کاراته پارتی با شورای نظارت

نویسنده
پیام رهنما

» صحنه/ اجرای تئاتر

دختر یانکی/ نویسنده: نیل سایمون/مترجم: شهرام زرگر/کارگردان: بهرام تشکر/بازیگران: بهنام تشکر.یکتا ناصر.بهرام تشکر/طراح لباس: آیدا یزدانی/مدیر تولید: آوا فیاض/عکاس: نیکزاد تولایی/طراحی تیزر: محمد روحی/طراحی تصاویر پشت صحنه: مینا وحید/طراحی پوستر و بروشور: نیما باقری/منشی صحنه: یاسمن مرادی/مدیر صحنه: امیر خلیلی/مشاور هنری: کیانوش اخباری/دستیار کارگردان و برنامه ریز: امیر تشکر.

خلاصه نمایش: نقد جامعه سیاسی آمریکا در سال ۱۹۶۷ با زبان کمدی.

“دختر یانکی” نوشته نیل سایمون و کارگردانی بهرام تشکر در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران بر صحنه است.نمایشی که تیغ تیز سانسور بر شکل و محتوای آن تاثیر گذاشته.نگاهی داریم به اجرای این کمدی سیاسی هجو آمیز در تهران.

نمایشنامه “دختر یانکی” در دو محور قابل بررسی است. اول کمدی در کلام و دوم کمدی موقعیت.این دو عنصر از عناصر مهم نمایش نامه های سایمون محسوب شود، زیرا ظرفیت بالای کلمات در هر زمینه از جمله این کمدی، پرداخت نهایی اثر را از قابلیت های خاصی برخوردار می کند.

نیل سایمون با استفاده از ظرفیت هایی که در ساحت موقعیت و شخصیت هاست، درام خود را پیش می برد. ایجاد موقعیت طنزمحور بخشی است که در آثار کمدی سایمون باید مورد توجه قرار گیرد. موقعیت های ایجاد شده در نمایش های او خاستگاه های پویایی دارند؛ به ‌این‌ معنی که وضعیت های بی تحرک و ایستا قادر به تولید عنصر طنزدر آثار وی محسوب نمی شوندپ. در “دختریانکی”موقعیت، همپای شخصیت، که مکمل یکدیگرند، طوری عمل می کنند که لحظه های طنز در طبیعی ترین حالت خود ایجاد شود. چنین وضعیتی علاوه بر تولید کمدی موجب نفوذ در ذهن بیننده شده و در نتیجه نقطه ایده آل نمایش محسوب می شود.
فارغ از تفاوت ساختاری انواع طنز و کمدی، نمایش هایی که قصد وارد شدن به چنین وادی ای را دارند باید در استفاده از این دو محور ترکیب مناسب را رعایت کنند. موقعیت یا وضعیت کمدی با برخورد جسورانه شخصیت نمایش با مسائل عادی و روزمره شکل می گیرد. چنین برداشتی شکل دگرگون شده موقعیت های عادی است. کلام هم در کنار موقعیت های طنز کاربرد کمدی یافته و حتی آواها هم در این میان می توانند از عناصر ایجاد کمدی در نمایش باشند. آنچه گفته شد مبین این نکته است که “دختریانکی” چه در ساحت ساختار و چه در محتوا از گونه های تاثیرگذار و در عین حال پیچیده نمایش به لحاظ ایجاد و خلق موقعیت ناب است.

“دختر یانکی” با شمایلی ساده و دقیق جوهر کلام را منتقل می کند.جنس دیالوگ نویسی ها و چیدمان رویدادهای صحنه در بهترین شکل قرار دارند.توالی صحنه ها و رخدادهای موجود در میان آن ها با محوریت یک نوع جهان بینی پوشش داده شده است و به عبارتی نویسنده از روده درازی و اضافه گویی به نفع جذابیت اثرش کاسته.

نسخه فارسی متن توسط انتشارات نیلا منتشر و در بازار موجود است.نمایش در فرهنگ سرای نیاوران بر صحنه است و آنچه جالب توجه می نمایاند تفاوت های برخی از صحنه های نمایشنامه و اجراست.به نظر می رسد گروه مجری با نظارت و حکم شورای سانسوروبه دلایل شرایط سیاسی کشور دست به تغییراتی در نوع چیدمان صحنه های اجرایی خود زده است.صحنه هایی که اگرچه با توجه به نسبت های حجم اثر کمرنگ هستند ولی تاثیرات خود را گذاشته است.

