فینال با آمریکا در سوریه

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

ازآغازهفته ای که امرداد رابه شهریورپیوندمی زند، ازهوا، آتش وازخبرهاخون می بارد. یک مرجع تقلید می گوید: “آتش بیارمعرکه نباشیم”. رهبرجمهوری اسلامی اسرائیل را “زائده دروغین و جعلی” می خواند که “از صحنه جغرافیا محو خواهد شد”، رئیس جمهورش این کشوررا”توهین به بشریت”می داند: “غده‌ای سرطانی که حتی اگریک سلول آن درمنطقه بماند، خطرناک خواهد بود.” دبیرکل سازمان ملل، سخنان رهبرورئیس جمهوری اسلامی را “زشت” و “آتش‌افروزانه” توصیف می کند. کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، همان تعبیرآیت اله صانعی رابکارمی گیرد. اوایران را “آتش بیارمعرکه” می نامد، با انتشار بیانیه‌ای، تهدیدعلیه موجودیت اسرائیل از سوی آیت‌الله علی خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد را به‌شدت محکوم می کندوبرسخنان آنها مهر “تحریک‌آمیز” و نفرت‌برانگیز”می زند.

 و “دو احمق” اسرائیلی ـ–لقب جدید حسن نصراله برای “نتانیاهو” و “ایهود بارک” -ـ روی پاس های طلائی “رهبرفرزانه ” و رئیس جمهورش “درخواست محکومیت جهانی اظهارات مقامات ایرانی” رابه سازمان ملل می برند.

اسرائیل باصرف میلیاردها دلارهم نمی تواند فضایی چنین مناسب رابرای بهره برداری بدست بیاورد، خود را درآستانه” نابودی” تبلیغ و “پایان مهلت تل آویو” رابه گزارش کوتیدین ـ مشت نمونه خرواررسانه های جهان-ـ تبدیل کند: “بازارمردد، قیمت بالای نفت وتغییرات سهام. همه اینهانشانه های این است که اسرائیل پیش ازانتخابات آمریکابه ایران حمله خواهد کرد. تهدید اتمی حکومت آیت الله ها، به نظر واقعی می رسد، حتی اگر ایران اصرار داشته باشد که این برنامه ها برای ساخت سلاح اتمی نیست. درسطح سیاسی، همه چیز حول وزیر دفاع می چرخد. آوی دیختر، مسئول سابق شین بت، مسئول وزارت دفاع غیر نظامی می شود. او که یک جنگ طلب است، ۲۴ ساعت بعد از آغاز بحث در مورد بودجه نظامی، به این سمت منصوب می گردد. ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، قصد دارد ۵.۱۵ میلیارد دلار برای سال ۲۰۱۳ درخواست کند. دو میلیارد بیشتر از بودجه نظامی در سال ۲۰۱۲.”

اومانیته ـ ارگان حزب کمونیست فرانسه ـ می نویسد: “باد جنگ با شدت بیشتری وزیدن گرفته است. گفته می‌شود که ۲۵ سپتامبروهمزمان با نشست عمومی سازمان ملل در نیویورک، مهلت تعیین شده توسط نتانیاهو وایهود باراک جهت صدور مجوزآمریکا برای حمله به تاسیسات اتمی ایران، به پایان می‌رسد. طبق نوشته سایت دبکا، سایت مخصوص اخبار سری، ایران تا ماه اکتبر مجهز به سلاح اتمی می‌شود.”

انگار که این تاریخ قطعی باشد، فقط بحث برسر نحوه حمله است. شائول موفاز، رهبر حزب اپوزیسیون کادیما در اسرائیل اعلام می کند که حمله تکروانه این کشور به ایران موفقیت‌آمیز نخواهد بود. حمله‌ نیروی هوایی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران بدون یاری آمریکا می‌تواند به یک “فاجعه” بیانجامد.

 شیمون پرز هم بااو موافق است: “اسرائیل به تنهایی نمی تواند به ایران حمله کند.”

جمهوریخواهان آمریکا در تدارک نبرد نزدیک برای گزینش رئیس جمهوربه همین راه می روند. میت رامنی می گوید: “آمریکا باید رژیم نسل کش ایران را متوقف کند.”

 رقیب باراک اوباما، هولوکاست را درذهن جهانیان تجسم دوباره می بخشد.

ترجیع بند تهدید های مقابله به مثل فرماندهان ارشد اسبق و کنونی سپاه پاسداران “نابودی اسراییل” است. سرداروحیدی ومحسن رضایی یک حرف رامی زنند: “ اگر صهیونیست ها دیوانگی و به ایران حمله کنند، پاسخ کوبنده ایران به چنین حمله ای باعث سقوط اسراییلی ها خواهد شد.”

