سهام اکثریت انتشارات خوارزمی به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد؛ خبری که بیش از همه پدر نشر مدرن ایران عبدالرحیم (تقی) جعفری را غمگین کرد.
او میگوید: سازمان تبلیغات هیچ سندی در اختیار ندارد و بدون سند خوارزمی را گرفته است، اگرچه من از چهل سال پیش خرده خرده سهام خوارزمی را خریده بودم و همه خوارزمی مال من بود، سازمان تبلیغاتیها با اطلاع از این موضوع همیشه نسبت به مالکیت انتشارات خوارزمی ادعا داشتند ولی هیچ سند محکمه پسندی برای این ادعا در اختیار نداشتند.
تلاش جدی این سازمان از حدود دوسال پیش شدت گرفت و کش و قوسهای فراوانی داشت رییس سازمان تبلیغات در مورد دشواریهای این پرونده پیشتر به فارس گفته بود: “از زمانهای قدیم ما دارای سهامی بودهایم که این سهام دچار چالش شده بود، یعنی در ادوار زمان به شکلی شده بود که برخی اعضای هیات مدیره گمانی داشتند که سهام ما اولا این تعداد نیست و ثانیا قوت تعیین مدیریت ندارد، اما ما رفتیم و اثبات کردیم که تعداد سهاممان این میزان است.”
جعفری در گفتگویی که با روزآنلاین داشت دربارهی این موضوع گفته بود:
در ابتدای سال ۱۳۵۸ مدیر بزرگترین موسسه انتشاراتی کشور بلکه خاورمیانه عبدالرحیم جعفری از سوی دادگاه انقلاب ممنوع المعامله میشود. احمد جنتی و محمد محمدی گیلانی صلحنامهای را به مدیر انتشارات پیشنهاد کردند که بر اساس آن دو سوم انتشارات امیرکبیر به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار و یک سوم دیگر در اختیار جعفری باشد.
جعفری که در بازداشت و در زندان اوین حضور داشته، از ترس جان راضی به امضای این صلحنامه میشود. اما وقتی در سال ۱۳۶۲ این صلحنامه نوشته میشود دیگر صحبت از دو سوم و یک سوم نیست. احمد جنتی بر روی همهی انتشارات امیرکبیر دست انداخته است.
متاسفانه جلد سوم از خاطرات عبدالرحیم جعفری هنوز در ایران منتشر نشده، اما شرح این ماجرا به طور کامل در این جلد آمده. تیر ۱۳۹۳ پس از درگذشت محمدی گیلانی، مهدی خزعلی فرزند عضو بلندپایه مجلس خبرگان رهبری نحوهی گرفتن امضا از جعفری را شرح میدهد: “جنتی و محمدی گیلانی وارد اتاق شدند و گیلانی با لگد بر سر و صورتم میزد تا انتشارات امیرکبیر را به تشکیلات جنتی هدیه کنم و من بهخاطر حفظ جانم چنین کردم!”
بهانهی صوری این واگذاری نیز نپرداختن خمس مال از سوی جعفری در سالهای گذشته عنوان میشود. حتی امروز هم عبدالرحیم(تقی) جعفری رونوشت این صلحنامه را در اختیار دارد و در دادگاههای متعدد ارائه کرده اما دادگاه میگوید چون خودتان هدیه کردید، دیگر قابل برگشت نیست.
جعفری اما همانند دیگر سرمایه دارانی که داراییشان مصادره میشد، از کشور خارج نشد. او تلاش برای باز پسگیری اموالاش را از همان دوره آغاز کرد، چند سالی صبر کرد و این تلاشها را از مجاری مذهبی دنبال کرد؛ با استفتاء از آیت الله خمینی رهبر جمهوری اسلامی آغاز کرد.
جعفری در سال ۱۳۵۶ در پرسشی از آیت الله خمینی دربارهی فردی که اموالاش با پروندهسازی از چنگاش به در آمده است، استفتاء میکند و آیت الله خمینی نیز در پاسخ مینویسد که باید اموال او به وی بازپس گردانده شود. اما از هنگام صدور چنین استفتایی تا امروز در آبان ۱۳۹۳ دستگاه قضایی هنوز رای به بازگرداندن انتشارات امیرکبیر و فروشگاههای آن به مالک نخستین آن نداده است.
