ایران در چهار سال جنگ داخلی سوریه، با فرستادن هزاران سرباز و جنگجوی شبهنظامی برای تقویت ارتش و میلیاردها دلار وام به منظور نجات اقتصاد این کشور، نقش بسزایی در ماندن بشار اسد بر سر قدرت ایفا کرده است. با این حال، به رغم این حمایت گسترده، رژیم اسد در ماههای اخیر مواضعی را از دست داده و نیازی فوری به سرباز و شبهنظامیان دارد. این موضوع وابستگی به ایران، این متحد ۳۵ ساله را تشدید میکند.
مقامات ایران خاطرنشان کردهاند، سوریه اهمیت استراتژیک فوقالعادهای برای این کشور دارد و به نظر نمیرسد تمایلی به کنار گذاشتن گزینه نظامی علیه شورشیان ضداسد را داشته باشد. سئوال اینجاست که ایران، کشوری که خود درگیر تحریمهای اقتصادی است و با دشمنی زیادی از جانب کشورهای سنی منطقه روبروست، تا چه زمانی میتواند به حمایت مالی و نظامی خود از اقای اسد ادامه دهد.
رابرت فورد، از موسسه خاورمیانه در واشنگتن و سفیر سابق آمریکا در سوریه بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ میگوید: “احتمالا ایرانیها میتوانند مبارزان خارجی بیشتری بفرستند… اما در نقطهای، کارایی نیروهای افزوده خارجی کمتر و کمتر میشود. این نیست که شورشیان بر رژیم فائق آیند، بلکه به نظر من موضع رژیم با جنگ فرسایشی سختتر و سختتر میشود.”
تخمین زده میشود در چهار سال گذشته، ارتش سوریه ۸۰ تا ۱۰۰ هزار کشته و زخمی داده باشد و از لحاظ نیروی انسانی با کمبود شدیدی روبرو باشد. ایران برای جبران این کمبود، هزاران سرباز از سپاه پاسداران، مبارزانی از حزبالله لبنان و شبهنظامیانی از عراق و افغانستان به این کشور اعزام کرده است. همچنین به تشکیل گروه شبهنظامی ۸۰ هزار نفره ارتش دفاع ملی، متشکل از نیروهای وفادار به اسد، کمک فراوانی کرده است.
با اینکه کمکهای نظامی ایران برای رژیم اسد فضای تنفس فراهم کرده است، اما هنوز برای انجام عملیات چندگانه قدرت کافی ندارد و مجبور است محلهای پیاده کردن نیرو را با دقت انتخاب کند.
یکی از مقامات پیشین سوریه میگوید: “نیروی لازم برای دستیابی به پیروزی وجود ندارد. برای موفقیت، ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار مادر باید راضی شوند فرزندانشان را به جنگ بفرستند. اما چرا باید یک پدر و مادر سنی پسرشان را به جنگ بفرستند تا برای بشار اسد کشته شود؟”
کمبود نیروی انسانی، با هماهنگی بین کشورهای قدرتمند سنی منطقه، یعنی عربستان و ترکیه و همکاری آنها با اردن و قطر ترکیب شده و بر مشکلات رژیم اسد افزوده است.
اوایل ماه مارس، ملک سلمان پادشاه جدید عربستان و رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه، در مورد “لزوم افزایش حمایت از مخالفان سوریه برای دستیابی به نتیجه” با هم توافق کردند.
طی ماه گذشته، رژیم اسد شهر ادلب در شمال، بصری الشام در جنوب و مرز نصیب با اردن را از دست داده است. روز شنبه، گروههای شورشی جسر الشغور، شهر دیگری در شمال را نیز اشغال کردهاند. در جنوب، عملیات با رهبری ایران در درعا و قنیطره با مقاومت غیرمنتظره مخالفان روبرو و متوقف شد و حمله به رهبری حزبالله در منطقه القلمون، در شمال دمشق، به آینده موکول شده است.
تصرف جسر الشغور به این معناست که نیروهای ضداسد دو منطقه حاشیهای در استان ادلب را به کنترل خود درآوردهاند. این موضوع به آنها اجازه میدهد حملهای به سمت غرب، علیه اللادقیه، که سنگر رژیم در حاشیه دریای مدیترانه محسوب میشود انجام دهند. اگر شورشیان موفق شوند نیروهای اسد را از ادلب به سمت جنوب برانند، ارتباط بین دمشق و حلب به شدت محدود میشود.
سوریه یک پل ارتباطی استراتژیک است که تهران را به حزبالله وصل میکند و “جبهه مقاومت” علیه اسرائیل و جاهطلبیهای غرب در خاورمیانه را مستحکم میکند.
مهدی طائب از روحانیون بلندپایه ایران در فوریه ۲۰۱۴ به اهمیت سوریه برای ایران اشاره کرد و آنرا یک “استان استراتژیک برای ما” خواند. وی گفت: “اگر دشمن به ما حمله کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را اشغال کند، اولویت با سوریه است. اگر ما سوریه را نگه داریم میتوانیم خوزستان را هم پس بگیریم، اما اگر سوریه را از دست بدهیم، تهران را هم نمیتوانیم نگه داریم.”
منابع دیپلماتیک تخمین میزنند، ایران ماهانه بین یک تا دو میلیارد دلار بصورت پول نقد و حمایت نظامی به سوریه کمک میکند. راندا اسلیم، یک متخصص حزبالله و مدیر موسسه خاورمیانه در واشنگتن میگوید: “ایران همیشه سوریه را به عنوان دروازه منطقه عرب دیده است و فکر نمیکنم این ارزیابی تغییری کرده باشد.”
ممکن است شکستهای اسد در شمال و جنوب، ایران را بر آن دارد که به اسد پیشنهاد کند، در صورت پیشروی شورشیان در استان ادلب، حلب را رها کند. از دست دادن حلب، بزرگترین شهر سوریه و موتور تجاری کشور، برای رژیم اسد شکست روانی شدیدی محسوب میشود. اما منافع استراتژیک ایران در سوریه، کنترل اسد بر تمام کشور را ضروری نمیداند. این کشور تنها به یک راهروی باریک بین دمشق و طرطوس در ساحل مدیترانه نیاز دارد تا به مرز لبنان برسد. این مسیر به تهران کمک میکند تا به حزبالله سلاح برساند.
کریم سجادپور از موسسه کارنگی برای صلح بینالملل میگوید: “ایران به شخص بشار اسد متعهد نیست… آنها متعهد به حفظ منافع خود در سوریه هستند.”
منبع: کریستین ساینس مانیتور - 27 آوریل 2015