هفته دارد به آخر می رسد که ماجرای بزرگی شروع می شود. اعلام خبر کشف توطئه دو مامور جمهور اسلامی برای قتل سفیر عربستان در آمریکا، جهان را به خروش درمی آورد و خشم مقامات ام القرای جهان اسلام را چنان بر می انگیزد که موضوع سرنوشت ساز تست الکل از رانندگان را وا می گذارند و دهان هایشان کف می کند تا عمق فرهنگ “نظام مقدس” را عریانتر به نمایش در بیاورند.
مدعیان هشت آتشه فرهنگ و آزادی و مدیریت جهان، از فرد برگماشته بر سخنگوئی وزارت خارجه، تا فیلسوف نشانده شده بر صندلی ریاست مجلس، و یکی از فرماندهان اصلی سرکوب مردم، دهان به پاسخگوئی می گشایند؛ چندان که در خورگماشتگان “جمهوری اوباش” است.
سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به “ادعای واهی و بی اساس” مقامات آمریکایی همان حرف های کهنه را تکرار می کند: “این گونه رفتارهای نخ نما که مبتنی بر سیاست های خصمانه و دیرینه محور آمریکایی - صهیونیستی می باشد، نمایش مضحکی به شمار می رود که در راستای سناریوسازی های خاص و با اهداف تفرقه افکنانه از سوی دشمنان اسلام و منطقه تعقیب می شود.”
سرتیپ پاسدار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه همین حرف ها راتکرار می کند: “مضحک و بی اساس”، “سناریویی نخ نما و بی اساس و در حقیقت نوعی فرافکنی و ایجاد انحراف در افکار عمومی دنیا.”
علی لاریجانی که روزی روزگاری از توصیف هائی چون “گردودادن و درگرفتن” استفاده می کرد، حالا غرب را در وضعیت “سکته سیاسی” توصیف می کند و می گوید: “آمریکاییها مرتکب شیطنت احمقانه شدند. آمریکایی ها نمی توانند با این رفتار لجن، جلوی موج بیداری اسلامی در منطقه را بگیرند.”
بیهوده نیست که مصطفی تاج زاده به یاد دستمال های پاک می افتد و می پرسد: “اکنون بهتر از هر زمان دیگر معنای دست ها و دستمال های پاکی که قرار بود با فسادهای اقتصادی به مبارزه برخیزند، معلوم می شود. آیا پاک تر از این دست ها در طول تاریخ ایران مشاهده شده است؟!”
و روزهای هفته سوم مهرماه 1390- مانند تمامی سی و چند سال گذشته- پر است از “دست های پاک” نشستگان بر “قایق نظام” برای مقابله با “رفتار لجن” همه جهان .
سرلشگر جعفری صاحب یکی از دست های پاک است که بادستمال پاک به حضور خامنه ای می رسد: “خدای بزرگ را شاکریم که در عصر غیبت کبرای حضرت بقیة الله الاعظم (عج) از نعمت عظمای نیابت امام معصوم (ع) و ولایت فقیه در ساحت فقیهی عادل، مجاهدی حکیم و رهبری بصیر، هوشمند و جامع شرایط علمی و عملی برخورداریم. شما به حق خورشید پرفروغ اسلام ناب محمدی (ص) و هدایت بخش نهضت بیداری اسلامی در تاریخ معاصر به شمار میروید و در عصر جاهلیت مدرن ما را در صراط مستقیم الهی قرار داده اید. “
و همه امور را از “خورشید پر فروغ اسلام ناب محمدی” تحویل می گیرد: “سپاه دیگر بازوی مسلح و توانمند رهبری نبوده بلکه به عنوان بازوی غیر مسلح ایشان نیز محسوب می شود. رهبری هیچگونه محدودیتی را برای سپاه در انجام ماموریت قائل نشده اند.”
