ادبیات پشت وانتی

نویسنده

mostafaizadi455.jpg

روزنامه‌ای داریم که پدربزرگ جراید محافظه‌کار است. در دو رژیم، اطلاع‌رسانی و کار سیاسی کرده و به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با مراکز جمع‌آوری و تولید اخبار سیاسی-امنیتی داشته و دارد و با امکانات گسترده‌ای که از بیت‌المال در اختیار آن است، می‌تواند هر لحظه، بدون اینکه ذره‌ای نگران تعطیلی خود باشد، مخالفان خود را به چوب بی‌مهری بنوازد و بعضاً از دستگاه‌های قضایی یا امنیتی و یا حتی اجرائی بخواهد که از این افراد و یا جریان‌های سیاسی‌ای که مثلاً افشایشان می‌کند، به سادگی نگذرند و گرنه چه می‌شود و چه می‌شود…

این روزنامه، چه در گذشته‌های دور و چه در سال‌های نزدیک، در یک وجه مشترک کاملاً روشن، انقلابیون و فرهیختگان متدینی را که از نظر فکری و سیاسی مطابق میل خود نمی‌داند، تحت عنوان انتقاد و انذار مورد هتک قرار داده و صد البته نه در آن دوران دور و نه در این دوره چند ساله، موفقیتی حاصل نکرده و نمی‌کند چرا که انقلابیون آن دوره با افت و خیزهایی پیروز شدند و جمهوری اسلامی را برپا کردند و فرهیختگان متدین امروز نیز با افت و خیزهایی انحرافات بار شده بر انقلاب را اصلاح خواهند کرد.

این روزنامه، هر از چندگاه خود را با یک روزنامه یا جریده‌ی مورد قبول اهالی فکر و اندیشه و گروه‌ها و احزاب و افراد اصلاح‌طلب، درگیر می‌کند تا بر ادعای مبهم رهروی خویش در مسیر انقلاب و امام، پافشاری نماید. در افتادن کیهان با روزنامه ایران در سال‌های گذشته، روزنامه شرق در سال‌های اخیر و روزنامه اعتماد ملی در حال حاضر، نشان می‌دهد که بعضی‌ها علی‌رغم حضور در حاشیه امن قدرت، آش خود را در درگیری می‌پزند و البته بسیار هم تلاش دارند، موضع‌گیری‌های خود را اعتقادی جلوه دهند و نه سیاسی. اما واقعیت این است که دستشان خوانده شده و حنایشان دیگر رنگی ندارد. مانند همین ادعای چندین و چند ساله پیرامون مخالفت رابطه و مذاکره با امریکا که چقدر بعنوان رفتار اعتقادی از امام راحل مایه می‌گذاشتند. اما از همان اول که جریده مذکور دهها سر مقاله و صدها مقاله و هزاران خبر اعم از ویژه و نا ویژه و میلیون‌ها کلمه، برای انتقاد از اصلاح‌طلبان چاپ می‌کرد که پیگیری تنش‌زدائی بین ایران و امریکا، خلاف سیاست بنیادین جمهوری اسلامی و متضاد با نظر امام(ره) است، معلوم بود که رفتارش سیاسی است و همفکران آن علاقه‌مندند که تنش‌زدائی و فرود آوردن دیوار بی‌اعتمادی و مذاکره و رابطه بین ایران و امریکا بدست خودشان باشد نه اصلاح‌طلبان. و دیدیم که چند ماهی از پایان کار دولت اصلاحات نگذشته بود که زمزمه مذاکره و رابطه – البته به بهانه مساله عراق – شروع شد و اکنون نیز خبرهایی مبنی بر مذاکره طرفین در نیویورک در جریان است و روزهائی نه چندان دور، وزرای خارجه دو کشور، با هم سلام علیکی خواهند داشت و الی آخر. و بعید نیست روزی را شاهد باشیم که سفیر آمریکا در ایران، با عزت و احترام همچون سفرای کشورهای غربی و شرقی و عربی که اخبارش را در کیهان می‌خواندیم، برای بازدید از موسسه عظیم کیهان و ملاقات و خوردن یک فنجان قهوه با مدیر مسئول آن، در کوچه شهید شاهچراغی، از روی فرش قرمز بگذرد و بعد هم یک گفتگوی انتقادی و چالشی را در صفحات پدربزرگ جراید محافظه‌کار بخوانیم. خدا نکند این همه ضدیت با اسرائیل که بعد از فروکش کردن ضدیت با امریکا، فضای مطبوعاتی پدربزرگ موصوف را انباشته، چیزی شبیه فضاسازی علیه امریکا در دوران اصلاحات این روزنامه باشد، بلکه این مقوله اعتقادی باشد و نه سیاسی. همانگونه که حمایت از حقوق فلسطینی‌ها و دفاع از مظلومینی که مورد ستم رژیم خون‌آشام اسرائیل قرار گرفته‌اند، در نزد روشنفکران متدین و روحانیون نواندیش و مردم صالح و صادق، یک اعتقاد دینی و یک وظیفه شرعی است.

