زمینه‌ساز محاکمه‌ ناقضان حقوق بشر شویم

نویسنده
حبیب آبادانی

تحلیل‌گران سیاسی تقریبا متفق‌القول‌اند که دو دسته عامل داخلی و خارجی در سقوط نظام سلطنتی پهلوی نقش کلیدی داشته‌اند: اقتصاد آشفته و تورم لجام‌ گسیخته، فشار خارجی برای رعایت حقوق بشر.

این دو گروه عامل اکنون نیز چون آن مقطع تاریخی، هم‌زمان فعال شده‌اند و چون بمب ساعتی هرلحظه که می‌گذرد خطر انفجار بیشتر و فزاینده‌تر می‌گردد.

این‌ها عواملی هستند که نباید از چشمان آیت‌الله خامنه‌ای پنهان مانده باشند. او در دوران سازندگی زمانی که حرکت جهشی قیمت‌ها را دید، در اقدامی غیرمنتظره از آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت خواست که برنامه‌های تعدیل اقتصادی را کنار بگذارد و سیاست‌های انقباضی درپیش گیرد.

وی همچنین طی این سال‌ها از بیم فعال شدن عامل دوم، بارها در ملاقات‌های خصوصی به زیردستان خود گفته است که با کارت “انرژی هسته‌ای” به‌گونه‌ای وسیع و همه‌جانبه بازی کنند که مسئله‌ی “نقض حقوق بشر” که پاشنه‌ی آشیل یا چشم اسفندیار جمهوری اسلامی است، درحاشیه قرار گیرد و پشت برنامه‌ی هسته‌ای پنهان بماند.

اما اکنون، با اجبار دولت احمدی‌نژاد به اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها - که دولت پس از گذشت  9 ماه از سال هنوز جرأت و جسارت شروع آن را ندارد- و عقب‌نشینی نظام در برابر خواست دبیرکل و کمیسرعالی حقوق بشر برای بازدید از ایران، دو لبه‌ی تیز این قیچی در حال جمع‌شدن است، جمهوری اسلامی در تنگنای بیشتری قرار گرفته است. اکنون فرصت آن نیست که به مسئله‌ی اقتصادی و پیامدهای خواسته و ناخواسته‌ی طرح هدفمندسازی یارانه‌ها پرداخته شود؛ چون هم ‌زمان برای آن باقی است و هم اوضاع در زمان اجرا چنان آشفته خواهد شد که همه لب به اعتراض خواهند گشود، به‌گونه‌ای که آش شور صدای آشپز را هم درخواهد آورد!

اما موضوع حقوق بشر مقوله‌ی دیگری است. اخبار و گزارش‌ها حاکی از آن است که محمدجواد لاریجانی در جریان سفر خود به نیویورک چون هوا را پس دیده، پیش‌قدم شده تا خانم پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر و دستیارانش به ایران سفر کنند و بر اوضاع وخیم حقوق بشر، به‌ویژه نقض آشکار آن در خیابان‌ها، بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها در برخورد با اقلیت‌های قومی، جنسی و مذهبی، و نیز وضع مخالفان سیاسی نظارت کرده و گزارش تهیه کنند.

در این شرایط وظیفه‌ی ما جز این نیست که فشارهای همه‌جانبه‌ای را در داخل و خارج شکل دهیم که این سفر حالت یک دیدار رسمی و تشریفاتی پیدا نکند، به‌گونه‌ای که زندانیان سیاسی و خانواده‌های آنان در حاشیه قرار گیرند و بازدید آزاد از زندان‌ها و ملاقات رودررو با زندانیان درعمل منتفی شود.

در این جریان، سرپنجه‌های آیت‌الله خامنه‌ای در نقض حقوق بشر باید یک‌بار و برای همیشه قطع شوند؛ چون آنان بوده‌اند که نقش اصلی را در برخورد با فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی، به‌ویژه اهالی مطبوعات بازی کرده‌اند: محسنی اژه‌ای و سعید مرتضوی.

این دو اکنون نام‌شان در فهرست سیاه مجامع حقوقی بین‌المللی قرار گرفته است و تحت تعقیب هستند. دادستان سابق تهران علاوه بر این، اکنون بابت مسائلی چون پرونده‌ی قتل زهرا کاظمی و جنایات کهریزک که در ردیف اول متهمان قرار دارد؛ اما مسئول مستقیم او محسنی اژه‌ای توانسته است یا حمایت آیت‌الله خامنه‌ای خود را در سایه قرار دهد و از دست قانون و خشم ملت بگریزد.  به این علت است که او کماکان چون گذشته هر روز به‌گونه‌ای به‌روی مخالفان سیاسی، روزنامه‌نگاران و نمایندگان اقشار و گروه‌های مختلف چنگ و دندان می‌کشد. حال که پرونده‌ی نقض حقوق بشر ایران در اولویت رسیدگی سازمان ملل قرار گرفته است باید به‌گونه‌ای عمل شود تا این گروه از مسئولان نظامی، امنیتی و قضائی علاوه بر اینکه نتوانند مانع فعالیت آزاد نمایندگان بان‌کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل شوند، پاسخ‌گوی اقدام‌های شریرانه و غیرانسانی خود نیز باشند.

آنچه در نظام سلطنتی همانند دیگر رژیم‌های دیکتاتوری اتفاق افتاد و می‌افتد، این است که ابتدا این گروه از افراد حذف و محاکمه شوند. به‌عبارتی در این شرایط، وقتی حاکمان زیر فشارهای داخلی و خارجی تن به کنار گذاردن نقض حقوق بشر می‌دهند، خود داوطلبانه سرپنجه‌های خونین خود را قطع می‌کنند تا برابر دیدگان دیگران قرار نگیرند! سرپنجه‌هایی که در زمان اقتدار، گردن مردم را می‌فشرد و نیش دندان بر گلوی فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی فرومی‌کرد، و به اصطلاح، پوست از سرشان می‌کند.

در آستانه‌ی روز جهانی حقوق بشر، این فعالیت پیش‌نیاز محاکمه‌ی بین‌المللی چنین افرادی خواهد بود.