بیانیه روز دو شنبه 27 خرداد سازمان فلسطینی حماس مبنی بر محکوم ساختن مشارکت نیرو های مسلح حزب الله لبنان در جنگ داخلی سوریه، میتواند زمینه حضور فعال گروههای فلسطینی نزدیک به اخوان المسلمین را در صفوف مخالفان اسد فراهم سازد. حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان روز چهارم خرداد ضمن اعلام جنگ علیه “تکفیری ها” (شورشیان مخالف اسد)، حضور فعال این گروه شیعه لبنانی را در جنگهای داخلی سوریه مورد تائید قرار داد.
چند روز بعد از تائید حضور نفرات حزب الله در جنگ داخلی سوریه، شهرک القصیر، در استان حمص، نزدیک مرزهای شرقی سوریه با لبنان، از کنترل شورشیان مخالف اسد خارج شد. علاوه بر اهمیت نظامی این دست بدست شدن، تصرف شهرک القصیر با انگیزه تقویت روحیه طرفداران اسد، وسیله تبلیغات گسترده ای در ایران و سوریه قرار گرفت.
به دلیل ادامه کمکهای سخاوتمندانه نظامی و مالی ایران به رژیم اسد، و ایستادگی سیاسی روسیه، حکومت اسد به بهای کشته شدن 93 هزار سوری، چند صد هزار مجروح نظامی و غیر نظامی، ویران شدن زیر ساختهای شهری و اقتصادی، و بی خانمان شدن تا 5 میلیون اتباع آن کشور، تا کنون دوام کرده است.
در جنگ داخلی سوریه که تمایز رنگهای شیعه و سنی در آن تقویت شده، علاوه بر اتباع نزدیک به 30 کشور جهان، مردان و زنان مسلح کشورهای همسایه عراق و لبنان، در دو سوی خط جدایی مذهبی، رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند.
پس از انتشار بیانیه رسمی جنبش حماس، میتوان انتظار داشت که مردان مسلح فلسطینی از نوار غزه به سوریه داخل شده و در کنار شورشیان به مقابله با طرفداران اسد و نیروهای حزب الله بر خیزند.
رهبران حماس از سال 1999 تا سال گذشته در سوریه مستقر بودند و جمهوری اسلامی نیز در توجیه حمایت خود از سوریه، “قرار داشتن آن کشور در خط مقدم دفاع از فلسطین” را مطرح میساخت. بعد از تیره شدن مناسبات حماس با دولت بشار اسد، رهبری این سازمان فلسطینی راهی قطر شد و اسد نیز به دفعات اردوگاههای پناهندگان فلسطینی را، در اقدامی مشابه با حمله موسوم به سپتامبر سیاه سال 1970 اردن علیه اردوگاههای فلسطینی مستقر در آن کشور، مورد حمله قرار داد.
رابطه سازمان حماس با تهران اینک کاملا تیره شده، و جمهوری اسلامی برای آویخته ماندن به ریسمان دفاع از حقوق ملت فلسطین و پیگیری شعارهای ضد اسرائیل ناگزیر به نشان دادن روی خوش به دولت محمود عباس در کرانه باختری رود اردن شده است، که زمانی آنها را به “خیانت علیه حقوق و آرمان فلسطینان و سازش با اسرائیل” متهم میساخت.
سابقه حضور حزب الله
پیش از اعلام رسمی مشارکت در جنگ داخلی سوریه توسط حسن نصر الله، نیروهای حزب الله با تشویق و مشارکت جمهوری اسلامی در کنار نظامیان طرفدار اسد قرار داشتند. از سال گذشته که جمهوری اسلامی در تدارک تجهیز یک نیروی نظامی 30 هزار نفری برای جنگ غیر منظم در سوریه بر آمد، نفرات نظامی حزب الله هسته اولیه این نیرو را شکل داده و علاوه بر مشارکت در نیروی یاد شده مسئولیت تعلیم و تجهیز کادر های استخدام شده را نیز بر عهده گرفتند.