آن چه در اثر سایمون وجود دارد و در اجرای “دختر یانکی” به کارگردانی بهرام تشکر به چشم نمی خورد تعدیل برخی از لحظات کلیدی اثر درروی صحنه است.وضعیت هایی که بی شک می تواند ابزار نویسنده برای انتقال دقیق تر مفاهیم بر صحنه محسوب شود.به طور مثال در صحنه دوم از پرده اول، نورمن کورنل خطاب به اندی هوبارت، وضعیت روحی و روانی خود پس از برخورد با سوفی راش مایررا تشریح می کند و خطاب به وی می گوید: “اون دختره منو سر ذوق آورده، بوی شامپوی تندش رو می تونم از سه تا چهار راه اون ورتر احساس کنم…حتی وقتی صدای رادیو تا آخر بلنده می تونم صدای خش خش درآوردن جوراباشو بشنوم…” و یا در صحنه چهارم سوفی راش مایر خطاب به اندی می گوید: “تا حالا هوس کردی منو لمس کنی؟چی رو متوجه نمی شی؟هوس یا لمس کردن؟”

متاسفانه بخش دیگری از وضعیت های جذاب نمایشی اثر زیر تیغ برنده شورای سانسور قرار می گیرد.پرده ای که اندی و نورمن با یکدیگر درگیر می شوند و بحث “کاراته پارتی ” و تبدیل آن به وضعیت اعتصاب شورشیان هندوستان بر روی ریل راه آهن مطرح می شود و یا درصحنه دوم از پرده سوم که جنگ لفظی اندی و سوفی درباره اختیارات رییس جمهور مطرح می شود.

حذف بخش هایی از مناظره اندی و سوفی راش مایر درباره چین و کنگره ملی امریکا، چرایی از انتشارماهنامه سیاسی فالوت، و تغییر در روند پایان بندی نمایش از جمله موارد تغییر یافته در اجراست.

تاثیرمحدودیت های به وجود آمده در متنی که بهرام تشکر آن را به صحنه می آورد آشکار است.دختر یانکی نه برپایه اهمیت شخصیت و حضور آن ها در داستان، بلکه بر پایه رابطه میان اشخاص پرداخت شده است. به همین دلیل هم هست که نظام روایی، با پیرنگ داستانی، پیش می رود و طبیعتا این حذفیات می تواند ضعف ها و کاستی هایی را باعث شود که به طور مستقیم اجازه تولید و پردازش درام را به آن نمی دهد.

شخصیت های نمایش از طبقه پایین جامعه، به واسطه تنهایی، بی خانمانی، فقر و… با یکدیگر مواجه می شوند و با محوریت پنهان موضوع خانواده و نبود آن به عنوان یک پایگاه اجتماعی، داستان زندگی شان را تعریف می کنند یا به روایت می گذارند.
آنچه در این کمدی هجوآمیز مطرح می شود، بحرانی اجتماعی ای است که تنهایی و فقر انسان را نشان می دهد و پس از تحلیلی ساده در سطح گفت و گوهای کوتاه ریشه آن در فقدان و فروپاشی خانواده مورد جست و جو قرار می گیرد.

با همه این موضوعات کارگردان در اجرای نمایش خلاق نشان می دهد و با تدبیر های خود تعبیرهای متن را پا به پای متن به پیش می برد. مثال این عنوان دکور نمایش است که هر چند ساده، اما در راستای مفهوم کلی نمایش قرار دارد. طراح صحنه به دکور نگاهی مفهوم گرایانه دارد و در بیان کلیت صحنه کفایت می کند. به تعبیری دکور در راستای بیان سمبلیک مفاهیم نمایش معنا می یابد. وجود توالت فرنگی در عمق صحنه و درمیانه پله هایی که منتهی به آشپزخانه می شود، نشان دهنده ورود به فضای نامتجانس فضای اثر است. همین روابط مخدوش برآمده از ذهنیت های نویسنده و کارگردان میانه آدم های نمایش را پدید می آورد.استفاده از تابلوی مشهورمرلین مونرو، اثر اندی وارهول دردیوارچپ صحنه ومجسمه عقاب برپایه اشرافی نشانه هایی است که فضای بصری نمایش را تکمیل می کند. بازی بازیگران هم در همین راستا معنا می یابد؛ بازیگران با تمرکز خطوط و میزانسن های کارگردان و موقعیت کلی اثر لحظات درستی را خلق می کنند و در پرداخت شخصیت ها دست به انتخاب درجزییات رفتاری می زنند.

به نظر می رسد طراحی لباس، نور و انتخاب موسیقی اثر با پیشنهاداتی از فضای درونی متن آمده و گروه مجری با وفاداری به کلیت عناصر دیداری و شنیداری دست به تجربه ای جدی و موفق زده اند.