گپ

نویسنده
یوسف محمدی

گفت و گو با گلاب آدینه، مریم سعادت و محمد حاتمی در نشست رسانه ای نمایش “سه گانه اورنگ”

گردش زبان در متن

آقای حاتمی، اجرای شما از متون سه نویسنده تئاتر به دلیل جدابیت نوشته های ایشان بود یا کنار هم قرار دادن نام این سه نویسنده در یک تئاتر؟

استفاده از متون مختلف به علاقه و وابستگی من به هویتم بستگی دارد. همواره دوست داشتم نوشته های مشاهیر بزرگ را کار کنم اما به طور کل دوست دارم روی متونی که به فرهنگ ما نزدیک باشد، کار کنم. برای من برگرداندن یک قطعه و یا افزودن به بار کمدی یا تراژیک یک اثر بسیار سخت است؛ بنابراین با اعتقاد به اینکه نمایش هایی که از بستر فرهنگ ملی ما نشات گرفته باشد باعث آرامش من می شود، متون ایرانی را انتخاب می کنم و این امر جزء دغدغه های من است که رضایت خاطر را نیز برایم به دنبال داشته است.

 

طرح اولیه و ایده نخستین اجرای “سه گانه اورنگ” چگونه شکل می گیرد؟

در آغاز امر طرح اجرا را در سر داشتم و می خواستم کار نمایش که شامل سه بخش بود را انجام دهم اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که با نادری صحبت کنم و به دنبال بخش دوم بگردم که با موافقت نادری این پیشنهاد به یاراحمدی (دیگر نویسنده این اثر) که پیش از این تجربه یک همکاری را با هم داشتیم ارائه شد و متن به شکل صفحه به صفحه و با همکاری پارساپور (دراماتورژ نمایش) کامل شد.

 

و ماجرای تولید متن در همین جا خاتمه پیدا کرد؟

خیر… با ادامه پیدا کردن کار و تکمیل بخش سوم نمایش با افرادی صحبت کردم، ولی به دلیل نرسیدن به توافق و عدم هم خوانی بافت داستان ها به این نتیجه رسیدم که این بخش را با همکاری نیما نادری که در یک مجموعه تلویزیونی همکاری مشترکی با هم داشتیم کامل کنم که با ارائه متن از سوی وی این مشارکت جدی شد.

 

در اجرای اثر تا چه اندازه به متن پایبند بودید و چه چیزهایی موجب تغییرات اساسی در تولید نهایی شد؟

در تولید این اثر به متن پای بند بوده ام و تنها چیزی که در این نمایش به آن توجه داشتم گردش زبان بود که با آشنایی که یاراحمدی به زبان پهلوی داشت، مقید به رعایت زبان در نمایش شدم. از سوی دیگر متن بخش سوم نمایش که به عبارتی چرخ کرده امروزی است، دارای لغاتی است که در محاوره های روزمره استفاده می شود و فاقد مفهوم خاصی است. زیرا معتقدم قصد ما صیانت از زبان است و هر چیزی این که این ادبیات را به مخاطره بیندازد غلط است.

 

خانوم آدینه، برای بازی در این نمایش چه ویژگی و فاکتورهایی را مدنظر قرار داده اید؟

 گلاب آدینه: نام نویسنده اثربرای پذیرش حضور در این کار برای من کافی بود؛ چراکه نادری همیشه نویسنده مهمی برایم بوده است و در صورتی که نویسنده برایم شناخته شده باشد به طور غیر ارادی 80 درصد همکاری پذیرفته شده است. در غیر این صورت چون متن ایرانی است با اشتیاق آن را مطالعه می کنم تا میزان توانایی ام نسبت به یک متن را بسنجم.

 

مهم ترن نگرانی شما در شخصیت پردازی نمایش هایی که در آن به عنوان بازیگر حضور دارید چیست؟

 اولین نگرانی من همیشه تکرار بوده که نمی توانیم از آن رها شویم؛ چراکه نگاه، متن و صدای بازیگر همان است، اما سعی در اینکه بتواند به شکل جدیدی روی صحنه حاضر شود برایم بسیار جالب و جذاب است.

 

آیا در کلیت نمایش مساله ای خارج از متن یا اجرا وجود داشت که با پیشنهاد شما تغییر داشته باشد؟

در اجرای این اثر تصمیم اینکه بخشی از نمایش را به گونه بازی کنم که در لحن و گفتار تکراری نباشد با کارگردان مطرح کردم زیرا معتقد بودم که اجرای این بخش به شیوه معمول و رایج مرشدها پس از چند دقیقه در گوش مخاطب باقی می ماند و تماشاگر را از توجه به کلام بازیگر باز می دارد، که این مسئله با موافقت حاتمی تغییر کرد.

 

برای رسیدن به متن و نوع گویش شخصیتی که بازیگر آن هستید چه ترفندی داشتید؟

برای رسیدن به نقش، مصر بودم که خوانش متن با صدای نادری را شنیدم تا آهنگ نمایشنامه از طریق خالق متن را درک کنم که در پایان به شیوه کلامی درست این اثر دست پیدا کردم و تمرینات آغاز شد.

 

خانوم سعادت، شما چگونه به گروه اجرایی “سه گانه اورنگ” پیوستید؟

با وجود اینکه من به جوانان اعتماد زیادی دارم و معتقدم کار با جوانان با استعداد بسیار خوب است، اما باور نمی کردم که نویسنده این متن یک جوان باشد؛ بنابراین متن را خواندم و از آنجا که از حسی که متن منتقل می کرد خوشم آمد، به این گروه پیوستم.

 

با توجه به پیچیدگی زبان و شکل روایت نمایش، مشکلی برای اجرا نداشتید؟

من در آثار ایرانی زیادی همکاری نداشته ام، بنابراین طبیعی است که خواندن متن برایم سخت بود؛ بنابراین بدون اینکه بدانم متن این اثر از نویسنده ای جوان است (نیما نادری) با دو بار مطالعه توانستم آن را بخوانم.

 

آقای حاتمی در اجرایتان توجه ویژه ای به بدن بازیگر دارید و آن را به عنوان عنصر مهمی از “سه گانه اورنگ” در نمایش به کار برده اید. موافقید؟

کلیت اجرا پرفورمنس است زیرا معنای اصلی پرفورمنس، اجرا است. یکی از دغدغه های من در نمایش کلام بدن است که برایم جایگاه خاصی دارد زیرا هم آن را کار می کنم و هم دوست دارم و هم دغدغه من است. در این اثر کاراکتر نمایش، خود نمایش است و در قسمت های مختلف هم مفاهیم گوناگونی دارد و به صورت تشویش وهم و ذهنیت آدم ها نشان داده می شود که بار معنایی دارد. تماشاگر از وهله اول که حرکات مفهومی آغاز می شود با آن برخوردار می کند.

 

مهم ترن مساله ای که در روند تولید و اجرای این نمایش برایتان اهیمت دارد چیست؟

از اینکه مخاطبان نمایشم راضی از سالن نمایشی بیرون می روند و از اینکه ذهن تماشاگر برای چندین روز درگیر سوالات مختلفی می شود و مجبور به تفکر می شود خوشحال هستم