در جدال مطبوعاتی که در روزهای اخیر بین کیهان و اعتماد ملی پیش آمد عبارتی از ناحیه کیهان‌نویسان مطرح شد تحت عنوان “ادبیات پشت وانتی” که برای بنده قابل توجه بود. من نمی‌دانم این راننده‌های زحمتکش و پرتلاش و البته مستضعف وانت‌بارها، چه دردسری برای کیهان فراهم کرده‌اند، که برای پائین آوردن شأن نویسنده‌های مخالف خود، نوشته‌هایی که این افراد زحمتکش برای بدنه وانت خود انتخاب کرده‌اند، مثال آورده می‌شود. اگر چه نوشته‌های جدی و طنز پشت وانت‌بارها، و نیز اشعار و جملات جالب پشت کامیون‌ها، سرشار از مضامینی است که با روح حاکم بر کیهان مغایرت دارد و دست‌اندرکاران این روزنامه، این نوشته‌ها را سبک می‌شمارند تا رقیب را از میدان بدر کنند، اما از نویسندگان جوابیه‌های اعتماد ملی بعید بود که بر آن دیدگاه که ادبیات پشت وانتی را سخیف شمرده است، صحه بگذارند.

رانندگان کامیون‌ها و وانت‌بارها که بدنه خودرو خویش را بهترین رسانه برای انتقال دیدگاه‌های خود می‌دانند، از چه حرف می‌زنند؟ از خشونت؟ از بد رفتاری با روشنفکران و فرهیختگان؟ از متهم کردن این و آن؟ از پرونده‌سازی و افشاگری؟ از خروج از معاهده NPT؟ از چماق نوشتاری علیه مخالفان خود؟ از خود را قبول داشتن و دیگران را راندن؟ از داعیه‌داری ارزش‌ها در جهت اهداف سیاسی خود؟ و …….؟

اگر کسی در بیابان‌ها و کوه و کمرها، توانست جمله‌ای کینه‌توزانه یا خشونت‌آمیز، پشت وانت بارها بخواند، به کیهان حق بهره‌‌برداری سیاسی از عبارت “ادبیات پشت وانتی” را می‌دهیم. شاید قهرآمیزترین جمله پشت وانت بارها عبارت “بر چشم بد لعنت” باشد، و گرنه همه صحبت از عشق و محبت و غم هجران و بیمه ابوالفضل و “مالک اصلی خداست، این امانت پیش ماست” و قهر و آشتی عاطفی و یادی از زادگاه خود و بسیاری هم طنز و شوخی با سایرین.

نگارنده، رسانه جالب بدنه وانت‌ها و کامیون‌ها را، بسیار آموزنده‌تر از رسانه‌های پر ادعا می‌داند. اگر چه خبر رسانی نمی‌کنند اما ادبیات بسیار دوست‌داشتنی و تلطیف کننده روح، در شرائط سخت رانندگی امروزه در جاده‌ها و بیابان‌ها دارد.

بگذریم… دعوای کیهان و اعتماد ملی هم تمام می‌شود و چون حزب اعتماد ملی و آقای کروبی پیش از دیگران خود را برای انتخابات مجلس هشتم آماده کرده‌اند، نوبت کوبیدن روزنامه اعتماد ملی جلو افتاده است. به مرور که پیش می‌رویم و به انتخابات مجلس نزدیک می‌شویم، شاهد برخورد پدربزرگ جراید محافظه‌کاربا سایر مطبوعات اصلاح‌طلبان که قصد رقابت با جناح راست را دارند، خواهیم بود.

البته انعکاس مشکلات جامعه، اعم از گرانی و سوء مدیریت و مسائل حاد اجتماعی و وضع اسفبار تولید و تورم و قول و قرارهای مقامات با مردم، موقتاً تا پس از انتخابات فراموش می‌شود. گر چه طرح این مشکلات، تاکتیک آقایان در دوره خاتمی بود، نه حالا که خودی‌ها سرکارند.

منبع: اعتماد ملی