با ادامه روند نزولی قیمت نفت در بازارهای جهانی که در ایران خود را در به هم ریختگی بودجه سالانه دولت، افزایش اختلاف ها به دلیل ایستادگی سپاه و روحانیون در برابر پیشنهاد کاهش مخارجشان رخ داده است استفاده تبلیغاتی از شعار اقتصاد بدون نفت در دستور عمل رهبر و پیروان تندرو وی قرار گرفته که از همین تبلیغات حربه تازه ای علیه دولت روحانی ساخته اند.
شعار اقتصاد بدون نفت که اول بار در ایران از زبان پادشاه پیشین اعلام گشت که در ۱۹۷۳ میلادی در علت پشتبانی اش از افزایش بهای نفت به انرژی فسیلی عنوان “ماده نجیب” داد و خواستکار کاهش استخراج آن و نگاه داشتن برای نسل های آینده شد. عملی که هیچ گاه به اجرا در نیامد و در نهایت یکی از علل سقوط نظام پیشین از دید صاحب نظران بالابردن هزینه های کشور بدون توجه به زیرساخت ها بود.
تکرار نظریه پادشاه سابق در زمانی که حربه بهای نفت از دست دارندگان آن بیرون رفته و در اختیار خریداران قرار گرفته و دو سال بعد از آن که محمود احمدی نژاد با هدف گرفتن نفت دویست دلاری و با تحمیل تورمی چهل درصدی و بالابردن هزینه ها، بودجه دولت را سه برابر کرد، به شوخی شبیه است اما رهبر جمهوری اسلامی با اعلام آن کوشید تا نشان دهد که حکومت وی راهی برای مقابله با فشارهای غرب دارد. واکنش جهانی نشان می دهد کسی این بلوف را باور نکرده است.
به دنبال تاکید تازه رهبر بر اقتصاد بدون مقاومتی و برنامه ریزی برای اقتصاد بدون نفت، روزنامه کیهان که از منتقدان سرسخت دولت به ویژه در حوزه سیاست خارجی محسوب می شود و بارها از هر گونه احتمال توافق با عربستان در موضوع نفت بر آشفته شده است، اول هفته در سرمقاله ای که به بهانه ادامه سقوط قیمت نفت نوشت، خواستار “جراحی” اقتصاد ایران و بیرون آوردن “غده سطانی” نفت از بطن آن شد.
کیهان نوشت: “آمریکاییها سعی دارند بدون پذیرش مسئولیت رسمی، از کارت نفت ارزان قیمت برای فشار به ایران استفاده کنند…شرایط فعلی را میتوان مناسبتترین زمان برای خلاصی از شبح پترودلار دانست. این روزها زمزمههایی ضعیف از مجلس برای جراحی بودجه و بیرون کشیدن آن از چاه نفت شنیده میشود اما ناگفته پیداست که این حرکت تاریخی بیش از همه نیاز به عزم و همت دولت دارد چرا که اقتصاد نفتی یک بیماری دولتی است و البته منحصر به دولت کنونی هم نیست. شاید مشکل اینجاست که در این مورد خاص بیمار و جراح یکی هستند. آیا دولت یازدهم نام خود را به عنوان جراح سرطان پترودلار در تاریخ سیاسی-اقتصادی ایران ماندگار خواهد کرد؟ یک بار جراحی و تحمل درد و خونریزی بهتر از درد مزمن توده سرطانی است. البته بستگی به شجاعت بیمار هم دارد”.(لینک)
مشابه پیشنهاد کیهان را عباس شاکری، اقتصاد دان با سایت “فرارو” که از سایت های هوادار دولت محسوب می شود در میان گذاشته و گفته است: “طبیعتا کاهش قیمت نفت برای ما وضعیت خاصی ایجاد می کند. باید تصمیمی جدی اتخاذ کرد. کاری که در شرایط عادی هم باید انجام می شد چه برسد در این اوضاع بحرانی. ما میزان وابستگی به درآمدهای نفتی را کنترل نکردیم و مدیریت آن را تا به امروز به تعویق انداختیم. باید این اتفاق می افتاد تا در مسیر دیگری حرکت کنیم. زمان آن رسیده که وابستگی به نفت را کاهش دهیم.این یک هشدار جدی بود. آغازگر روندی که دیگر بر قیمت نفت و درآمدهایش حساب باز نکنیم”.