 حسن نصرالله که “حزب الله” اش زائیده و زائده “نظام” است و تاکنون ارقام نجومی از گلوی مردم ایران زده شده است تا سرپابماند، در “نابودی اسرائیل” شریک می شود و چنان از جانب ایران سخن می گویدکه گویا یکی از فرماندهان ارتش یاسپاه است: “یک واکنش فوق العاده از جمله حمله مشابه ایران به اسرائیل «آینده اسرائیل» را به خطر می اندازد. ما با پرتاب تعداد معدود موشک می توانیم دهها هزار نفر از صهیونیست ها را به جهنم بفرستیم.”

محسن رضائی که گویا خاطره و نقش کلیدی خود را در شکست در جنگ با عراق و خوراندن “جام زهر” به آیت اله خمینی از یاد برده است، “اگر”ی راکه درمقابل حمله اسرائیل می گذارد، با تحلیلی همراه می کند: “تهدیدات اخیرمقامات درمانده رژیم صهیونیستی درراستای تحت الشعاع قراردادن روز قدس وکنفرانس بین المللی جنبش عدم تعهد است.”

 خلوت ترین روز قدس در ایران که حضور مختلط و روزه خواری در آن هم جایز است، برگزا ر می شود و نوبت به سومین تلاش “نظام” برای نمایش عدم انزوای جهانی و جمع آوری دوست برای نجات سوریه است. “نشست مشورتی تهران در باره سوریه” با بی اعتنائی طرفهای اصلی درگیر به بن بست تبدیل شد. محمود احمدی نژاد که به گفته محمد رضاباهنر، “نظام” دارد تحملش می کند تا سال آخر را به انجام برساند، “بدون حضور در نشست پایانی اجلاس فوق العاده سران سازمان کنفرانس اسلامی” با دست خالی به تهران بازگشت. روزنامه جمهوری اسلامی دولت ایران را “بازنده” نشست فوق العاده خواند و سایت محسن رضائی –ـ بازتاب-ـ حسابی رئیس جمهور را کیسه کشید: “پس از گذشت هفت سال تندروی و حرکت های سوپر تهاجمی طرفداران احمدی نژاد در سیاست خارجی، در سال پایانی دولت احمدی نژاد وی شتابان و دوروز زودتربه اجلاسی که علیه مواضع سوریه در عربستان تشکیل شده می رود و با پادشاه بحرین که صدا و سیما و رسانه های داخلی از حکومتش به عنوان قاتل شیعیان و رژیم آل خلیفه یاد می کند، مصافحه می کند و امیرعبدالله، پادشاه عربستان که رسانه های رسمی کشور تا به حال چند بار خبر مرگش را جشن گرفته اند، در آغوش می فشارد و با او معانقه می کند و با افتخار در کنار وی می نشیند.”

بازتاب از “مهرورزی معجزه هزاره سوم با سران دیکتاتور جهان عرب” تصاویری منتشرمی کند که مایه شرم هرایرانی است. اجلاس مکه هم بدون توجه به دعوای گرگها در جمهوری اسلامی، رای به تعلیق عضویت سوریه می دهد.

 

 همه تخم مرغ های دو زرده ویژه “نظام” می ماند برای اجلاس تهران. هزینه ای بسیار ناچیزهم دارد که جان می دهد برای دست انداختن “اقتصاد مقاومتی”. اجلاس سران عدم تعهد، علاوه بر هزینه های سنگینی که به دلیل تعطیلی پنج روزه پایتخت به اقتصاد در شرایط تحریم کشور وارد می کند، صدها میلیارد تومان هزینه مستقیم نیزدربردارد:

“۱۲۰ میلیارد تومان برای بازسازی و ساخت اماکن تشریفاتی، ده ها میلیارد تومان برای اقامت بیش از ده هزار مهمان خارجی در تهران و مناطق توریستی کشور، خرید ۲۰۰ بنز تشریفاتی اس ۵۰۰ هر یک به قیمت حدود ۳۵۰ میلیون تومان برای تیم های اصلی، خرید صدها خودروی سوزوکی به بهای حدود ۸۰ میلیون تومان، برای تیم های همراه، و….”

بازتاب تخمین می زند این اجلاس “هزینه ای بالغ بر صدها میلیارد تومان را به بیت المال تحمیل” کند. طبق معمول بخش ناقابلی از این رقم به سپاه تعلق می گیرد که مسوول امنیت شهر تهران در زمان برگزاری این اجلاس است. نیروی انتظامی هم حتما بی بهره نمی ماند که احمدرضا رادان٬ جانشین فرمانده نیروی انتظامی- همان عامل اصلی جنایت های کهریزک- می گوید:“این نیرو در طول مدت برگزاری اجلاس با کسی شوخی ندارد”.