جعفری اعتقاد دارد: “اموال من به ناحق مصادره شده بود. بنده در روزهای منتهی به انقلاب، از دارایی خودم پوستر امام خمینی را چاپ و بین مردم توزیع میکردم. حتی امیدوار بودیم که با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر فضای فرهنگی کشور، امکان فعالیتهای بیشتر نیز برایم مهیا شود ولی ناگهان اموال بنده و نشر امیرکبیر مصادره شد”.
شش سال از درگذشت علیرضا حیدری مدیر انتشارات خوارزمی میگذرد و سازمان تبلیغات اسلامی فکر دستاندازی بر این بنگاه قدیمی با چهل سال سابقه در زمینهی تولید کتاب را دارد.
دلیل دست اندازی سازمان تبلیغات بر انتشارات خوارزمی چیست؟
حالا چرا پس از گذشت این همه سال سازمان تبیغات به فکر مصادرهی انتشارات خوارزمی افتاده است؟ بهانهی این سازمان برای این اقدام، خریداری سهام خوارزمی در پیش از انقلاب از سوی عبدالرحیم جعفری است.
پس از دست اندازی سازمان تبلیغات اسلامی در سال ۱۳۶۲ بر موسسه انتشارات امیرکبیر را تصرف کرد، چون آقای جعفری مالک انتشارات خوارزمی نیز محسوب میشد، سازمان تبلیغات بر مالکیت این انتشارات نیز ادعا داشت.
در جریان یک دعوای حقوقی پیش از انقلاب، دو سوم سهام انتشارات خوارزمی را عبدالرحیم جعفری، مدیر و صاحب اصلی انتشارات امیرکبیر پیش از انقلاب خریده بود. وقتی متعلقات و توابع امیرکبیر دراختیار سازمان تبلیغات اسلامی قرارگرفت، انتشارات خوارزمی نیز در زمرهی آنها بود. تا زمانی که حیدری زنده بود، تلاشهای دست اندرکاران کنونی امیرکبیر برای تصاحب این شرکت به سرانجام نرسید.
دلیل اصلی ادامه یافتن کشمکش بین نهاد قدرت و مالکان خوارزمی برای مدت ۳۰ سال یک اتفاق خیلی ساده است؛ اگرچه بسیاری هستند که از ماجرای خرید سهام خوارزمی از سوی عبدالرحیم جعفری آگاه هستند و خود وی نیز در کتاب خاطراتاش این موضوع را نوشته است، اما در این ۳۰ سال سازمان تبلیغات اسلامی نتوانسته سندی برای اثبات ادعای مالکیت خود ارائه کند. به عبارت سادهتر اگرچه تعدادی از سهام خوارزمی که میزاناش را فقط خود جعفری میداند ، امیرکبیر پیش از انقلاب در اختیار گرفت اما این اسناد هم اکنون گم شده است.
تا این لحظه نیز کسی نمیداند که این اسناد نزد کیست. از آنجایی که سهام خریداری شده به شکل رسمی در دفاتر ثبت منتقل نشده بود، دعوای سازمان تبلیغات در این ۳۰ سال علیه مدیران خوارزمی به نتیجهای نرسیده. در این سالها هر زمان که کسانی از سازمان تبلیغات قصد دستاندازی بر خوارزمی را داشتند، هیات مدیره این شرکت از ایشان مدرک و سند مطالبه کردند؛ مدارکی که همه میدانند در اختیار ندارند!
علیرضا حیدری یک تنه جلوی سازمان تبلیغات ایستاد
مدیر عامل این انتشارات تا ۱۳۸۶سال علیرضا حیدری بود و با درگذشت او تلاش سازمان تبلیغات برای تصرف بر این انتشارات از سر گرفته شد. تا زمانی که حیدری زنده بود همهی تلاشهای سازمان تبلیغات برای دست اندازی به خوارزمی به هیچ نتیجهای نرسید.