از ماهها قبل نفرات مسلح حزب الله با کمک شیعیان محلی و از راه تشکیل یک واحد نظامی موسوم به “بریگاد ابوالفضل العباس”، دفاع از محله زینبیه در جنوب دمشق را بر عهده داشته اند. در جنگهای درعا نیز حضور نیرو های مسلح حزب الله لبنان دیده شده است. اقدام دیگر نفرات نظامی حزب الله لبنان در سوریه، کمک به تشکیل کمیته های مسلح محلی ( آمیزه ای از ساختار کمیته هایی که در ابتدای انقلاب در شهرهای ایران تشکیل شده بود با نیرو های کنونی بسیج) و همچنین تشکیل یک نیروی مسلح موازی با ارتش منظم سوریه (با استفاده از الگوی سپاه پاسداران) موسوم به “ارتش دفاع ملی” است.
بی تردید مشارکت حزب الله لبنان در جنگ سوریه مستلزم تحمل هزینه هایی برای آنها است. بخشی از این هزینه ها، از دست دادن نفرات زبده و کادر های فرماندهی نظامی آنها در جریان درگیری ها است.
در طول 10 روز جنگ برای تصرف شهرک القصیر، دهها شیعه لبنانی حزب الله جان خود را از دست دادند و شمار بسیار بزرگتری در این دیگری ها مجروح شدند. بازگرداندن این شمار از کشته ها و زخمی ها به لبنان، و بخصوص افزایش شمار آنها در درگیری های آینده، میتواند توان نظامی حزب الله را رو به کاهش ببرد.
قرار گرفتن نفرات حزب الله لبنان در برابر هموطنان سنی آنها، که از مسیر دیگری عازم سوریه شده و در القصیر و سایر نقاط کنار شورشیان مخالف اسد میجنگند، بهای دیگری است که حسن نصرالله پرداخت آنرا میباید تحمل کند.
ارتش لبنان، و افکار عمومی آن کشور ادامه این مناسبات را با سکوت تحمل نخواهند کرد. عامل دیگری که حزب الله را در فشار قرار میدهد، تیره تر کردن تصویر حزب الله در افکار عمومی جهان بخاطر حمایت آنها از دولت بشار اسد و جنگیدن برای بقای قدرت فردی است که عامل کشتار هم میهنان و تخریب سرزمین خودی شناخته شده.
حزب الله نیرو های نظامی خود را در کنار رژیمی قرار داده که محمد مرسی رییس جمهور بر خاسته از جنبش اخوان المسلیمن مصر، آنرا متهم به نسل کشی و بشار اسد، رییس آنرا به این اتهام مستحق محاکمه و مجازات میداند.
رضایت اسرائیل
جنگ داخلی سوریه دیر یا زود، متوقف خواهد شد. طولانی تر شدن جنگ طرفهای درگیر را ناتوان تر از پیش خواهد ساخت. هر دو سمت و سوی جنگ داخلی سوریه مدعی قرار داشتن در خط مقدم جنگ با اسرائیل اند. کاهش توان نظامی سوریه، در نتیجه خستگی و فرسایش روحی نفرات و همچنین بکار گرفتن ادوات و ابزار های نظامی، بدون داشتن توانایی مالی و یا موجود بودن منبع جایگزینی آنها، دست اسرائیل را در مقابله با “اعراب خط مقدم” توانمند تر میسازد.
حزب الله نیز با شرکت در جنگهای داخلی، تدریجاً ضعیف تر از پیش خواهد شد. مهمتر از کاهش توان نظامی در میان مدت، حزب الله توانایی درگیر شدن همزمان در دو جبهه (جنگیدن در کنار نیرو های طرفدار اسد، و آمادگی مقابله همزمان با اسرائیل) را نخواهد داشت.
به این ترتیب، جمهوری اسلامی با تشویق حزب الله لبنان برای کمک به نیروهای طرفدار اسد در سوریه، و از راه طولانی تر ساختن جنگ به بهانه پایداری، بجای تقویت “خط مقدم جبهه مقاومت”، به تحلیل بردن آن در میان مدت، و سلب ظرفیت رویارویی آنها با اسرائیل کمک کرده است. حزب الله با داخل شدن در جنگ داخلی سوریه، با انگیزه پرهیز از رویارویی با شرایط بعد از اسد، وقوع آنرا برای خود اجتناب ناپذیر ساخته است. بعد از شکل گرفتن تغییرات سیاسی در دمشق، حزب الله در داخل و خارج از لبنان ضعیف تر و منزوی تر خواهد شد.