برهان قاتل

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

فی الواقع اسمش را به جای برهان قاطع بگذاریم برهان قاتل. مرجع تقلید و برجسته ترین روحانی قم که مصباح یزدی باشد، در پرونده حمله در قم به لاریجانی به عنوان عامل اصلی تعیین شد. او متهم است که رهبر حمله کنندگان به لاریجانی با لنگه نعلین و مهر نماز بوده است. این از مرجع تقلید و مجتهد عالیقدرمان، آن هم از محسنی اژه ای که با قندان و دندان چند سال قبل به عیسی سحرخیز حمله کرد و برای حفظ بیضه اسلام، سینه سحرخیز را گاز گرفت. بیخود نیست که اسلام هر روز دارد پیشرفت می کند.

 

ظرفیت احمدی نژاد

من که هیچ تردیدی در ظرفیت احمدی نژاد ندارم. این آدم واقعا در تولید انبوه برخلاف تولید اندک فیروزآبادی کم نظیر است. هر چه فیروزآبادی بقول رهبری قدرت جذب بالا و دفع پائین دارد، احمدی نژاد قدرت جذب پائین و دفع بالا دارد. الهام گفته “ظرفیت احمدی نژاد بیش از مجمع است.” بنده خدا راست می گوید، به نظرم احمدی نژاد اگر مسوول سازمان فاضلاب تهران شود هم خودش سرش گرم می شود و هم بقول جلیلی از همه ظرفیت او استفاده می شود.

 

کدام آدم عاقل

واقعا فکر می کنم احمدی نژاد در هر کشوری که بر سر کار بود، حتما به عنوان خیانت به کشور شانزده بار اعدام باید می شد و ۳۵۰ سال زندان باید می رفت. این یعنی چه که آدمی که در طول هشت سال سیصد هزار شغل هم ایجاد نکرده و در سال آخر کارش بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار نفر بیکار شدند، قانونی تصویب کند که همه استانداری ها و فرمانداری ها اجازه داشته باشند ۵۰۰ هزار نفر را استخدام کنند. این هم هدیه به دولت بعدی. پانصد هزار نفر با معیارهای احمدی نژادی استخدام شوند که حقوق شان را دولت روحانی بدهد؟ همین احمدی نژاد اگر بدون اسم خودش و فقط با اتکاء به توانایی خودش بخواهد در جایی استخدام شود باید سه سال دنبال کار بدود. البته مصوبه مذکور را جهانگیری لغو کرد، اما الهام گفته: “حتی مصوبات دولت هویدا را هم اینگونه باطل نمی کنند.” به نظرم این الهام را باید شش ماه در یک سلول انفرادی حبس کنند و تعدادی کتاب مربوط به تاریخ معاصر به او بدهند که بخواند و حداقل بفهمد در این صد سال چه اتفاقاتی افتاده، بعد هم شش ماه بفرستندش فرنگ و مجبورش کنند در یک کشور خارجی کار کند، تا بفهمد نه ظرفیت آدمها را همینطوری الکی تعیین می کنند، نه دولت هویدا همین طوری الکی چیزی تصویب می کرد. انگار یادمان رفته که در یک سفر مشهد دولت احمدی نژاد در یک جلسه سه ساعت و نیمه صد مصوبه تصویب کرد و برای تصویب هر کدام دو دقیقه وقت صرف کرد. البته که نتیجه همان زرپ و زرپ تصویب کردن همین فرت و فرت باطل کردن می شود.

