اظهارات احمدی نژاد در نماز جمعه اخیر، حاکی از قصد دولت بر القاء این شبهه است که بحران ماه پیش و هفته های پیشتر که نظام را از ریشه لرزاند، از سر گذشته است.
شاید در درون و بیرون از ایران نیز ترس ازبه آخر رسیدن توان مردمی برای ادامه مقابله، و یا فروکشیدن شوق جمعی، برای دست یافتن به آزادی، دغدغه خاطر گروهی شده است که خروج تدریجی دولت کودتا را از لاک هفته های پس از انتخابات شاهد اند.
اگر دولت براستی بر این باور است که موج تغییر از کشتی نظام گذشته و حاکمان به ساحل نجات رسیده اند، نادان تر از آن است که خود می پندارد. اگر ابعاد خطر در دریای بظاهر آرام گرفته مطالبات مردمی و عمق ترک ها را بر بدنه سفیه طوفان زده نظام می بیند و آنرا کتمان می کند، دروغ گوئی است که دیر یا زود توان ماندگاری اش از درون و بیرون دوباره به محک راستی آزمایی مردم خواهد خورد.
تا پیش از 22 خرداد جامعه ما در درون بسیار ضعیف تر از آن بود که برای قدرت حاکم مشکل عمده ای ایجاد کند. از آن روز به بعد، علی رغم تحمل دهها کشته و از دست دان صد ها مبارز اسیر که به بند کشیده شده اند، صفوف مبارزان آزادی، قدرتمند تر از پیش شده است. بسیار قدرتمند تر از پیش.
بزرگترین پیروزی مردم در مقابله با حکومت، که تمامی ابزار های قدرت را در مصادره خود داشت، گذر از مرز ترس و انتقال ترس به درون نظام بود. تا دیروز مردم از عوامل حکوت میترسیدند. امروز حکومت از قدرت براندازی مردم در هراس است. امروز دولت حاکم بر ایران در درون و بیرون ناتوان شده و اعتماد به نفس خود را از دست داده است. آنچه امروز از دولت ایران دیده میشود، تظاهر به قدرت است و نه اطمینان از داشتن آن.
برغم این پیروزی شگرف هنوز بسیاری از اهرمهای قدرت همچنان مصادره ای و در دستهای دولت است. آنها هنوز تفنگ و تانک و توپ و پول و سرباز و نفت و برق و گاز و نان و آب را در اختیار خود دارند و از راه حراج دارایی های ملی، شریک راه داخلی و متحد خارجی می خرند.
در درون، هسته قدرت پوک تر از آن است که از بیرون دیده می شود. در خارج، شرایط به هیچ وجه بهتر از داخل نیست. بسیاری از مردم که در بخشهایی از خاورمیانه، به دلیل عناد با قدرتهای بزرگ و یا رفتارهای غیر انسانی همسایگان نا باب محلی همراه با شعار های دولت ما شده بودند، با رویت میزان صداقت و عدالت نظام حاکم با مردم ایران، رنگ حقیقی آنرا دیده و از همراهی با آن دل شسته اند. در تمامی سرزمینهای مسلمان که مردم آن نسبت به مواضع خارجی نظام ایران احساس خوبی داشتند، بجز یکی، روابط دولتشان با دولت ایران همیشه تیره بود و هست. بر تیرگی روابط رسمی، حالا سرخوردگی مردم آنها را نیز باید افزود.
در کشورهای غیر مسلمان و رفیقان نیمه راه نظام، مسئله حمایت مردمی از نظام سیاسی ایران هرگز مطرح نبوده و دولتها یاد شده تنها بدلیل رعایت مصالح ملی و یا منافع تجاری روز خود با دولت ایران همراه بوده اند. بخشی از این منافع اگر چه همچنان برای آنها بر قرار مانده است ولی بدلیل کاهش امکانات دولت ایران از یک سو و از سوی دیگر قطع حمایت مردم ایران از دولت حاکم، کم رنگتر وپر هزینه تر از پیش شده است.
به این دلیل انتظار نمی رود که کشورهایی نظیر روسیه و چین نیز همراهی با نظام ایران را در شرایط کنونی به آسانی و سود آوری سه ماه قبل ببینند. این تغییر دیدگاه، تا حدود زیادی ناشی از ایستادگی مردم ایران در مقابل نظام حاکم و محروم ساختن دولت از حمایت داخلی است.
تا همین سه ماه پیش دولت امریکا مصمم بنظر می رسید که از راه انجام گفتگوهای بدون پیش شرط با دولت ایران با آن از در معامله در آید. اگر چه میل دولت امریکا به تعامل با نظام ایران ناشی از تجدید ارزیابی از مصالح ملی خود آنها بود، با این وجود پس از رویداد های 22 خرداد ، رفتار امریکا با ایران تغییر کرده است.
در حال حاضر آنها از داشتن روابط عادی با دولت ایران دست کشیده اند و مذاکرات پیشنهادی را تنها محدود به برنامه اتمی ایران ساخته و انجام آنرا با هدف پیشگیری از توسل به جنگ دنبال می کنند. تغییر ارزیابی مصالح ملی کشور قدرتمندی مانند امریکا در قبال دولت ایران، دستاورد مبارزات چند هفته ای خیابانی مردم ایران است.
نحوه ایستادگی مردم در مقابل دولت کودتا وروشهای نبرد و نقشه حرکت آن، بر خلاف توهم دولت کودتا تنها در درون جنبش شکل می گیرد و خاص شرایط روز است. در روزهایی شاهد سکوت و تجدید قوای مردم خواهیم بود. در روزهای دیگر، نبرد را در جبهه تازه ای آغاز می کنند. هدف نهایی به ضعف کشیدن هر چه بیشتر دولت زور گو و خارج کردن اهرمهای مصادره شده قدرت از دستهای عوامل آن است. بر هم خوردن توازن در ترکیب قدرت ملی ، سرنوشت محتوم نبردی است که در قالب تحول مستمر اجتماعی آغاز شده است . آزادی حق مردم و قدرت حکومت تنها متعلق به آنها است، بدون ولی و بدون واسطه. این قدرت در ادامه راه در دستهای آنها قرار خواهد گرفت. از آن روز به بعد، که چندان دیر نخواهد بود، نوبت به باز سازی می رسد.