حدود یک هفته مانده به اجلاس هنوز از مهمانان خبری نیست. اخبارمتناقصی در باره حضور یا غیبت شخصیت های مهم از جمله دبیر کل سازمان ملل، پادشاه عربستان، رئیس جمهور مصر و نخست وزیر ترکیه منتشر می شود.

علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، درمورد “انصراف” دبیرکل سازمان ملل می گوید: “اگر سازمان ملل از حضور در اجلاس غیرمتعهد‌ها کنار بکشد به طور حتم کوچک‌تر می‌شود. امیدواریم‌بان کی مون طوری کار کند که ساختار سازمان ملل ضربه نبیند.”

وزارت خارجه آمریکا اعلام می کند: “جمهوری اسلامی «لیاقت» میزبانی سران کشورهای غیرمتعهد را ندارد.”

 رضا تقی زاده- تحلیل گر سیاسی- چشم اندازی رانشان می دهد که برگزاری اجلاس تهران درهر سطح آن رااز چشم نمی اندازد: “دلیل علاقه وافر جمهوری اسلامی به بزرگ نمایی رونق اجلاس جنبش در تهران نمایش گریز از انزوا و بی تاثیر ماندن تحریمها است. جنبش عدم تعهد که به بهانه میزبانی شانزدهمین اجلاس آن تهران برای بیش ازهفت روز به حال تعطیل درآمده، باشگاه سیاسی پرهزینه ای است که قدرت تاثیر گذاری در روند تحولات جهانی را از دست داده است.”

هدف اصلی”نظام” تاثیر برروند تحولات درسوریه است؛امری که محسن رضائی بصراحت تمام اهمیت آن رابرزبان می آورد:“‌با قاطعیت اعلام می‌کنم که ما درسوریه با فینال نهایی ایران و آمریکا روبه‌روهستیم. باید به این نکته توجه کردکه اگر سوریه به دست آمریکا بیفتد بیداری اسلامی کلا دراختیارآمریکایی‌ها قرارمی‌گیرد.”

“ویلی ویمر” که سالهای دراز مشاور”هلموت کهل” صدراعظم پیشین آلمان در سیاست دفاعی بوده است، برنده فینال سوریه را درچنین موقعیتی می بیند: “کسی که پای به سوریه بگذارد هدفش رسیدن به محور ارومچی ــ پکن از طریق تهران است. محور دوم رسیدن به مسکو از طریق سوریه و قفقاز است.”

در سوریه حوادث با گام های سریع پیش می رود. اخضر ابراهیمی به عنوان نماینده سازمان ملل برای حل بحران سوریه برگزیده می شود. اوباما به اسد هشدار می دهد: “استفاده از سلاح شیمیایی برای آمریکا خط قرمز است.”

عبدو حسام الدین، معاون سابق وزیرنفت سوریه که چند ماه پیش گریخته است، به تلویزیون العربیه می گوید: “فاروق الشرع، معاون ریاست جمهوری در حصر خانگی است.”

فاروق الشرع جدی ترین نامزد برای انتقال قدرت در سوریه است.

قدری جمیل معاون نخست وزیر سوریه در راس هیاتی به مسکو می رود. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، دردیدار با او حرفی می زند که روز بعد معنایش روشن می شود: “تلاش های دولت سوریه برای پایان دادن به خشونت های ۱۷ ماهۀ این کشور کافی نیست. دولت سوریه در جهت درست گام برمی دارد ولی این گام ها کافی نیست. واقعیت این است که بخش عمده ای از مردم از اوضاع کنونی ناراضیند و به همین دلیل آشتی ملی در اولویت قراردارد”.

قدری جمیل، از سخنان وزیر خارجه یکی ازمهمترین متحدان سوریه رازگشائی می کند: “سوریه آماده گفت و گو در مورد استعفای بشار اسد است. پیش شرط استعفا برای آغاز گفت و گو به معنای بستن هر گونه راه برای گفت و گوست. آشتی ملی تنها ابزار توقف هر چه سریع تر خون ریزی است. کشورهای خارجی تنها کاری که باید انجام دهند فراهم کردن زمینه گفت و گوست.”

