هم پیمان برای برابری

نویسنده

hampeyman.jpg

کمپین یک میلیون امضا طرحی است برای عمومی کردن خواسته های برابری طلبانه حقوقی‎ ‎زنان با تکیه بر جمع ‏آوری یک میلیون امضا از میان همه اقشار و شهروندان جامعه‎. ‎اکنون این طرح که می توان از آن به عنوان فراخوانی ‏فراگیر یاد کرد وارد دومین سال‎ ‎تولد خود شده، و مسیری پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشته است‎.‎

حوزه اجتماعی، حوزه ای است وسیع و متنوع و شامل گروهها و صنوف مختلف‏‎ ‎اجتماعی. هر یک از گروه های ‏اجتماعی فارغ از مرزبندیهای در خود، و یا با دیگران، چه‎ ‎در حوزه نظری و چه در حوزه عملی، خواسته ها و اولویت ‏هایی مشترک با دیگر گروه های‎ ‎اجتماعی دارد که طرح و تلاش برای تحقق آنها بر عهده آن گروه ها نیز هست هرچند ‏در‎ ‎اولویت اول یا دوم شان نباشد. اگر برای فعالان کمپین یک میلیون امضا زنان، مسئله‎ ‎زنان و موقعیت فرودست آن ها ‏در قوانین و جامعه ضرورت دارد و در اولویت است به معنای‎ ‎بی توجهی آنان به دیگر خواسته های زنان نیست. همه ‏گروه های اجتماعی در یک متن واحد‎ ‎با یکدیگر زندگی می کنند و نیازها و خواسته های آنان مانند حلقه هایی متصل ‏آنها را‎ ‎در بر گرفته است. بنابراین هر گروهی اعم از کارگری، دانشجویی، زنان، معلمان، پرستاران، هنرمندان و… در ‏کنار پرداختن به مسائل اصلی خود می توانند در بقیه‎ ‎موارد ضمن همیاری با دیگر فعالان اجتماعی، برای عمومی کردن ‏خواسته های مشترک شان‏‎ ‎فعالیت داشته باشند‎.‎

تغییر قوانین تبعیض آمیز و نابرابر ممکن است به عنوان اولین دغدغه‎ ‎اعضای کمپین یک میلیون امضا مطرح باشد، اما ‏بدون شک فراخوانی اجتماعی است که همه‎ ‎گروهها و افراد اجتماع در آن به یاری خوانده شده اند. اما نقطه اشتراک ‏همه این‎ ‎حرکتها کجاست ؟ و معنای اصلی که می توان در آن توافقی جمعی حاصل کرد چیست؟ به نظر‏‎ ‎می رسد ‏مهمترین مفهوم طرح شده در کمپین یک میلیون امضا، مفهوم برابر خواهی جنسیتی و‏‎ ‎به طور اخص برابری حقوقی و ‏تلاش برای تحقق آن است، هرچند برابری مفهومی بسیار‏‎ ‎گسترده داردو به طور قطع نمی توان نقطه پایان آن را در ‏کمپین دید، اما فعالین جنبش‎ ‎زنان این طرح را به عنوان نقطه آغازی برای این راه در نظر گرفته اند. برابری برای‎ ‎همه ‏فعالان اجتماعی، برای همه اصناف و گروههای مختلف، مفهوم و موقعیتی ارزشمند و‏‎ ‎مهم است و بنابراین می تواند ‏نقطه عزیمتی برای همیاری و همدلی باشد. به طور مثال‎ ‎اگر مفهوم برابری حقوقی در کمپین یک میلیون امضا ‏دراولویت است، نمی تواند به بحث‏‎ ‎برابری جنسیتی در محیط کار، برابری دستمزد زن و مرد کارگر، برخوردهای ‏نابرابر‎ ‎جنسیتی با زنان کارگر حتی در درون جنبش کارگری…بی تفاوت باشد. یا اگر رفع‎ ‎نابرابری ها و مشکلات ‏اقتصادی برای یک زن کارگر در اولویت است به معنای چشم پوشی و‏‎ ‎نادیده گذاردن موقعیت نابرابر و وفرودست او ‏در قوانین نیست که حتی توجه به آن ازسوی‎ ‎زنان کارگرو فعالان جنبش کارگری ضروری است. چرا که نابرابری ‏حقوقی می تواند‏‎ ‎نابرابری اقتصادی و موقعیت فرودست زنان را تشدید کند.‏

