معاون رییس جمهور در شرایط سخت

نویسنده
اکسپرس

» نگاه اکسپرس به اقدامات شهین دخت مولاوردی

ونسان اوگو

شهین دخت مولاوردی، معاون رییس جمهور در امور “زنان و مسایل خانوادگی”، تحجر ریش سفیدان جمهوری اسلامی را با احتیاط به چالش می کشد. این مسأله باعث شده تا فوق محافظه کاران حاکمیت روز به روز نسبت به او تهاجمی تر ظاهر شوند.

پس از پایان جلسه، حضار به سوی اش آمدند و از او تشکر کردند. بارانی از هدایا و دست خط ها روی میز انباشته شد. برخی او را بوسیدند؛ برخی او را تشویق به ادامه راه کردند. برخی نیز از او خواستند در کنارشان بایستد تا عکس بیندازند.

بدین ترتیب جلسه ۱۴ اوت که در شمال تهران با حضور سازمان های غیردولتی فمینیستی برگزار شده بود پایان یافت. هیأت هایی که از چهار گوشه کشور آمده بودند، نوبت به نوبت پشت میکروفون رفتند و پیرامون موضوعات مختلف صحبت کردند: بچه های کار، فحشا، مواد مخدر، مصرف الکل،… شهین دخت مولاوردی که چهار ماه پس از انتخاب حسن روحانی به سمت معاون رییس جمهور در امور زنان و مسایل خانوادگی انتخاب شد، این مرثیه ها را به خوبی می شناسد. این حقوقدان ۴۹ ساله، مادر دو دختر، به خوبی بر تمامی ابهامات و موانعی که ممکن است بر سر راهش وجود داشته باشد واقف است.

ابتدا باید به تلاش های فراکسیون های فوق محافظه کار، به عنوان سردمداران مجلس، علیه گروه روحانی اشاره کرد؛ پس از آن نوبت به دستگاه قضایی و دستگاه های امنیتی می رسد. نبردی در پشت صحنه. سپاه با معیارهای دین سالار به همراه دیگر جناح های سنتی دارای توان بسیار زیادی در ایجاد سر و صدا  و اغتشاش هستند.

در این میدان نبرد، معاون رییس جمهور به مثابه یک هدف منتخب محسوب می شود. به همین دلیل، او باید قدم به قدم پیش رود. آیا باید به صورت پیش فرض شیوه پوشش و رفتارش را مد نظر قرار داد؟ بی شک خیر. او گاهی لبخند اسرارآمیزی روی لب های نازک اش دارد که “ژوکوند” را تداعی می کند؛ لبخندی که نشان از تفکر اندک ندارد، ولی با این حال، چندان نیز گویا نیست.

سکوت و بیانش یک جا جمع است. معاون رییس جمهور چه صحبت “خواهران”اش را گوش کند و چه با پژوهشگران “مرکز ملی مطالعات اعتیاد” هم صحبت شود، همواره پردقت و متمرکز عمل می کند. یادداشت برمی دارد و کم حرف می زند. و اگر کسی این فارغ التحصیل دانشگاه شهید بهشتی را که عربی و آذری صحبت می کند و انگلیسی نیز می فهمد “دکتر مولاوردی” خطاب کند، اعتراض می کند و می گوید دارای هیچ مدرک دکترایی نیست. تحصیلات آکادمیک او، تزها و مقالات اش، بیشتر در زمینه خشونت علیه زنان و حقوق کودکان متمرکز است. سال هاست که در سمینارها شرکت می کند؛ چه در جهان اسلام، و چه در پکن، نیویورک و پاریس. در ماه ژوئن، در نشست جهانی زن، در سواحل رود سن با “همتا”ی فرانسوی خود، نجاة فالو بلقاسم، دیدار کرد که می توان گفت یک دیدار پرثمر بود.

 

همخوانی قوانین با واقعیت زمان

در ایران، یک وارث زن ۵۰ درصد ارثیه برادرش را دریافت می کند، مگر آنکه میزان ارث از قبل در وصیت نامه مشخص شده باشد. شهادت یک زن در دادگاه همچنان نصف شهادت یک مرد ارزش دارد. اینها قوانین تحجرگرایی است که شهین دخت مولاوردی در صدد است تا آنها را ملغی کند. در این میان “قوانین نانوشته” بسیاری نیز هستند که برخاسته از سنت اند.

در سپتامبر ۲۰۱۳، مجلس براساس یک قانون، به رییس خانواده اجازه داد تا با دخترخوانده اش ازدواج کند. شهین دخت دراین خصوص می گوید: “منبع چنین متونی یک قانون مذهبی است. این قانون متعلق به دورانی است که هیچ ارتباطی با دوران ما ندارد.” این حقوقدان در ادامه می افزاید: “قانون و قانون گذاری باید با واقعیت زمانه همخوانی داشته باشد، به طوری که اصول و معیارها را مدنظر قرار دهد.”