در تمامی دادگاههای که با طرفیت سازمان تبلیغات برگزار میشد ، حیدری تنها یک نکته را به نماینده سازمان تبلیغات اسلامی میگفت: اگر سندی برای ادعای مالکیت خود بر انتشارات خوارزمی دارید ارایه کنید وگرنه وقت ما را نگیرید!
این پاسخ شجاعانهی حیدری به اعتقاد برخی موجب به دل گرفتن کینهی مدیران سازمان تبلیغات اسلامی شده بود و همین باعث شد که پس از درگذشت او و بدون ارایهی دلیل، دادگاه با اشارهی به شواهد دیگری رای به نفع این سازمان بدهد. بسیاری از اهالی نشر ایران که از نزدیک با این پرونده در ارتباط هستند، اعتقاد دارند که سازمان تبلیغات اسلامی تنها با اعمال نفوذ بر قاضی و با دستور شخص رییس قوهی قضاییه توانسته از کشاکشی بیست و چند ساله بیرون بیاید.
تلاش جدی این سازمان از حدود دو سال پیش شدت گرفت. رئیس سازمان تبلیغات در مورد دشواریهای این پرونده پیشتر به خبرگزاری فارس گفته بود: “از زمانهای قدیم ما دارای سهامی بودهایم که این سهام دچار چالش شده بود، یعنی در ادوار زمان به شکلی شده بود که برخی اعضای هیات مدیره گمانی داشتند که سهام ما اولا این تعداد نیست و ثانیا قوت تعیین مدیریت ندارد، اما ما رفتیم و اثبات کردیم که تعداد سهاممان این میزان است.”
آقای خاموشی در این گفتوگو تاکید کرده که موضوع این دادگاه “بحث مصادره خوارزمی نیست” و دعوای مطرح شده در مورد سهامی است که خریداری شده، و موضوع اختلافی را که به دادگاه کشیده شده، به ثبت رسمی نرسیدن میزان سهم هر یک از شرکا عنوان کرد.
پدر نشر ایران چه میگوید؟
“من دیگر خسته شدهام.“؛ این را تقی جعفری در ۹۶ سالهگی میگوید. خسته و رنجور از غم سالیان که برای نشر این سرزمین به تن هموار کرد و امروز باید شاهد از دست رفتن یکی یکی دسترنجهای خود باشد.
جعفری می گوید: “سازمان تبلیغات هیچ سندی در اختیار ندارد و بیخودی خوارزمی را گرفته است، اگرچه من از چهل سال پیش خرده خرده سهام خوارزمی را خریده بودم و همه خوارزمی مال من بود، سازمان تبلیغاتیها با اطلاع از این موضوع همیشه نسبت به مالکیت انتشارات خوارزمی ادعا داشتند، ولی هیچ سند محکمه پسندی برای این ادعا در اختیار نداشتند.”
موضوعی که آقای جعفری به آن اشاره میکند همان دلیلی است که در حقیقت این سازمان تا امروز نتوانسته بود انتشارات خوارزمی را مصادره کند؛ این مصادره بیش از ۳۰ سال به طول انجامیده بود.
اگرچه سازمان تبلیغات اسلامی برای در اختیار گرفتن امیرکبیر هیچ سندی در اختیار نداشت اما به گفته این سازمان، بر اساس آنچه توافقات قبلی خوانده میشود، با درگذشت آقای حیدری وضعیت مالکیت این انتشارت وارد مرحله تازهای شد. سازمان تبلیغات هنوز اعلام نکرده که چند درصد از سهام این انتشارات را در اختیار دارد اما تا پیش از دادگاه تیر ۱۳۹۴، نتوانسته بود نسبت به ادعای مالکیت بیش از ۳۰ درصد سندی ارائه دهد. به نظر میرسد اسناد مالکیت سهام این سازمان بر خوارزمی در جریان مصادره امیرکبیر، گم شده است - مصادره ای که در تاریخ مصادرههای جمهوری اسلامی یکی از پیچیدهترین موارد به شمار میرود.
