سخن دیروز آیتالله خامنهای سخنی ست کاملا بجا، ولی بیانش از جانب ایشان جالب توجه است. ایشان روز گذشته در جمع نخبگان جوان گفتند: روزی که در چاههای نفت را ببندیم، روز خوبی برای ملت ایران خواهد بود اگر درآمد کشور با تولید علم و دانش صورت گیرد.
این آرزوی هر ایرانی ست که ثروت ملی صرف و هزینه واردات علم و دانش نشود، اما چقدر میتواند با ایدئولوژی حاکمیت جمهوری اسلامی به واقعیت نزدیک شود؟ وقتی سیاست حاکم بر جامعه جوان ایران رفتاری قهری دارد و سه دهه است که بیشتر مغزهای کشور را فراری داده، چگونه توان پلمپ چاههای نفت و ذخیره دارد که رهبر انقلاب برآن تاکید کردهاند؟
سالهاست سیاست و رفتار مسوولان کشور، به وضوح حامل یک پیام واضح بوده و آن این که هر کس از ما نیست و نمیتواند و نمیخواهد عقایدش را با نظام جمهوری اسلامی وفق دهد برود.
اکنون مقام های ارشد حکومتی، بعد از سالها اجرای چنین سیاست هایی، آرزو میکنند که تولید دانش جایگزین تولید و درآمد نفت شود و به نخبگان جوان و برندگان المپیادهای مختلف پند میدهند که بمانید و با هوش و ذکاوتتان کشور را آباد کنید. اما کسی نیست که این تناقضات را یادآور مسوولان ما کند که چه راهبردی برای این مهم در نظر و دورنمای جمهوری اسلامی وجود داشته و دارد؟ سیاستهای جمهوری اسلامی همواره در تضاد آشکار با تولید علم و دانش بوده است. مگر نه این است که بابت پافشاری بر غنی سازی اورانیوم تمامی دروازههای جهانی را به روی خود بستهایم؟ حال این جوان ایرانی که به قول رهبری سرشار از هوش و استعداد است، چگونه و با چه پشتوانهای بدون ارتباط با علم و تکنولوژی روز دنیا موثر واقع شود و مخترعی حاذق باشد؟!
شاید سران جمهوری اسلامی تولید علم را هم همانند قهرمانی هادی ساعی در المپیک پکن معلول نظر عالم دیگر بر ایرانیان میدانند که انشاالله القاء و الهامی شود و به خوابها بیایند و جوان ایرانی به اختراعی کاشف…
باری، هیچ یک از سخنان اخیر رهبران ایران در زمینه تولید علم، نه به موضعگیریهای گذشته آنان درباره جامعه روشنفکر و عالم کشور نزدیک است و نه با سیاستهای کلان جمهوری اسلامی همخوانی دارد. حروف و سخنان زیبا در این باب از جانب بسیاری گفته شده و وقت آن است که امسوولان کشور جای شعار دادنها، تنها به تغییر رفتار بیندیشند تا دیگر بخشهای هرم نیز به تکاپو افتند.
هرچند در حکومتهای توتالیتر سختترین کار ترک عادت و تغییر رفتار حاکم است و سختتر از آن اصلاح مجریانش، اما امری ست کاملا ضروری که لازمه چرخش چرخ علمی و اقتصادی کشور است تا از چنین رکودی به درآید. شکی نیست که تفوق سیاسی به انواع تسلطها منجر خواهد شد از جمله تسلط اقتصادی.