بازیگر کلیدی؛از «فتنه» تا حزب توده

آرش بهمنی
آرش بهمنی

» حبیب‌الله عسگراولادی درگذشت

حبیب‌الله عسگراولادی٬ از موسسان حزب موتلفه و از چهره‌های سرشناس اصول‌گرایان سنتی در سن ۸۱ سالگی و بر اثر بیماری درگذشت. مرگ وی واکنش بسیاری از چهره‌های اصلاح طلب، اصول‌گرا٬ رهبر جمهوری‌اسلامی و حسن روحانی را به همراه داشت.

عسگراولادی پیش از تشکیل حزب موتلفه٬ از جمله حامیان جمعیت فداییان اسلام بود. وی سپس به همراه برخی از هم‌فکران خود در بازار تهران٬ اقدام به تاسیس جمعیت‌های موتلفه اسلامی کرد که چند سال پیش به حزب موتلفه اسلامی تغییر نام داد.

اعضای حزب موتلفه، دلیل مرگ عسگراولادی را عفونت مزمن ریوی و عوارض ناشی از جراحی قلب باز ذکر کرده‌اند.

وی در حکومت پیشین ایران، به دلیل نزدیکی به گروهی که حسن‌علی منصور٬ نخست‌وزیر وقت را ترور کرده بودند٬ بازداشت و به جرم نگهداری چمدان اسلحه بازداشت و به حبس ابد محکوم شد٬ اما در سال ۱۳۵۵ و پس از شرکت در “جشن سپاس” از زندان آزاد شد. حضور عسگراولادی و برخی زندانیان سیاسی دیگر در آن جشن٬ با انتقاد دیگر زندانیان سیاسی روبه‌رو شده بود؛ انتقادی که تا سال‌های اخیر هم ادامه داشت.

 

عسگراولادی پس از انقلاب سال ۵۷ وارد مجلس شورای اسلامی شد و سپس در دولت‌های محمد جواد باهنر، مهدوی کنی و میرحسین موسوی، وزیر بازرگانی بود. وی به همراه دیگر هم فکرانش در دولت٬ بارها با میرحسین موسوی بر سر سیاست‌های اقتصادی دولت درگیر شد. مساله‌ای که در نهایت منجر به نوشتن نامه از سوی این جمع به آیت‌الله خمینی شد: “عده‌ای در دولت به دنبال دولتی کردن مردم هستند و عده‌ای به دنبال مردمی کردن دولت… اگر بخواهیم از این بن بستی که دچار آن شده‌ایم، بیرون بیاییم و قفل اقتصاد کشور باز شود، باید به دنبال مردمی کردن اقتصاد باشیم”.

علی اکبر ناطق نوری (کشور) علی اکبر پرورش (آموزش و پرورش)، علی اکبر ولایتی (امورخارجه)، محسن رفیق دوست (سپاه)، مرتضی نبوی (پست و تلگراف) و احمد توکلی (کار) از جمله وزیرانی بودند که این نامه را امضا کردند و از وزارت نیز استعفا دادند.

درباره عسگراولادی سال‌ها این شایعه وجود داشت که وی از خاندانی اهل آیین یهود بوده و بعدها به اسلام گرویده است. دلیل این مساله نیز وجود پسوند “مسلمان” در انتهای نام فامیلی وی بود. خود او اما در این زمینه گفته بود: “من علت این موضوع را از پدرم پرسیدم که ایشان گفت به دلیل اینکه در امام‌زاده یحیی به دنیا آمدی، ثبت در آنجا دو قسمت بوده، یکی برای نوزادهای مسلمان و قسمت دیگر برای نوزادهای یهودی. مسئول ثبت که داشته مشخصات را در شناسنامه ثبت می‌کرده، به جای اینکه در قسمت مربوط به دین و مذهب بنویسد مسلمان، این کلمه را در آخر نام خانوادگی من نوشته است”.

عسگراولادی همچنین در سال ۱۳۶۱ همراه با جواد مادرشاهی - مشاور امنیتی آیت‌الله خامنه‌ای - به دیدار ولادیمیر کوزیچکین، افسر کا.گ.ب در تهران، که به غرب پناهنده شد٬ به پاکستان رفت و اطلاعاتی از وی گرفت. اطلاعاتی که به گفته هاشمی‌رفسنجانی شامل “مطالب جالب و مفیدی درباره عملکرد کا.گ.ب. و حزب توده و سیاست آینده شوروی در ایران” بود.

بعدها ابراهیم یزدی درباره این ملاقات گفته بود: “هنگامی که آقای عسگر اولادی… به پاکستان رفته بود، در آنجا اطلاعات مربوط به فعالیت حزب توده ایران و همکاری‌های آن حزب با روس‌ها، انتقال اطلاعات زمان جنگ به روس‌ها در اختیار ایشان گذاشته شد… ظاهراً تمام این اطلاعات را انگلیس‌ها از طریق پاکستان در اختیار ایران قرار دادند. با دریافت این اطلاعات، عملیات برخورد با حزب توده ایران کلید خورد و در صبح روز یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۶۱، نورالدین کیانوری، دبیر اول وقت،‌ و ۴۰ تن از رهبران و اعضای رده بالای این حزب توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شدند؛‌ نیروهایی که به گفته سعید حجاریان، ‌تحت فرماندهی محسن رضایی اقدام می‌کردند”.

