ماجرای برخورد با رکسانا صابری خبرنگار ایرانی ـ امریکایی که خبر دستگیری اش موجی از اعتراض های جامعه بین المللی علیه اقدامات ضد حقوق بشری جمهوری اسلامی را در پی داشت، با تشدید فشارها بر دستگاه قضایی ایران از سوی مجامع بین المللی و به ویژه ایالات متحده ی امریکا سرانجام با آزادی وخروج این خبرنگارخبرساز خاتمه یافت.
دستگیری رکسانا صابری درایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، آن هم در روزهای آغازین تشکیل دولت جدید امریکا و سپس روند رسیدگی به پرونده اتهامی وی،صدور حکم سنگین 8سال زندان به جرم جاسوسی برای ایالات متحده و در نهایت حکم تجدید نظر و آزادی او اگر نگوییم در نوع خود بی سابقه بود که قطعا کم سابقه و عجیب می نمود.
در ابتدا گمانه زنی ها حکایت از بازداشت چند روزه واحتمال آزادی این خبرنگار داشت اما در ادامه اتهام جاسوسی و سپس تعیین مجازات 8سال زندان برای او نشان داد که صابری قربانی بازی از پیش تعیین شده ای از سوی جمهوری اسلامی برای سنجش میزان حساسیت و محک جدی دولت تازه تاسیس اوباما در مواجهه با چالش های احتمالی در آینده بین ایران و امریکا شده است.
در این بین واکنش رسمی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه امریکا و تشدید فشارهای بین المللی سبب شد تا رئیس دفتر محمود احمدی نژاد در اقدامی بی سابقه طی نامه ای به دادستان تهران خواستار رعایت قسط و عدل در رسیدگی به اتهامات رکسانا صابری گردد.
در نامه عبدالرضا شیخ الاسلامی آمده بود: “با توجه به تاکید رئیس جمهوری ترتیبی اتخاذ شود تا مراحل رسیدگی به اتهامات وارده به خانم صابری به دقت کامل و رعایت جمیع موازین انجام شود.”
در ادامه این نامه که مصداق بارز دخالت آشکار و مستقیم در امور قوه ی قضائیه است از مرتضوی دادستان تهران خواسته شد که شخصا مراقب باشد تا متهم پرونده بتواند از تمامی آزادی ها و حقوق قانونی برای دفاع از اتهامات برخوردار باشد.
انتشار خبر نامه نگاری های رئیس جمهور به دادستان تهران که درواقع تقاضایی غیر مستقیم برای خاتمه دادن به این ماجرای پیچیده و پرهزینه بود بیش از پیش این شائبه را تقویت نمود که یا در دستگیری و رسیدگی به پرونده این خبرنگار اهمال و اشتباهی صورت گرفته و یا بازداشت وی غیر قانونی و با اهداف دیگری انجام شده وبدین ترتیب پرونده قضایی رکسانا رنگ و بویی سیاسی به خود گرفت.
به هر روی شعبه 14 دادگاه تجدید نظر برخلاف دادگاه بدوی، اتهام رکسانا صابری را مشمول ماده 508 قانون مجازات اسلامی ندانست و حکم به آزادی وی داد.
بر اساس ماده 508 قانون مجازات اسلامی “هر کس یا هر گروهی با دول خارجی متخاصم به هر نحو علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری نماید در صورتی که محارب شناخته نشود، به یک تا ده سال حبس محکوم می گردد.”
این همان قانونی است که دادگاه با استناد به آن و پس از دریافت گزارشات نهادهای امنیتی مبنی بر محرز شناخته شدن جرم جاسوسی برای رکسانا صابری وی را به 8سال حبس تعزیری محکوم نمود.
بدیهی است صدور یک حکم قضایی وسپس نقض آن در دادگاه تجدید نظر یک پروسه عادی و معمول در نظام قضایی تمامی کشورها و از جمله ایران به شمار می رود اما در خصوص این پرونده آنچه قابل تامل است اینکه آنچه همگان از آن به عنوان “دیپلماسی رکسانا” یاد می کردند واقعیت خارجی داشت و این موضوع تاثیر شگرفی بر روند رسیدگی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران بر این پرونده داشت.
صد البته قرار گرفتن ماجرای رکسانا صابری در صدر اخبار و رسانه های داخلی و خارجی و پیگیری موضوع توسط امریکا و کشورهای اروپایی جذابیت هایی نیزدر داخل کشور برای برخی فعالین سیاسی به دنبال آورد و در شرایطی که بسیاری ازفعالین دانشجویی،قومیت ها،کارگران،زنان و معلمان ایرانی که از پدر و مادری ایرانی متولد شده اند و در ایران زندگی می کنند، نه به اتهاماتی نظیر جاسوسی بلکه به جرم دفاع ازبدیهی ترین حقوق شهروندی خود مدتهاست در زندان به سر می برند وخود و خانواده هایشان تحت انواع فشارهای جسمی و روحی قرار دارند، اساتیدی! چون صادق زیبا کلام که همواره بر این واقعیت ها چشم بسته و زبان اندر کام خشکیده و به کنجی در صدا و سیما خزیده اند، در این ماجرای بین المللی و جذاب برای رسانه ها، سر آسیمه گریبان چاک و مویه کنان قلم رنجه کردند و برای بالاترین مقام قضایی کشور شکواییه نوشتند و درآن ضمن ابراز همدردی، خواستار بازداشت خود شدند!
از سوی دیگر نوع رویکرد جمهوری اسلامی در مواجهه با متهم امریکایی پرونده ی جاسوسی و دیگر متهمین ایرانی نظیر منصور اسانلو رئیس سندیکای شرکت واحد اتوبوس رانی و دانشجویان دربند پلی تکنیک و فعالین حقوق زنان و اقلیت ها که مدتهاست درزندان به سر می برند ناگزیر ذهن را به سمت قانون جنجالی و ضد حقوق بشری کاپیتولاسیون می گرداند!
شاید اگر اسانلو،حکیم زاده و دیگر ایرانیانی که به جرم دفاع از آزادی و حقوق بشر متحمل مرارت ها و مصائب طاقت فرسای زندان های جمهوری اسلامی شده اند می توانستند گذرنامه ای امریکایی داشته باشند هم اکنون مانند رکسانا صابری در وین به دنبال یک دکتر پوست خوب برای رفع خشکی و شادابی و طراوت پوستشان بودند!