مهدی خاموشی امروز اعلام کرده است که قصد ندارد با دیگر شرکای این انتشارات یعنی ورثه آقای حیدری وارد جدال شود: “بنای ما برای مواجهه با سایر سهامداران نخست همکاری است ولی اگر بخواهند سهامشان را نیز واگذار کنند قواعد خودشان را دارد.”
از عبدالرحیم جعفری میپرسم که سرانجام پیگیریها برای اعاده مالکیت بر امیرکبیر از طریق شکایت در مراجع قضایی به کجا رسید؟
می گوید: “من دیگر ول کردم، چون دیگر شرایطم اجازه نمیٰدهد و توانش را ندارم. من بیش از ۳۰ سال تلاش کردم ولی آقایان زورشان از من بیشتر است و با وجود رای دادگاههای مختلف برای پس دادن امیرکبیر، اینها به رای دادگاه عمل نمیکنند و نمیدهند. من هم دیگر پیگیری نکردم و از آخرین رایی که صادر شد و آقایان اجرا نکردند، من شکایت دیگری نکردم.”
علت چشم داشت امیرکبیر و برخی نهادهای دیگر به تصاحب این انتشاراتی، به اعتقاد حسن مختاباد وجود گنجینهای از کتابها است که این ناشر کهنه کار در طول حیات چهار دههای خود به بازار نشر عرضه کرد. اکنون سازمان تبلیغات اسلامی آنطور که رئیس آن گفته خواب دیگری برای خوارزمی دیده است: “حتما با نگاه به انقلاب اسلامی انتشارات خوارزمی را اداره خواهیم کرد”.
مسعود رضوی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ نشر ایران، در مورد دلایلی که سازمان تبلیغات اسلامی را واداشته امروز به سراغ انتشارات خوارزمی برود، در گفت و گویی یادآور میشود: “این سازمان با دارا بودن چندین موسسه انتشاراتی بزرگ، یکی از ضرردهترین بنگاههای نشر کتاب در کشور را اداره میکند. انتشارات خوارزمی در زمان تأسیس در حوزه کتابهای کمک درسی فعال بود اما پس از مدیریت مرحوم حیدری بر آن به شکوفایی رسید؛ کتابهای ماندگار و زبدهای را منتشر کرد از آثار پرویز ناتل خانلری، مجتبی مینوی، بدیعالزمان فروزانفر تا پرویز شهریاری، احمد بیرشک، سیمین دانشور و عزت الله فولادوند.
این که چرا سازمان تبلیغات با این بودجه کلان امروز به فکر دست اندازی بر خوارزمی افتاده، به نظر من به دلیل درگذشت مرحوم حیدری است؛ چون تا زمانی که او زنده بود به اینها راه نمی داد اما در جای خالی او امروز شاهد این هستیم که سازمان تبلیغات خوارزمی را هم تصاحب کرد.”
آقای رضوی در مورد آینده انتشارات خوارزمی می گوید: “مگر سازمان تبلیغات چه بر سر انتشارات امیرکبیر آورد؟ این موسسه را که به جرات میتوان گفت از بهترین موسسات خاورمیانه و آسیا بود امروز تبدیل به یکی از بیخاصیتترین ناشران دولتی کرده است. سازمان تبلیغات مگر با موسسه آیت الله شریعتمداری چه کرد؟ موسسهای که منشأ کارهای بزرگی بود و امروز نامی از آن هم برجای نمانده است. اینها به جای این که اموال آقای جعفری را پس بدهند که دادگاههای مختلف بارها به آن حکم داده است، دارند بر موسسات خصوصی دیگر نیز تصاحب میکنند. اینها چون میدانند اگر قرار باشد داراییهایی جعفری را بازپس بدهند با محاسبه ضرر و زیان و محاسبه خسارت این سی سال، باید نیمی از سازمان تبلیغات را به او بدهند، دست به تصرف آخرین حلقه از ناشران معتبر قدیمی زدهاند.”