حذف فیلم های حامی فتنه!

حامد احمدی
حامد احمدی

» گزارش/ مروری بر جشنواره فیلم فجر

عصبانی نیستم/ علی درمیشیان- این فیلم از جشنواره فیلم فجر حذف شد

 

جشنواره فیلم فجر جدا از آن پسوند خنده‌دار و نچسب بین‌المللی، یک جشنواره داخلی است که جز مرور آثار ساخته شده هر سال، با جنجال و حاشیه شناخته و تعریف می‌شود. همیشه نشان دادن فیلم‌هایی که با قوانین نیروهای تندرو، نه وزارت ارشاد، تطبیق نداشته و البته تقسیم جوایز یا همان غنایم، سر و صدای زیادی در این جشنواره به وجود آورده و آن را در کانون توجه قرار داده است. امسال هم بعد از سپری شدن دوران شیرین وعده‌ها، با بخش‌نامه‌‌ کردن “امید”، همه در انتظار “تدبیری” بودند که این جشنواره را از نمونه‌های قبلی متمایز و متفاوت بکند. اما گویا در هنوز به روی همان پاشنه می‌چرخد و اگر تدبیری هم وجود دارد در ادامه و امتداد همان تفکر مدیران قبلی است. تفکری که فیلم‌های حکومتی را به زور هم که شده بر صدر می‌نشاند و فیلم‌های کمی مستقل‌تر را یا کامل حذف می‌کند یا در تنگناهایی قرار می‌دهد که فرق زیادی با توقیف و عدم نمایش ندارد.

در شکل اهدای جوایز هم چیزی که به چشم خورد، همانطور که حتی رسانه های داخل ایران به آن اشاره کردند، تقسیم جوایز بین دوستان بود. بیشترین جوایز بین فیلم های احمدرضا درویش، بهروز افخمی و ابراهیم حاتمی کیا تقسیم شد. یعنی دقیقا کسانی که به عنوان جوانان انقلابی وارد سینما شدند و در تمام این سالها تفکری همسو با اصلاح طلبان داشته اند. اگر در گوشه و کنار جوایز دیگری هم داده شد به کسانی بود که به نوعی ادامه دهنده راه همان نسل انقلابی هستند.

 

فیلم شیار 143 با لابی و فشار وارد جشنواره شد و در رای گیری مشکوک فیلم برگزیده مردم اعلام شد

 

سوگلی مدیران امسال فیلم “شیار 143” به کارگردانی نرگس آبیار” بود. فیلمی که ابتدا برای هیچ‌کدام از بخش‌های جشنواره انتخاب نشد اما بعدا به شهادت ابراهیم حاتمی‌کیا با لابی وارد بخش مسابقه شد، برای گرفتن چند جایزه نامزد شد و از همه عجیب‌تر با یک چشم‌بندی عجیب و صحنه‌آرایی غریب در صدر فیلم‌های محبوب مردم هم قرار گرفت. آبیار که از ابتدا با مراکز دولتی پیوند داشته است و با حضور در کلاس‌های قصه‌نویسی سازمان تبلیغات اسلامی وارد دنیای هنر شده، بعد از ساخت بی سر و صدای اولین فیلم‌اش، “شیار 143” را با بودجه کافی و در ژانر اختراعی جمهوری‌اسلامی یعنی دفاع مقدس جلو دوربین برد. فیلم ابتدا توسط نشریات و خبرگزاری‌های دولتی، بعد از نمایش‌های خصوصی، حمایت شد و وقتی نام‌ش در بین فیلم‌های انتخابی قرار نگرفت، هجمه سایت‌های تندرو باعث شد که فیلم را در بخش مسابقه سینمای ایران بپذیرند. فیلمی که مورد توجه منتقدان قرار نگرفت، بعد از چند نمایش مردمی، ناگهان نام‌ش به عنوان انتخاب مردم در صدر فیلم‌های آرای عمومی به چشم خورد. آن هم زمانی که دو فیلم “قصه‌ها”- ساخته رخشان بنی‌اعتماد- و “عصبانی نیستم” - ساخته رضا درمیشیان- که به عنوان “فیلم‌های حامی فتنه” معرفی شده‌اند در صدر انتخاب‌های مردمی بودند.