ممکن است طرح مطالبه برابری حقوقی زنان، را جمعی از فعالین حقوق زنان‎ ‎بر روی میز گذاشته باشند و در راه آن ‏از هیچ تلاشی فروگذار نکنند، حتی تا پای زندان‎ ‎و حکمهای سنگین و… اما بدون شک نمی توان انتظار داشت که جمع ‏آوری یک میلیون امضا‎ ‎و بردن بحث برابری حقوقی زنان به میان همه اقشار و گروهها، تنها وظیفه این گروه‎ ‎محدود ‏باشد. چرخش نگاه به طرح های اجتماعی چون کمپین از زاویه ی حمایت از بیرون، به‎ ‎زاویه مسئولیت پذیری و ‏مشارکت از دادن یک امضا تا فعالیت گسترده تر در آن، نوعی‎ ‎ادای سهم در قبال آنچه درست می دانیم است. اتفاقی ‏است که می تواند موفقیت طرحهایی‎ ‎همانند کمپین را به دنبال داشته باشد، و نوید بخش به راه افتادن و پیروزی دیگر‎ ‎طرحهای اجتماعی نیز باشد‎.‎

با این نگاه می توان گفت کمپین یک میلیون امضا، طرحی در انحصار‎ ‎فعالان جنبش زنان نیست، بلکه وسعتی بسیار ‏بیشتر از آن دارد و اقبال عمومی از آن نیز‎ ‎تا حدودی گویای این نکته است. در واقع می توان گفت در پایان این پروژه ‏آنچه سنجیده‎ ‎می شود، تنها عملکرد فعالان حوزه زنان نیست بلکه تاثیر عملکرد اجتماعی آنان و‏‎ ‎همچنین میزان عملکرد ‏سایر گروههای اجتماعی در این میان نیز هست. موفقیت یا عدم‎ ‎موفقیت کمپین در جمع آوری امضا و عمومی کردن ‏خواسته های حقوقی زنان و در نهایت‎ ‎تغییر قوانین می تواند میزان الحراره جامعه ای باشد که ظرفیتهای خود را برای ‏رسیدن‎ ‎به خواسته های حقوقی و اجتماعی از راههای مسالمت آمیز و مدنی بسنجد‎.‎

با همه این اوصاف، اکنون زمان مناسبی برای طرح دوباره این فراخوان‎ ‎برای همه گروههای اجتماعی است، تا اعضا ‏کمپین فرصت های پیش رو را صرف تعامل با‎ ‎گروههای اجتماعی دیگر بکنند و با تاکید بر نقاط مشترک و با پرداختن ‏به دیدگاهها و‎ ‎نظرات هر دسته و یا گروه بار دیگر فراخوان خود را به میان جمع آورند. این کمپین‎ ‎حرکتی است است ‏که فارغ از مبداء خود در مقصد با بسیاری دیگر می تواند هم نوا باشد‎. ‎برابری، همان نقطه مشترکی است که هر فرد یا ‏گروهی می تواند بر سر آن با دیگران هم‎ ‎پیمان شود‎.‎

اکنون بر آن شده ایم که هر بار با یکی از گروههای اجتماعی به گفتگو‎ ‎بنشینیم و طرح خود را بار دیگر با آنان در میان ‏بگذاریم، از زبان خود آنان بشنویم، مدد گیریم و کاستی ها را چاره جوییم. در این راه می توانیم از مناسبت های مختلف ‏نیز‎ ‎به مثابه راهی برای بحث و تبادل نظر مدد گیریم. از آن جمله است اول ماه می روز‎ ‎جهانی کارگر، ما نیز ضمن ‏گرامیداشت این روز به همه کارگران و فعالین کارگری، طرح‎ ‎کمپین یک میلیون امضا را بار دیگر با آنها سهیم می ‏شویم تا خواسته برابر خواهی را‏‎ ‎گسترش دهیم‎.‎

منبع: تغییر برای برابری