ازسوی دیگر، محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، در تاریخ ۱۳ ژوئیه به بهانه حمایت از کارمندان زن، زنان و مردان را در دفاتر اداری از یکدیگر تفکیک کرد. اگر این رویکرد طرفداری داشت، لیلا که یکی از ذینفع های این طرح است، آن را “مضحک و غیرقابل اجرا” نمی خواند. او می گوید: “بهتر است به عدم تساوی در زندگی روزمره توجه کنند. من شغل ام را بخاطر حضور یک مرد که به خوبی من هم انگلیسی نمی دانست ازدست دادم. بهانه شان این بود که من در زمان ترجمه خیلی به رییس ام نزدیک می شوم.”

یکی از مشاوران معاون رییس جمهور می گوید: “اساس این گونه اقدامات کاملاً سیاسی است.” “قالیباف ۱۰ سال است که شهردار تهران است. قانون جداسازی او ۳ سال پیش مطرح شد. چرا این همه وقت صبر کرد؟ در مجلس، به مانند شوراهای محلی، زن و مرد در کنار یکدیگر کار می کنند. آیا می شود در وسط مجلس یا شورا دیوار کشید؟ دولت برای پیشرفت در امور اقتصادی و اجتماعی نیاز به آرامش دارد. هرگونه تنش مصنوعی باعث می شود تا از مسیر خود منحرف شود.”

 

همدست رسانه های ضدانقلاب؟

نسرین ستوده، وکیل و مدافع حقوق بشر، دراین خصوص می گوید: “اگر آقای شهردار دوست دارد ۳۵ سال به عقب بازگردد و با فضای پرالتهاب انقلاب عجین شود، آزاد است. ولی به شرطی که خود تنها این مسیر را طی کند. مردم با این رویکرد توهین آمیز موافق نیستند.” او که پس از تحمل ۳ سال زندان، در سپتامبر ۲۰۱۳ آزاد شد، و همچنین نرگس محمدی، روزنامه نگار و مدافع حقوق بشر، از افرادی هستند که مو را به تن “متحجران” حکومت سیخ می کنند. آنها سیاست خاصی را پیش می کشند و شهین دخت را بخاطر “سرسپردگی”اش مورد بازخواست قرار می دهند. یک سایت فوق محافظه کار تیتر زده است که: “ایشان معاون رییس جمهور است یا همدست رسانه های ضدانقلاب؟”

تابستان امسال نیز حافظان حجاب آتش افروزی کردند. حجت الاسلام ها پوشش چسبناک و آرایش را محکوم و آن را “اقدام علیه امنیت ملی” خواندند. آیت الله احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد، از سهل انگاری مسؤولان گلایه کرد و نسبت به “لگینگ”، ثمره تلفیق شلوار و جوراب شلواری، اعلام جنگ نمود.

در ایران کنسرتی که دکور زمینه اش یادآور کلوب های شبانه باشد لغو می شود. حضور زنان برای تماشای مسابقه والیبال ممنوع است. شهین دخت مولاوردی می پرسد: “چرا باید چیزی را که تاکنون ممنوع نبوده ممنوع کنیم؟ به هرحال زنان ایرانی استراتژی لازم را به دست خواهند آورد.”

 

 مداراگر، شجاع و پیگیر

او در کنار صخره ها در امواج پرتلاطم و سهمگین دریانوردی می کند و صرفاً سه امتیاز دراختیار دارد. اول، اطمینان روحانی که او را از بیست سال قبل می شناسد و شبکه های خود را در زمان کمپین انتخاباتی به نفع او به راه انداخت. دوم، قاطعیت. یک دیپلمات اروپایی او را “زنی شجاع، مداراگر و پیگیر” می خواند. سوم، شیوه عمل او: مشاوره، گوش کردن به دیگران، دفاع کردن و متقاعد ساختن به جای مجازات کردن. او می گوید: “در فاصله شش ماه، اکیپ من ۳۵۰ نشست ترتیب داد.”

ولی این حقوقدان از یک نقطه ضعف بزرگ رنج می برد: نداشتن شهرت. لیلا، کارمند شهرداری، می گوید: “مولاوردی؟ هیچ وقت اسمش را نشنیده ام.” به واقع، او نمی تواند با معصومه ابتکار، مشاور رییس جمهور در امور محیط زیست، رقابت کند. او در زمان قیام خمینی سخنگوی گروگانگیران سفارت آمریکا بود. شهین دخت می گوید: “در ایران نقشی که به  زنان داده می شود به شدت سیاسی شده.” آرزوی او چیست؟ “اینکه هر ۳۱ استان ایران حداقل یک نماینده را برای انتخابات مجلس در سال ۲۰۱۶ برگزیند.” شاید هم روزی برای انتخابات ریاست جمهوری. او با قاطعیت جواب می دهد: “امیدوارم.”

کنفرانس سازمان های غیردولتی فمینیستی رو به اتمام است. یکی از نمایندگان استان هرمزگان پشت تریبون رفته. او در اشاره به نوشته ای از زویا پاکزاد، رمان نویس، می گوید: “من هرگز قسم معتبری را از یک مرد نشنیده ام. اگر واقعاً یک مرد واقعی هستی، یک قول زنانه به من بده.” حضار به وجد می آیند. شهین دخت درحالی که یادداشت برمی دارد سرش را بالا می آورد. لبخندی بر لب دارد.

اکسپرس، ۳۰ اوت