 

شمقدری به کن می رود

هنوز فرق کن و سولقان را نمی فهمد. یا اصولا در جشنواره های فجر سالهای قبل حضور نداشته. اکثر کسانی که در سی سال گذشته در سینمای ایران حضور داشتند اسم شمقدری و شورجه و سلحشور را شنیدند، مطمئنم که کسی نمی تواند به راحتی و بدون مراجعه به اینترنت یا نشریات اسامی فیلمهای این سه نفر را بگوید. چیز عجیبی هم نیست. بالاخره از هر صد نفری که در سینمای ایران حضور داشتند دو سه نفرشان واقعا بی استعداد بودند. حالا این که این دو سه نفر همزمان در یک موقعیت اداره سینمای کشور قرار بگیرند یا همزمان اهمیت پیدا کنند، حتما ناشی از یک بیماری خاص اجتماعی است، ولی فعلا که این بیماری وجود دارد. شمقدری گفته که: “جشنواره فیلم فجر را در حد کن بالا بردم”. همان که گفتم هنوز شمقدری فرق کن و سولقان را نمی فهمد.

 

سید ابراهیم بحرالعلومی درگذشت

آدم خوبی بود. از آن آدمهای جذاب و بامزه و دوست داشتنی روزگار. زمانی برنامه ای در شبکه دوم داشتم به نام سایه روشن که بابک داد مجری آن بود و همین ابراهیم بحرالعلومی محقق برنامه بود. مدتی در نشریات سینمایی کار می کرد و در چند فیلم هم بازی کرده بود. بازی اش در فیلم مکس را هم به یاد دارم. پسرش را بعدا دیدم و چقدر هم جوان دوست داشتنی. دیروز خبرش را خواندم که درگذشته است. خداش بیامرزد.

 

روابط کلان خارجی

میرتاج الدینی معاون پارلمانی رئیس جمهور سابق( جهت اطلاع افرادی که فراموش کرده اند به عرض می رساند که تا مدتی قبل آقایی به نام محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود.) اعلام کرد که “احمدی نژاد روابط کلان بین المللی خود را حفظ می کند.” سووال اینجاست که مگر احمدی نژاد روابط کلان بین المللی داشت؟ که بخواهد آن را حفظ کند؟ مقداری روابط با هوگو چاوز داشت که او مرحوم شد. وزرای خارجه اش را هم که دو سه بار یا به کشورهای جهان راه ندادند یا یکی دوبار وزیر مملکت را بازداشت کردند. یک روابط کلانی هم با رئیس جمهور برزیل داشت که دیپلماتش زیرآبی رفته بود و بشکلی کلان انگشت زده بود به بخشی از ناموس برزیلی ها و وقتی احمدی نژاد به برزیل رفت دیلما روسف حاضر به ملاقاتش نشد. یک روابط کلانی هم داشت که باعث شد او و موگابه را برای مراسم شام دعوت نکنند. با پوتین هم که روابط کلانی داشت که از وقتی پول ایران تمام شده پوتین اگر کلاهش هم بیافتد این طرف مرز آستارا نمی آید برش دارد. مقداری هم روابط کلان در سازمان ملل داشت که هر وقت سخنرانی می کرد همه می رفتند بیرون و صندلی های خالی مخاطب اصلی سیاست خارجی احمدی نژاد بودند. مقداری هم پول با پاکت میوه می داد به دفتر کرزای که هم پولش تمام شد و هم … اصلا بگذریم. همان که گفتم تعدادی صندلی خالی ببرند در پارک اطراف خانه محمود که هر وقت خواست روابط کلان خارجی برقرار کند برود پارک.

 

راه مادرید از فیلیپین می گذرد

تیم بسکتبال ایران دو بازی پی درپی دیگر را هم از اردن و تایوان با قدرت و اختلاف زیاد برد و برای فینال با فیلیپین مسابقه خواهد داد. البته از حالا حضور تیم ایران به عنوان یکی از سه تیم سهمیه برای اسپانیا قطعی شده و فعلا رفتیم که در جام جهانی بسکتبال حاضر شویم.

