ژان پییر پرن
فیلم جدید سپیده فارسی که روز چهارشنبه به اکران درآمد، با به تصویر کشیدن صحنههای آمیزش و شورش دانشجویی چالشی برای حکومت مذهبی تهران به وجود آورده.
در میان خطوط قرمزی که باید ازسوی فیلمسازان ایرانی رعایت شود، مقولههای جنسیت و مذهب در رتبه بالاتری قرار دارند و به هیچ وجه قابل گذر نیستند. اغلب موارد ممنوعه صرفاً به ایران مربوط نمیشوند و کل جهان اسلام را در برمیگیرند. سپیده فارسی، کارگردان جوان، با نشان دادن بدنهای برهنه و صحنههای عشقبازی همراه با کلماتی زننده و همچنین نشان دادن آیتاللهها به عنوان مخالفان نسل جوان ازطریق تصاویر شورش مردمی که پس از انتخابات محمود احمدی نژاد روی داد، تمامی تابوها را درهم شکسته.
شور و حرارت
داستان فیلم ساده است: گروهی از جوانان معترض که ازسوی بسیجیان تحت تعقیباند، به منزل علی میآیند. او درنهایت راضی میشود در را به روی آنها بگشاید. پس از اینکه خطر رفع میشود، همه آنها از خانه علی میروند، به جز سارا که درنهایت معشوقه این مرد کمحرف میشود. علی با کتابهایش زندگی میکند و در انتظار مجوز خروج از ایران است تا به خانواده خود که به کانادا مهاجرت کردهاند بپیوندد. یک زندگی پرحرارت و شهوتانگیز میان این دو پشت درهای بسته شکل میگیرد: سارا که تمامی شور و هیجان خود را بر سر “جنبش سبز” گذاشته و علی که زندانی تاریکیهای سنگین درون خود است و با بیتفاوتی کامل شورش مردم را که امواجاش به خیابان محل زندگی او نیز رسیده نظاره میکند.
این جنبش تأثیر خود را بر روی او میگذارد و به او شوق زندگی میدهد. علی سن پدر سارا را دارد و انقلاب پیشین را که به دوران دیکتاتوری شاه پایان داد تجربه کرده. به علاوه، او یکی از فعالان گروههای چپگرا بوده که در آن زمان تعدادشان کم نبود و به تدریج به حاشیه رانده شدند. او انقلاب کرد تا جهان را تغییر دهد، ولی سارا چنین نمیاندیشد، چرا که ایدهآلیست نیست. او صرفاً به دنبال آن است که زندگی کند. سارا با حالتی مؤاخذهگرانه به علی میگوید: “اگر شما در آن زمان موفق شده بودید، ما امروز در این فلاکت زندگی نمیکردیم.”
“گل سرخ” قبل از هر چیز کشف پرتگاهی است که میان دو نسل، دو طرز فکر، و دو برداشت متفاوت از جهان فاصله انداخته. افکار گذشته به قدرت کتاب و ایدئولوژی پایبند بودند، ولی افکار امروزی متوسل به کتاب نیستند و کار خود را با توئیتر پیش میبرند. به همین دلیل، شیوه انقلاب آن دو با یکدیگر متفاوت است.
تنها راه چاره در قالب هوس و شهوت نمایان میشود که در آنجا نیز سوءتفاهمهایی وجود دارد. سارا اعتراف میکند که با عشقبازی این امید را در سر داشته که ذهن خود را از حرفهای رکیک و تهدیدهای بسیجیان به تجاوز پاک کند. ولی ابهام در شخصیت علی به مراتب بیشتر است. ازسوی دیگر، میبینیم که رقیب آنها هیچ تغییری نکرده. آنها هر دو نسبت به ارزشهای یکسانی وحدت معنوی دارند. و از همین حیث می توان اذعان داشت که آنها برنده واقعی هستند.
سپیده فارسی این صداقت را داشته که در فیلم خود نشان دهد شورش ۲۰۰۹ به ویژه ازسوی محلههای مرفه تهران انجام شده و برخلاف انقلاب قبلی، “پایین شهر” نقشی در آن نداشته. گل سرخ، فیلمی سیاسی، که علی رغم یک پایان ضعیف به شدت به مذهبیها حمله کرده و هیچ تردیدی نیز دراین زمینه به دل راه نداده. گل سرخ تصنعی بودن تولیدات کنونی سینمای ایران را به خوبی نشان میدهد. این فیلم در یونان تصویربرداری شده، ولی بازیگران آن ایرانی هستند. خطری که آنها به جان خریدهاند این است که دیگر هرگز نخواهند توانست به کشور خود بازگردند.