 

فیلم عصبانی نیستم به عنوان فیلم حامی فتنه مجبور شد که با نامه سازندگانش از مسابقه جشنواره کنار بکشد

 

رسانه‌های تندرو با کمک برخی از نماینده‌گان مجلس پیش از شروع جشنواره با ایجاد جو سنگینی سعی داشتند اجازه ندهند چند فیلم که به نوعی روایت‌گر دوران بعد از سال 88 هستند، در جشنواره حضور پیدا بکنند. عنوان “فیلم‌های حامی فتنه” را برای‌شان انتخاب کردند و به وزارت ارشاد هشدار دادند که به هیچ‌وجه اجازه حضور این فیلم‌ها را صادر نکند. از ابتدا جشنواره هم این رسانه‌ها به رهبری خبرگزاری فارس و رجانیوز فیلم‌های “قصه‌ها”، “عصبانی نیستم” و “خانه پدری” را مورد حمله قرار دادند و خواهان توقیف‌شان شدند. در بین این سه فیلم البته “خانه پدری” در بخش مسابقه حضور نداشت و دیگر احتیاجی به پائین کشیدنش در میان آرا عمومی یا تاثیر گذاشتن بر نظر داوران جشنواره نبود. اما وقتی بعد از گذشت سه روز از جشنواره، مکان اول و دوم فیلم‌های منتخب مردم در اختیار “عصبانی نیستم” و “قصه‌ها” قرار گرفت، به دلیل نامعلومی صندوق‌های آرا مردمی مربوط به فیلم “عصبانی نیستم” از سینماها جمع شد و بعد از چند روز، “شیار 143” و “چ” - ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا- با آرا بیشتر در رتبه‌ اول و دوم جا گرفتند و “عصبانی نیستم” بین پنج فیلم اول هم نبود. رای‌گیری‌ای که یادآور شمارش آرا در انتخابات ریاست‌جمهوری در سال‌های 1384 و 1388 بود. جالب این‌که این‌جا هم بعد از بالا بردن و پائین آوردن آرا به دستور مدیران و صحنه‌گردانان پشت پرده، پای نیروی نظامی و یگان ویژه هم وسط آمد که وظیفه‌شان متفرق کردن تماشاگرانی بود که می‌خواستند فیلم “عصبانی نیستم” را در سانس فوق‌العاده تماشا کنند.

“عصبانی نیستم” روایت‌گر دانشجو ستاره‌داری است که در زنده‌گی شخصی‌اش به مشکلاتی برمی‌خورد. همین اشاره کوتاه به دانشجویان ستاره‌دار و اتفاقات سال 88 باعث شد که رسانه‌های تندرو، فیلم را مورد حمله قرار بدهند و با این‌که کارگردان فیلم، مثل رخشان بنی‌اعتماد، موضع‌گیری سیاسی مشخصی ندارد اما به خاطر سوژه انتخابی‌اش مجبور شد که بخش پایانی فیلمش را به طور کامل تغییر بدهد؛ اما با همه این تغییرات باز مورد انتقاد قرار گرفت تا آنجایی که حتی حضور بازیگران فیلم در میان کاندیداهای بردن سیمرغ بلورین تحت عنوان “پالس دادن وزارت ارشاد برای ساخت فیلم‌های حامی فتنه” تقبیح شد.

 

آشغال های دوست داشتنی/ محسن امیر یوسفی. این فیلم مجوز حضور در جشنواره فیلم فجر را بدست نیاورد.

 

اما جدا از هیاهو و رقابت اجباری و تحمیلی که میان فیلم‌هایی مثل قصه‌ها و عصبانی نیستم با 143 و چ به وجود آمد، فیلم رستاخیز ساخته احمدرضا درویش که با بودجه 12 میلیاردی و طی 4 سال ساخته شده، بیشتر از فیلم‌های دیگر کاندیدای دریافت جایزه است. رستاخیز که گفته می‌شد برای حضور در جشنواره سال گذشته هم آماده نمایش بوده، به خواست احمدرضا درویش فرم حضور در جشنواره مدیران احمدی‌نژاد را پر نکرد تا اولین اکرانش در دولتی هم‌سو با تفکرات کارگردان باشد. هم‌سویی‌ای که حالا با اعلام کاندیداها واضح‌تر شده. رستاخیز با بی‌اعتنایی و انتقاد شدید منتقدان مواجه شد و رسانه‌های ارزشی هم بی‌توجه به مضمون عاشورایی فیلم، آن را نقد کردند و به نظر نمی‌رسد بودجه شگفت‌انگیز باعث شده باشد که احمدرضا درویش فیلم خوبی بسازد. اما گویا برد امسال به خاطر همان نزدیکی‌های حزبی و گروهی با رستاخیز است. فیلمی با زمان نمایش 180 دقیقه‌ای که احتمالا بهترین زمان اکران را در اختیار خواهد داشت و طبق گفته سازنده‌گانش برای نمایش عمومی‌اش در کشورهای همسایه هم برنامه‌ریزی شده است. اما شاید بازنده بزرگ جشنواره امسال منوچهر محمدی باشد. تهیه‌کننده مشهوری که همیشه کارت سبز ویژه‌ای برای پرداختن به موضوع‌های ملتهب داشته امسال با تهیه دو فیلم به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور و حامد محمدی- پسر منوچهر محمدی- در جشنواره حضور داشت. فیلم اول- مهمان داریم- درباره خانواده‌ شهیدی است که در انزوا گرفتار افسردگی شده‌اند و در پایان فیلم با حضور مهمانی که با نشانه‌ها مشخص می‌شود رهبر جمهوری اسلامی، سیدعلی خامنه‌ای است، حال‌شان خوب می‌شود. دومین فیلم- فرشته‌ها با هم می‌آیند- هم مثل چند اثر دیگر به تهیه محمدی زندگی روحانیون را بازتاب می‌دهد. هیچ‌کدام از این دو فیلم اما مورد توجه مردم، منتقدان و هیات داوران قرار نگرفتند و فقط در یکی دو رشته کاندیدا شدند.