او افزوده است: “تنها مدیریت است که می تواند ایران را که یک کشور تماما وابسته به درآمدهای نفتی است، نجات دهد. باید هزینه ها در یک مقیاس ملی تصحیح و شفاف شوند. باید با یک اجماع فرا قوه ای این کاهش وابستگی را انجام دهیم و باید بخش های خصوصی را به مشارکت در طرح های عمرانی ترغیب کنیم. بنگاه های سودآور، تجار و دیگر مشاغل سودآوری در کشور وجود دارند که از دادن مالیات فرار می کنند. باید از این افراد و بنگاه ها مالیات گرفته شود نه آن افرادی که الان امروزه از آنان مالیات گرفته می شود و بیشتر تولیدکنندگان هستند. تولید کنندگانی که وضعیت چندان خوبی هم ندارند”.
او درباره رقم نفت ۷۲ دلاری برای ۱۲ ماه آینده هم می گوید: “با آنکه معلوم نیست که در سال آینده چه اتفاقی بر سر نفت می آید اما باید تمهیدات لازم، هم در زمان نوشتن و تصویب بودجه و هم در راه پیش رو اندیشیده شود. کاهش قیمت نفت نباید موجب آشفتگی بازارهای داخلی ما شود، اقتصادمان را بی ثبات کند، روی نرخ ارز مانور دهد. چون اگر این اتفاق ها بیافتد مشکلاتمان مضاعف و چند برابر خواهد شد”.(لینک)
بر اساس این گزارش، این پیشنهاد ها در حالی به دولت حسن روحانی داده می شود که هم اکنون اصلی ترین دغدغه دولت، نوشتن بودجه عمومی کشور با توجه به تغییرات اخیر بازار نفت برای سال آینده است. بودجه ای که در متن ارائه شده از سوی دولت به مجلس، قیمت نفت در آن ۷۲ دلار پیشبینی شده حال آنکه این قیمت هم اکنون تنها ۴۸ دلار است.
در همین باره، محمد کردبچه، مشاور رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی، درباره خط قرمز دولت در بحث قیمت نفت تاکید کرده است که دولت های ایران تجربه اداره کشور با نفت زیر ده دلار را نیز داشته اند و به همین دلیل، کاهش قیمت نفت تاثیری در روند تصویب بودجه نخواهد داشت.
او می گوید: “ما نباید عجولانه برخورد کنیم، زیرا همانطور که قیمت نفت اینقدر سریع پایین میآید، همانطور هم میتواند بالا رود. با این حال، مکانیزمهایی در اختیار دولت و مجلس قرار دارد که اگر قیمت نفت کاهش یابد، میتوانند بودجه را تامین کنند و نگذارند بودجه با شکست مواجه شود. در سال ۱۳۶۵ یا سال ۱۳۷۷ نیز قیمت نفت به کمتر از ۱۰ دلار رسید و درآمد نفت خیلی پایین آمد، اما ما بودجهمان بستیم و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. به عبارتی، اینگونه نیست که ما خط قرمزی در قیمت نفت داشته باشیم و نتوانیم بودجه را ببندیم”.(لینک)
او در حالی از توان اداره کشور با نفت زیر ده دلار سخن گفته که پیش از وی، اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت حسن روحانی این خط قرمز را نفت ۴۰ دلاری دانسته و گفته بود که “حتی با نفت ۴۰ دلاری نیز می توانیم کشور را اداره کنیم”.(لینک)
گفتنیست، بر اساس گزارش رسانه ها، قیمت نفت هم اکنون به کف قیمتی خود در ۵ و نیم سال گذشته رسیده است و سقوط بیش از پیش آن می تواند تبعات بسیاری برای اقتصادهای وابسته به نفت داشته باشد.(لینک)
تبلیغات بر سر قطع وابستگی به درآمد نفت در زمانی صورت می گیرد که تعهدات خارجی حکومت برای دفاع از سوریه و ایجاد و پرداخت هزینه سنگین حزب الله لبنان که پرخرج ترین بخش سیاست خارجی آن است همچون بر دوش ها سنگینی می کند. در عین حال هزینه های دلاری و ریالی مبارزه فرهنگی و نظامی به مراتب بیش از اندازه ای است که از تحمل دولتی با درآمد کمتر از فروش نفت امکان پذیر باشد. نمایندگان مجلس که خود با نزدیک شدن به انتخابات مدام خواستار افزایش تعهدات دولت در حوزه های نمایندگیشان هستند و همچنین نمایندگان دولت در فرصت های مختلف، در جلسات پشت درهای بسته و گزارش های محرمانه خطرات یک شورش عمومی در صورت ادامه تورم و گرانی را یادآور می شوند.
به همین دلیل به نظر می رسد که دولت، با وجود پیشنهاد جراحی مجدد اقتصاد ایران در تلاش است تا از طریق دیپلماسی و با جلب نظر همپیمانان همچون روسیه و ونزویلا، عربستان را وادار به کاهش سقف تولید و در نتیجه افزایش بهای نفت در روزهای آینده کند.(لینک)