عسگراولادی همچنین از زمان تشکیل کمیته امداد امام‌خمینی٬ نماینده بنیان‌گذار جمهوری‌اسلامی در این کمیته بود. وی این سمت را پس از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای هم در اختیار داشت. او رییس شورای مرکزی کمیته امداد و همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. به نوشته سایت جهان‌نیوز وی “نماینده مقام معظم رهبری در بازار تهران، نماینده مقام معظم رهبری در شورای مرکزی کمیته امداد، عضو هیئت منصفه مطبوعات” نیز بود. عسگراولادی تا چند سال پیش دبیرکل حزب موتلفه اسلامی هم بود که این سمت را به محمدنبی حبیبی تحویل داد.

عسگراولادی در دوران اصلاحات از منتقدان سیدمحمد خاتمی بود٬ اما در آن‌ سال‌ها و پس از روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد٬ به نامه‌نگاری با محمدرضا خاتمی٬‌دبیرکل حزب مشارکت پرداخت. نامه‌هایی که در آن، دو طرف به انتقاد از مواضع یکدیگر پرداخته بودند.

وی در سال‌های اخیر گرچه بیشتر سکوت کرده بود٬ اما سخنانش پیرامون موسوی و کروبی در سال گذشته جنجال‌ساز شد. او برخلاف دیگر اصول‌گرایان٬ گفته بود که میرحسین موسوی و مهدی کروبی را “سران فتنه” نمی داند. او با “فتنه گر” نامیدن مهدی کروبی و میرحسین موسوی، رهبران جنبش اعتراضی ایران مخالف بود و عقیده داشت که مشکل آنها باید حل شود، اما پیشنهاد می کرد که آنها “توبه” کنند و به دامن حکومت باز گردند. اظهار نظری که با واکنش بسیاری از اصولگرایان رو به رو شد.

او در واکنش به اظهارات مخالفان سخنانش گفته بود: “من به عنوان یک عضو هیات منصفه می‌گویم که من موسوی و کروبی را در فتنه ۸۸ مجرم نمی‌شناسم و آیا نباید این را بگویم چون به من انتقاد می‌کنند؟ آقایانی که بر مرکب احساس سوارند در آن دنیا نمی‌توانند جواب من را بدهند”.

البته شدت این اعتراض‌ها باعث شد که او پیشنهاد کناره گیری از حزب موتلفه را مطرح کند: “اگر اظهارات من برای حزب مؤتلفه اسلامی مشکل‌ساز شده، حاضرم از این حزب بروم، اما این اظهارات بر اساس یک وظیفه الهی مطرح شده و خواسته‌ام که قبل از مرگ به وظیفه‌ام عمل کنم و ناگفته‌های باقی‌مانده را بگویم”.

عسگراولادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی را جزو “سران فتنه” ندانسته و گفته بود که این دو نفر را “مفتون” - تحت تاثیر “فتنه”- می داند و نه هدایت کننده آن و خطاب به آن‌ها گفته بود: “از موسوی و کروبی درخواست دارم در ماه رمضان که ماه توبه است، نسبت به امام، رهبری و نظام شرایطی را ایجاد کنند که در شب‌های قدر آرامشی را که در دولت جدید پدید آمده، به جانب کمال ببریم و عید فطر امسال رنگ دینی، مذهبی، ملی و کشوری شود”.

مرگ عسگراولادی موجب واکنش گروه‌ها و شخصیت‌های مختلف سیاسی هم شد. آیت‌الله خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری‌اسلامی٬ در پیام تسلیت خود٬ وی را “مجاهد صادق و یار وفادار و معتمَد امام راحل” توصیف کرد که “از دوران جوانی تا آخرین سالها، همّت و تلاش و مجاهدت مخلصانه‌اش در این راه کاستی نگرفت. در دوران طاغوت، از نخستین روزهای مبارزات ملّت و روحانیّت، در کنار امام بزرگوار و در صفوف پر خطر حضور یافت و رنج سالها زندان و اسارت را صبورانه تحمّل کرد و پس از پیروزی انقلاب و برپایی جمهوری اسلامی، در سنگرهای حسّاس و اثرگذار خدمات صادقانه ارائه کرد و تا آخر عمر پر ماجرای خود از کار و تلاش فروگذار نکرد”.

حسن روحانی نیز در پیام تسلیت خود پیرامون عسگراولادی چنین نوشت: “این انقلابی دین‌باور… در سال‌های پس از انقلاب با تأکید بر مشی انقلابی و اعتدالی و تلاش در حفظ و صیانت از ارزش‌های نظام و ایجاد الفت و وفاق در میان گروه‌های سیاسی در اذهان ملت شریف، کارنامه‌ای درخشان از خود به یادگار گذاشت. آنچه این شخصیت مؤدب و متواضع بویژه در یک سال اخیر پی می‌گرفت، رویکرد اعتدالی و جلوگیری از تعمیق فاصله‌ها و دوری گزیدن از خشونت و تندروی بود که باید با تلاش‌های صمیمانه دوستداران او و همه مردم اخلاق‌مدار با جدیت دنبال شود”.