جشنواره سی و دوم که خیلی سعی شده بود با شکوه برگزار بشود و عنوان “بازی بزرگان” را برایش انتخاب کرده بودند، با نمایش فیلم‌های کارگردان‌های مشهور و کیفیت نازل‌ آثارشان یک‌باره تبدیل شد به جشنواره‌ “سایه بزرگان”! فیلم‌های اشباح- داریوش مهرجویی-، متروپل- مسعود کیمیایی- و پنجاه قدم آخر- کیومرث پوراحمد- نه تنها مورد توجه مخاطبان عام قرار نگرفت که در سینمای ویژه مطبوعات باعث خنده تماشاگرانی شد که با کف زدن‌های ممتد سعی داشتند اعتراض‌شان را به این فیلم‌ها نشان بدهند. جو در سینمای مطبوعات چنان سنگین بود که مهرجویی و کیمیایی در جلسه نقد و بررسی فیلم‌هایشان حضور پیدا نکردند و کیومرث پوراحمد پیش از آغاز جلسه پرسش و پاسخ اعلام کرد “توانایی‌اش برای ساخت فیلم همین قدر بوده. ” فیلم‌های کمال تبریزی، ابراهیم حاتمی‌کیا و بهروز افخمی- نسل فیلمسازان انقلابی- هم بدون واکنش خاصی به نمایش درآمد و مورد توجه قرار نگرفت.

 

شهیدی فر که فیلمهای جشنواره را نانجیب خوانده بود، توسط صدا و سیما برای اجرای اختتامیه انتخاب شد

 

اختتامیه جشنواره هم با حاشیه‌ای همراه بود که به نوعی در امتداد مشکلاتی بود که برای پخش مستقیم مصاحبه رئیس‌جمهور پیش آمد. مدیران جشنواره قصد داشتند برنامه اختتامیه توسط حسین پاکدل مجری قدیمی صدا و سیما و مدیر سابق تئاتر شهر برگزار بشود اما صدا و سیما با اعلام ممنوع‌الکاری این مجری و درخواست استفاده از محمدرضا شهیدی‌فر برای اجرای این برنامه، باعث شد که مدیران جشنواره نظرشان را تغییر بدهد و اجرای برنامه را به شهیدی‌فر بسپارند. یعنی همان مجری‌ای که در طول برگزاری جشنواره، در جلسات نقد و بررسی فیلم‌ها، با اشاره به خواب‌زده‌ها- فریدون جیرانی- و خانه پدری- کیانوش عیاری- این فیلم‌ها را نانجیب و غیرشریف معرفی کرد. مجموع این اتفاقات در نهایت با انتقاد تند پاکدل همراه شد؛ او در مصاحبه‌ای با تایید ممنوع‌الکار بودنش در صدا و سیما گفت “برای وزارت ارشاد متاسفم که زیر مجموعه صدا و سیما شده است. “

