اگر شما تا حالا خیال میکردید نظام اسلامی به نشر و چاپ کتاب اهمیت نمیدهد، اگر خیال میکردید تیراژ کتاب در کشور به پائینترین حد ممکن رسیده، اگر خیال میکردید نویسندههای ایران زیر تیغ سانسور قلع و قمع میشوند، اگر خیال میکردید وزارت ارشاد تا حالا بهجای حمایت از نویسندگان بزرگ این مملکت داشته بوق میزده، اگر شما خیال میکردید نویسندگان صاحب سبک و اندیشهی کشور افرادی مثل محمود دولت آبادی هستند، اگر شما تا حالا تمام این خیالها را میکردهاید معلوم است که شیخ عباس قمی را نمیشناسید.
البته راستش را بخواهید خود من هم تا همین پریروز ایشان را دقیقاً نمیشناختم. خصوصاً که الآن صد سال هم از مرگش گذشته. بعد که فهمیدم وزارت ارشاد برداشته 4700 نسخه کتاب از نشر «آینور» خریده که تمامش نوشتههای همین شیخ عباس قمی است به جان خودم کف کردم. گفتم عههههههه، بابا دمش گرم. ما چه نویسندههای بزرگی داریم خبر نداریم ها. واقعاً خجالت کشیدم از بیسوادی خودم که تا حالا نویسنده به این بزرگی را نمیشناختم.
خلاصه فوری با کلی شرمندگی زنگ زدم وزارت ارشاد گفتم میشه بیزحمت یکی از کتابهای این شیخ عباس سریع القلم را بهما بفروشید؟ گفتند کتابهای ایشان فروشی نیست. پرسیدیم پس چی است؟ گفتند همینجوری مفتی به همه میدهیم. توی دلم به علی جنتی گفتم بابا تو دیگه کی هستی. از اینطرف کلی پول میدهی تمام نسخهها را میخری، از آنطرف مفتی پخش میکنی؟ بهقول بچهها دمت غیژ.
دو ساعت بعد یک بسته آوردند دم در، باز که کردم دیدم یک جلد مفاتیح الجنان است. گفتم این دیگه چیه؟ گفتند از مهمترین تالیفات شیخ عباس سریع القلم که پرفروشترین کتاب حال حاضر کشور هم هست. گفتم خب اینکه دعای رفع تب یونجه و مناجات دفع اسهال و بلع استفراغ و کف کردن ادرار و بند و بساط است. گفتند برو تازه شانس آوردی آن یارو صفار هرندی هنوز وزیر ارشاد نیست که میگفت خواندن همینها جزو سرانه مطالعه هم محسوب میشود. واقعاً قانع شدم. دیدم درست میگوید، کتاب را گرفتم رفتم داخل که سرانه مطالعه کشور را بالا ببرم.
خداییش بعداً هر طوری که حساب کردم دیدم خب شما الآن مثلاً اگر بهجای مفاتیح الجنان برمیداشتی کتابهای بوعلی سینا را بیخودی چاپ میکردی نه کسی میفهمید چی به چی است نه اسهال کسی بند میآمد نه هیچی. یا فرض بفرمایید بعد از هزار سال کتاب «کلنل» محمود دولت آبادی چاپ بشود و گرفته باشید دستتان تشریف برده باشید زیارت اهل قبور. خدا وکیلی اموات حق ندارند همان شب بیایند توی خواب، آدم را فحشکش کنند بروند؟
بعد تازه ما بیشتر تحقیق کردیم دیدیم در سی و پنج سال گذشته به اندازه جمعیت ایران مفاتیح الجنان چاپ شده ولی با اینحال چون مردم خیلی علاقه دارند که سرانه مطالعه را با گریه و زاری و التماس دعا و رفع اسهال بالا ببرند، مفاتیح مورد اشاره همچنان زرت و زرت ابتدا چاپ میشود، بعد توسط وزارت ارشاد خریداری میشود، بعد هم خیرات میشود. ثوابش هم میرسد به روح همان مرحوم شیخ عباس سریع القلم که صد سال پیش خودش هم اگر میدانست دارد پر فروشترین کتاب کشور را مینویسد شاید یک کمی وقت برنامه را بیشتر هم میکرد.
یارو اگر صد سال پیش صد هزار صفحه هم جوشن صغیر و کبیر و متوسط مینوشت بعد هم میمرد تمامش ندید چاپ میشد. این ماییم که اگر ده صفحه «روشن رقیق» بنویسیم باید صد سال منتظر چاپش بمانیم وقتی مردیم هم تا صد سال بعدش بگویند ای تف به قبرش با این دری وریهایی که نوشت!