به نظر می رسد مواضع اتحادیه عرب، اروپا و آمریکاو روسیه درجائی بهم رسیده اند: فرمولی شبیه یمن یا مصر برای خداحافظی با دیکتاتور دمشق. بشار اسد می رودو علی می ماند و حسن نصراله و نقدی و حسن فیروزآبادی که هنوزد رکار آزادی سپاهیان “زائر” اعزامی به سوریه مانده و وامانده اند.

ارتش آزاد سوریه که علیه شکنجه و خشونت در باره دستگیرشدگان موضع مخالف می گیرد، رسما اعلام می کند۴۸ نفری که تصاویرشان منتشرشده از “جانیان مواجب بگیر جمهوری اسلامی” بوده وباهدف مبارزه با مخالفان سوری به این کشور سفر کرده اند. تصاویر و مشخصاتی که از دستگیر شدگان در فضای مجازی منتشر می شود آنها را فرماندهان سپاه در آذربایجان معرفی می کند.

سرتیپ مالک الکردی، فرمانده عملیات و نایب رییس ارتش آزاد سوریه می گوید: “اگر حکومت ایران حقوق و شان انسانی مردم خود را محترم بشمارد و نیز تلاش کند کشتار در سوریه متوقف شود، گروگانهای ایرانی را آزاد می کنیم.”

به ماه آخر تابستان رسیده ایم. فینال سیاسی “نظام” با آمریکا که هیچ ربطی به منافع ملی ایران ندارد و مردم درآن صاحب کمترین نقش درتصمیم گیری نیستند، درسوریه مدت هاست شروع شده است. پایه استراتژی “نظام” که هزینه ای افسانه ای برای تحقق آن صرف شده، تشکیل خط مقدم جبهه مبارزه با آمریکا وحذف اسرائیل در بیرون ازایران است. ازاین منظرنبرددمشق با جدال درتهران فرقی ندارد. نعره های هراس حسن نصراله هم ازتماشای این فینال هولناک مایه می گیردکه در آن بساط بازیگران ذخیره حزب الله جمع و شوت نهائی روانه دروازه تهران می شودکه دروازه بانش درمحاصره نظامیان در بیت نشسته و گوش بر فریاد مربی، سوت داورو میلیونها تماشاگر بسته است که بااندوه وخشم “ایران، ایران” می کنند.

آیت اله یوسف صانعی بااین فریاد همراه است: “باید همه به هر نحو ممکن تلاش کنیم تا این جنگ احتمالی رژیم صهیونیستی بر علیه ایران رخ ندهد، چرا که در صورت رخ دادن این اتفاق، اگر چه رژیم صهیونیستی بیشترین صدمه و لطمه را خواهد دید، کشور ایران نیز صدمه می بیند، چرا که در جنگ نان و حلوا تقسیم نمی کنند.”

حرفی که روز چهارشنبه علی اکبر صالحی می زند و دقیقا همان سخنان احمد وحیدی و محسن رضائی است، خبراز “تحلیل نظام” از شرایط می دهد: “وظیفه ما این است که این‌تهدیدها را جدی بگیریم. اما اسراییل در جایگاهی نیست که بخواهد چنین کاری کند. اگر واقعا می‌خواست چنین کاری کند این قدر داد و فریاد نمی‌کرد و این اقدامات بیش‌تر جنبه‌ی روانی و تبلیغاتی دارد.”

تاریخ نشان خواهد که “احمق”ها در اسرائیل هستند ویا زمام ایران را در دست دارند.

و هفته تمام می شود باصدای بنان که ترانه میهنی ابدی را فریاد می کند:

ای ایران، ای مرز پر گهر

ای خاکت سرچشمه هنر

دور از تو اندیشه بدان

پاینده مانی تو جاودان

ای دشمن ارتو سنگ خاره ای من آهنم

جان من فدای خاک پاک میهنم

مهر تو چون شد پیشه ام

دور از تو نیست اندیشه ام

در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما

پاینده باد خاک ایران ما

سنگ کوهت دُر و گوهر است

خاک دشتت بهتر از زر است

مهرت از دل کی برون کنم

برگو بی مهر تو چون کنم

تا گردش جهان و دور آسمان بپاست

نور ایزدی همیشه رهنمای ماست

مهر تو چون شد پیشه ام

دور از تو نیست، اندیشه ام

در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما

پاینده باد خاک ایران ما

ایران، ای خرم بهشت من

روشن از تو سرنوشت من

گر آتش بارد به پیکرم

جز مهرت در دل نپرورم

از آب و خاک و مهر تو سرشته شد گلم

مهرت گر برون رود تهی شود دلم

مهر تو چون، شد پیشه ام

دور از تو نیست، اندیشه ام

در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما

پاینده باد خاک ایران ما