کمندامیرسلیمانی در یک محیط هنری زاده و بزرگ شده است. از 7 سالگی با بازی در نمایش سنجاب ها فعالیت هنری خود را آغاز و بعدها تحصیلات آکادمیک خود را در این رشته ادامه داد. در 12 سالگی اولین فیلم سینمایی خود-ترنج، محمدرضا اعلامی- را بازی کرد و چند سال بعد با سریال “پدرسالار” به شهرت رسید. شاید کم کاری و گزیده کاری اش باعث شده تا نقاط اوجی چون قرمز را در کارنامه وی کمتر ببینیم. او بعد از مدت ها با بازی در نقش “روشنک” در سریال جنجالی “ساعت شنی” دوباره به صفحه تلویزیون بازگشته است. نقشی که می تواند نقطه اوج تازه ای را برای کارنامه بازیگری وی رقم بزند. در تهران پای حرف های او نشسته ایم….
گفت وگو با کمند امیرسلیمانی
ستاره هالی از کنار من عبورکرد
بالاخره با “ساعت شنی” دوباره به تلویزیون برگشتید، چند وقتی است که کم کار هستید.علت چیست؟
ساعت شنی را هم من سال گذشته کارکردم. راستش را بخواهید چندان رغبت نمی کنم که درهرکاری حضور پیداکنم.روحیه ام نسبت به کار کردن قدری ضعیف شده است.
به هرحال یک بازیگر سینما به دلایلی هراز چندگاه می تواند از کارکردن سرباز زند.این دلیل برای کمند امیرسلیمانی چیست؟
یک مقدار درگیرفرزندم هستم. دلیل بعدی این است که نقش ها و کارها حداقل دلخواه من نبوده است. الان بعد از مدتها است که از مردم می شنوم که از ساعت شنی خوش شان آمده و این بهترین کاری است که پخش می شود. این مرا خوشحال می کند.
از قبل هم سابقه همکاری با بهرام بهرامیان، کارگردان ساعت شنی، داشتید؟
بله. در سریال مشق عشق یک تجربه بازی خوب با ایشان داشتم. با توجه به بازیگران خوبی هم که در سریال ساعت شنی دورهم گرد آمدند تصمیم گرفتم بازی کنم. الان که با دست اندرکاران این سریال ارتباط برقرار می کنم همه آنها راضی هستند. فقط اگر دستمزدهایمان کاملا پرداخت شود دیگر هیچ مشکلی نیست.[می خندد]
در یک مصاحبه از شما خواندم آقای شریفی نیا به عنوان انتخاب بازیگر به سراغ شما نمی آید. اما حالا دراین مجموعه قصه فرق کرده است.
[می خندد] بله. بالاخره ستاره هالی هم هرچند یک بار از کنار من می گذرد. البته من همچنان این بحث را با آقای شریفی نیا به صورت طنز دارم. اما خوب شاید واقعاً نقش هایی را که ایشان می خواندند به من نزدیک نبود.
قبول دارید “روشنک” در سریال ساعت شنی هم به نقش های قبلی شما نزدیک است؟
بله. تنها مشکل من با این کار شخصیتی بود که بازی می کردم.
شفاف تر صحبت کنید. یعنی روشنک آن طور که می خواستید نبود یا اینکه…
ببینید من 14 سال پیش سریال “پدرسالار” را بازی کردم و هنوز هم مردم مرا به چشم یک دختر لج باز می بینند. دیگر از نقش دخترهایی که در برابر دیگران می ایستند و حرف خود را می زنند خسته شده ام. ولی چه کنم که اینها بیشتر به من می نشیند و انگار بهتر از کارهای دیگر من می شوند.
فکر می کنید باید نقش دیگری را در این مجموعه بازی می کردید؟
بله. از نظر من شخصیت های مینا و مهشید خیلی چند بعدی تر هستند وجای کار بیشتری داشتند. روشنک ابعاد خاصی برایم نداشت شاید به دلیل اینکه نقش برای من تازگی نداشت.
چه فاکتورهایی شخصیت های مینا و مهشید را برای شما جذاب تر کرده است؟
این نقش ها برایم تازگی داشتند به دلیل اینکه هیچ وقت شرایط زندگی آنها را درک نکرده ام. نه لمس شان کرده ام و نه بازی. درمورد این نقش ها است که بازیگر می تواند از خود خلاقیت هایی را بروز دهد.
خیلی از همکاران شما معتقدند که اغلب فیلمنامه هایی را که نوشته می شود مردانه هستند. اما درمورد ساعت شنی می بینیم که معضلات و مشکلات زنان به تصویر کشیده می شوند. چقدر با طرح این موضوع موافقید؟
به نظر من مهم ترین ویژگی این سریال این است که زنان در آن نه خوب خوب هستند و نه بد بد.
خیلی ها فکر می کردند بعد از “پدرسالار” کمند امیرسلیمانی حضور پر رنگ تر از این را داشته باشد.
بله. اما وقتی آدم یک کار خوب را انجام می دهد وارد جوی می شود و منتظر است یک کار بهتر با شرایط به مراتب بهتر است. از طرفی بعد از پدرسالار من سریال هفت سنگ را کارکردم که ضبط آن یک سال و نیم طول کشید و پخش خوبی هم نداشت. بنابراین به نظر رسید که من 3 سال از عمرم را کاری نکردم.
به جزساعت شنی درآینده چه کاری را از شما خواهیم دید؟
یکی از اپیزودهای سریال “پنجره” را کار کرده ام که گویا اجازه پخش نگرفت. یک فیلم هم به نام “مظفرنامه” با آقای ورزی کارکردم که طبق معمول ساعت پخش مناسبی نداشت و هیچ کس آن را ندید.