعی شده اند آقای روحانی به خاطر رودربایستی این چهره ها را انتخاب کرده و مجلس باید با ندادن رای اعتماد باعث رضایت درونی او شود و..
همانطور که می بینید نفوذ اینها در عرصه سیاسی ایران روز به روز کاهش پیدا میکند. من مخالف هستم که خواستار شنیده نشدن این صداها باشیم و بخواهیم که این صداها خفه شوند. اهمیتی هم ندارند بالاخره یک طیف بازنده در صحنه سیاسی هستند که باید حرف شان را بزنند و تا زمانی که در عرصه عمل وارد نشده اند و تا زمانی که در لحن و سخن نیروهای مسلح تاثیرگذار نشده اند و تا زمانیکه مجلس رویش را برنگردانده جای نگرانی نیست. اینکه دولت آقای خاتمی، سالم ترین دولت بعد از انقلاب است نشان دهنده این نیست که همه سالم بودند بلکه نشان دهنده این است که مطبوعات و همه طیف ها می توانستند حرف شان را بزنند و سخن شان شنیده می شد. حالا هم ما نمیخواهیم طیف بازنده که عصبانی هم است صدایش شنیده نشود. بگذاریم باشند و حرف بزنند.
برمیگردم به سئوال نخست ام. شما و اصلاح طلبان نقش عمده ای در کشاندن مردم پای صندوق ها و رای به آقای روحانی ایفا کردید. آیا این کابینه با ترکیب اعلام شده خواهد توانست به دغدغه های شما و مردمی که به آقای روحانی رای دادند پاسخ دهد؟
چند نکته را باید توجه داشت. اول اینکه باید فرصت داد و در عمل دید سیاست ها به چه سمتی میرود و عملکرد همین وزرایی که نسبت به معرفی آنها انتقاداتی مطرح می شود چگونه خواهد بود. آیا براساس منویات رئیس جمهوری و در راستای وعده ها و برنامه های او جلو خواهند رفت؟ من فکر میکنم آقای روحانی تعارف ندارد.گاهی در وسط کار هم می شود کابینه را ترمیم کرد و جهت گیری بهتری به کابینه داد. نکته مهم تر اما،همان طور که من قبل از انتخابات در مصاحبه با شما مطرح کردم، این است که مهم تر از اسم ها و تغییر افراد و نام ها، تغییر سیاست ها است.حالا هم همان را تکرار میکنم.ایران فقط با تغییر سیاست ها می تواند از بن بست خارج شود نه فقط با تغییر افراد. می توان همین را در مراسم تنفیذ دید. یکی از بهترین چهره ها در مراسم تنفیذ آقای خامنه ای بود که بسیار دقیق و پخته صحبت کرد و هشدارهایی که داد هشدارهای بسیار مهمی بود. همین مساله نشان میدهد که سیاست ها هم تغییر میکند.
دعوت نکردن از آقای خاتمی برای مراسم تنفیذ و همچنین مراسم تحلیف را چگونه می بینید؟
ما تا پختگی سیاسی و شعور سیاسی خیلی خیلی فاصله داریم خانم. بدون آقای خاتمی، هرکدام از این مراسم چیزی بسیار بزرگ کم داشتند ولی همین نشان میدهد که ما تا به آن درجه از بلوغ و شعور سیاسی برسیم خیلی راه داریم هنوز. نه فقط آقای خاتمی که میرحسین موسوی هم باید در چنین مراسمی می بود. او آخرین نخست وزیر این نظام بود، نخست وزیر زمان امام بود و می بایست در هر کدام از این مراسم ها حضور می داشت. من نمیخواهم آوانگارد یا تند صحبت کنم ولی ما باید به سمتی حرکت کنیم که این مرزبندی ها و برچسب ها را از بین برداریم.
در همین راستا از همان ابتدای اعلام پیروزی آقای روحانی در انتخابات، رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و همچنین آزادی زندانیان سیاسی به عنوان مطالبه ای مهم، هم از سوی مردمی که به آقای روحانی رای داده بودند هم از سوی شورای مشورتی اصلاح طلبان و آقای خاتمی مطرح شد. فکر میکنید آقای روحانی می تواند در این زمینه تاثیرگذار باشد و فضای فعلی امکان چنین مساله ای را میدهد؟
متاسفانه شرایط هنوز نشان نمیدهد که آمادگی برای حل این مساله باشد ولی این مساله یکی از مهم ترین زخم هایی است که در چهره کشور است و تا وقتی این زخم التیام نیابد خیلی زخم ها خوب نخواهد شد. تجربه نشان داده که باید با اندکی زمان و تدبیر بیشتر جلو ببریم. اگر بگوییم همین امشب خواستار آزادی و رفع حصر هستیم حکومت احساس خواهد کرد که سیر تحولات سیاسی از کنترل اش خارج شده و عکس العملی منفی خواهد داشت. اما من معتقدم آقای روحانی قطعا می تواند در این زمینه موثر باشد وباید اجازه بدهیم او با تدبیر خودش این مساله را جلو ببرد. خیلی وقت ها از طریق عمل سیاسی بهتر از کشاندن مساله به عرصه اجتماعی می شود امور را جلو برد.