 

حمله هوایی اسرائیل

آقا یکی این مقامات اسرائیلی را از برق بیرون بکشد. آقای یول اشتاینیتز وزیر اموراستراتژیک اسرائیل گفته “در یک حمله چند ساعته می توانیم برنامه هسته ای ایران را نابود کنیم.” البته تقصیر خودشان نیست. این نیروهای اپوزیسیون واشنگتنی مثل فخرآور و مجاهدین خلق و مشابهاتشان اینقدر اطلاعات احمقانه به اسرائیل می دهند که آنها هم نامربوط می گویند. باز خدا را شکر که دوره آن دیوانه تمام شد، وگرنه از صبح تا حالا در 14 روستا و شهرستان صحبت کرده بود و اسرائیل را تهدید کرده بود و شوخی شوخی قضیه بیخ پیدا می کرد. این خل و چل های اسرائیلی فکر می کنند هنوز احمدی نژاد سر کار است. فعلا امروز داداش یول مان یک حرفی زده، نه روحانی محلی به او می دهد، نه اوباما و نه دیگران. خودش باطری اش تمام می شود خاموش می شود.

 

کابینه امنیتی های فتنه گر

اگر کسی از اصولگرایان خبر نداشته باشد فکر می کند یک مشت آدم مشنگ هستند و اگر هم خبر داشته باشد مطمئن است که اغلب شان مشنگ هستند. از آن طرف لابد کسی خبر نداشته باشد فکر می کند اپوزیسیون مملکت یک مشت آدم گاگول هستند، البته کسی که خبر داشته باشد در مورد اغلب شان همین فکر را می کند. یک دفعه آدمهایی که سن متوسط رهبران شان مثل جنتی ۱۵۰ سال است، گیر می دهند که کابینه روحانی پیر است، انگار کابینه قبلی و  شورای نگهبان سن متوسط اش ۲۵ سال بوده. حساب کرده بودم و نوشتم که سن متوسط کابینه دوم احمدی نژاد ۵۶ سال بود و سن متوسط کابینه روحانی ۵۷ سال. برای یک سال که معامله را به هم نمی زنند.

از آن طرف امنیتی ترین چهره مجلس که افتخارش این بود که با سعید امامی یک حمام می رفته و در یک سونا بخار می گرفته، می گوید که ربیعی امنیتی است و چون ربیعی امنیتی است بنا براین کل کابینه امنیتی است. انگار نه انگار خودش همین ده سال قبل مجلس ختم سعید امامی را برگزار می کرده. بعد هم تمام سایت های خبری اپوزیسیون پر می شود از نقل قول های همین روح الله حسینیان که ربیعی امنیتی است. نکته این است که وقتی می گویند که ربیعی امنیتی است، در کمیسیون مجلس از او سووال نمی کنند که چرا امنیتی بودی، از او می پرسند چرا در ستاد میرحسین موسوی بودی. وقتی هم که به زنگنه می گویند قرارداد کرسنت را امضا کردی، مساله شان این نیست که چرا قرارداد کرسنت را امضا کرده است، مشکل شان این است که در فتنه ۸۸ که همان جنبش سبز خودمان است در کنار بقیه مردم بوده است.

اگر واقعا با اتهامات اپوزیسیون به کابینه نگاه کنیم که همه شان امنیتی هستند و دست نشانده رهبری، مجلس باید به همین دلیل به آنها رای اعتماد بدهد و اگر با اتهامات اصولگرایان نگاه کنیم که بهترین وزرای روحانی مثل آخوندی و جنتی و زنگنه و میلی منفرد و ظریف و غیره از عناصر فتنه ۸۸ بودند، اپوزیسیون باید همه این وزرا را بگذارد روی سرش حلوا حلوا کند. مشکل اینجاست که هرکسی دارد دقیقا همان حرفی را می زند که خودش قبول ندارد. البته ملکه زیبایی و دختر شایسته مجلس خانم لاله افتخاری گفته است: “خط قرمز برای رای اعتماد به وزیر استفاده از عوامل فتنه است.” راستش را بخواهید من بعید می دانم اصولگرایان الآن اکثریت در مجلس داشته باشند، منظورم تندروهای اصولگراست. اصولا فکر نمی کنم رای گروهی مانند حسن رسائی و لاله افتخاری و کوچک زاده و سایر اعضای کمیسیون اعصاب و روان مجلس بیش از هفتاد هشتاد نفر باشند.