بالاخره اختتامیه جشنواره با حضور محمدرضا شهیدی‌فر روی صحنه آغاز شد. برنامه با تعارفات معمول و پخش کلیپ و سخنرانی رضاداد و جنتی ادامه داشت تا رسیدن به نقطه مناقشه‌برانگیز و جنجالی؛ بخش اهدای جوایز. بخشی که لااقل برای رسانه‌های ارزشی آن‌قدر حیثیتی و مهم بود که چند ساعت قبل از آغاز مراسم اعلام کردند که قرار است در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به فیلمی جایزه بدهند که حامی فتنه است. فیلم مورد اشاره “عصبانی نیستم” بود. شایعات هم به موازات اخبار رسمی پیش می‌رفتند. گفته می‌شد مسئولان جشنواره از سازندگان فیلم خواسته‌اند تا با ارسال نامه‌ای از بخش مسابقه کنار بکشند. شایعه‌ای که در میانه مراسم و با اعلام شهیدی‌فر رسمیت پیدا کرد تا نوید محمدزاده و باران کوثری که به عنوان برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد و دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن توسط هیات داوران انتخاب شده بودند، از لیست کاندیداها خط بخورند. عقب‌نشینی مدیران فرهنگی دولت روحانی در حالی اتفاق افتاد که هومن سیدی روی سن برج میلاد، بعد از بردن سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول، جایزه‌اش را به حسن روحانی تقدیم کرد!

هم‌راهی دولت با سانسور و گروه‌های فشار باز باعث نشد که صدا و سیما همین مراسم نصفه‌نیمه و تحمیلی را بدون ممیزی روی آنتن بفرستد. وقتی محسن دارسنج برای گرفتن دیپلم افتخار بهترین چهره‌پرداز روی صحنه رفت و جایزه‌اش را به محسن امیریوسفی- کارگردان فیلم “آشغال‌های دوست‌داشتنی”-تقدیم کرد، شبکه نمایش پخش مستقیم مراسم را قطع کرد تا حتی نام کارگردانی که فیلمش اجازه نمایش در سالن مطبوعات را هم نگرفت، پخش نشود. در بخش دیگری از برنامه هم وقتی سیدجمال ساداتیان تهیه‌کننده فیلم “آذز، شهدخت، پرویز و دیگران” به خاطر بی‌مهری به بعضی از فیلم‌ها گلایه کرد، تصاویر تلویزیونی قطع شدند و بعد از تمام شدن صحبت‌هایش، پخش مراسم ادامه پیدا کرد.

هر چه مراسم به پایان نزدیک‌تر می‌شد، پیش‌بینی‌ها و حدس‌ها بیشتر رنگ حقیقت می‌گرفتند. رستاخیز با گرفتن جایزه بهترین فیلم و کارگردانی تعداد سیمرغ‌هایش به عدد هشت رسید. در کنار رستاخیز، سعی شد با دادن جوایز جنبی و ویژه به “چ”- ابراهیم حاتمی‌کیا- و “شیار 143”- نرگس آبیار- فیلم‌های ارزشی دیگر را هم مورد تقدیر قرار بدهند. در نهایت جایزه ویژه مردمی هم که حاصل رای‌گیری از تماشاگران فیلم‌هاست به طور مشترک به “شیار 143” و “خط ویژه”- مصطفی کیایی- اهدا شد. مصطفی کیایی در هنگام دریافت سیمرغش سعی کرد با تاکید روی جمله “عصبانی نیستم” به نوعی از فیلم رضا درمیشیان یاد بکند. در نهایت جشنواره سی‌ودوم با حاشیه‌های بسیار و زیر فشار نیروهای تندرو و هم‌راهی دولت با این جو و با انتخاب دوباره رضاداد به عنوان دبیر جشنواره آینده به پایان رسید.

 

فیلم برگزیده جشنواره سی و دوم؛ رستاخیز فیلمی با بودجه 12 میلیاردی که به واقعه عاشورا میپردازد

 

عادل فردوسی‌پور در ابتدای برنامه نود از مسئولان جشنواره فیلم فجر تشکر کرد که اجازه حضور تمام سلایق را صادر کرده‌اند. اگر حرف و فرض فردوسی‌پور را بپذیریم، جشنواره سی و دوم آینه تمام‌نمای “سینمای فعلی” ایران است. سینمایی که قدیمی‌ها و کارکشته‌هایش با فیلم‌های سردستی‌شان مورد خنده و تمسخر قرار می‌گیرند، نسل انقلابی‌اش با بودجه‌های کلان میلیاردی قصد دارد کپی و رونوشتی از سینمای هالیوود باشد و کارگردان‌های جوان‌ش با برچسب‌هایی نظیر “حامی فتنه” و “تلخ‌اندیشی” سانسور و توقیف و طرد می‌شوند. پتانسیل واقعی سینمای ایران مثل هنرهای دیگر هنوز بالقوه و معطل مانده در پستو خانه‌ها؛ جایی دور از بودجه‌های دولتی و زد و بندهای مرسوم بخش خصوصی‌ای که امثال بابک زنجانی نماینده‌گی‌اش می‌کنند، خاک می‌خورد، روزگار می‌گذراند و پیر می‌شود. بدون امید به تدبیر این مدیران و دولت‌مردان.