دست های پاک، سرکوب “حوادثی راکه در دوران تلخ اصلاحات به منظور خاموش کردن نور خدا اتفاق افتاد”، در “آزمایشی بسیار سخت” با کشتن نداو سهراب آغاز کردند. و در هفته ای که مادران داغدار دو جوان جانباخته جهان را به یاری می خوانند، گروه جدید ماموران امنیتی پس از حدود هشت ماه حبس خانگی، مهدی کروبی را برای مدت کوتاهی به منزل پسرش منتقل می کنند تا با اعضای خانواده خود دیدار کند. سهراب و ندا و شیخ دلاور و میلیونها نفر دیگر به راستی “رفتار لجن” داشتند! در سکوت راه می رفتند و پلاکاردی در دست داشتند: “رای من کو؟”
مدیر کل روابط خارجی اتحادیه اروپا در ادامه “رفتار لجن” از “تقاضای نمایندگان اتحادیه اروپا در تهران برای دیدار با میر حسین موسوی و مهدی کروبی” خبر می دهد.
و دست های پاک همچنان در کارند. متهمان حادثه خمینیشهردر ملاء عام اعدام می شوند. بیرحمی به اوج می رسد. حتی پزشک قانونی در کار نیست. زندگان به چهره بر دار شدگانی که حاصل سیاست فرهنگی نظامند، آب دهان می اندازند. جواب حاضران پرشمار مراسم اعدام به درخواست تشویق نیروی انتظامی، دشنام وهو ومضحکه است. خبرنگاران را از نوشتن این رویدادها منع می کنند. رقم اعدام شدگان درملاء عام در شش ماه اول سال به 135 نفر می رسد.
دار را برای کشیش زندانی هم آماده کرده اند. پرونده را برای “مقام رهبری” می فرستند. زندگی او در دست “فقیهی عادل، مجاهدی حکیم و رهبری بصیر” است. جای نگرانی نیست. عدل علی و رافت اسلامی از بیت آقا تا دادگاه اسلامی مانع “رفتار لجن” است.
بازداشت شدگان مراسم افطاری تبریزرا در دادگاه مورد ضرب و شتم قرار می دهند. پیشتر عیسی سحرخیزرا باپابند دردادگاهی مشابه محکوم کرده اند. حالا روزنامه نگار زندانی مجددا از صندلی چرخدار استفاده می کند. ۴ مهره در کمر و ۲ تا در گردنش آسیب دیده است. احتیاج به آب درمانی و فیزیوتراپی دارد. اما هیچگونه کاری برایش انجام نداده اند.
پیمان عارف – زندانی جوان را- پیش ازآزادی شلاق می زنند و تصویر پشت خونینش نقش مطبوعات جهان می شود تا همه رد دست های پاک را از نزدیک ببینند. همین سرنوشت در انتظار یک فیلمسازمستند است: “یک سال حبس تعزیری و ۹۰ ضربه شلاق برای مرضیه وفامهر.”
و وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در یک “رفتار لجن” نام ۲۹ مقام دیگر ایرانی را به دلیل نقض حقوق بشر در فهرست محدودیت های صدور ویزا و مسدود کردن دارایی های آنها قرار می دهند. وزیران اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی و دادگستری دولت هم در شمار تحریم شدگانند.
دست های پاک تنها جهان واقعی را از” رفتار لجن” پاک نمی کنند.دنیای مجازی هم در امان نیست: “مقامات ایرانی این هفته هشدار دادند که توسعه شبکه های اجتماعی به جامعه آسیب می رساند و اعلام کردند که 17 میلیون عضو ایرانی فیس بوک، تهدیدی برای ارزش های اسلامی کشور هستند.”
اسلام چنان در خطر است که محمدرضا نقدی – شکنجه گر زاده عراق و مدعی نجات جهان در ایران – کسوت شاعری می پوشد:
” با تفنگش نتوانسته شکارم بکند/ رفته با مطرب و اینترنت و ساز آمده است ناوگانش نتوانسته مهارم بکند/رفته با لُعبتک؟ چشم نواز آمده است بمب و موشک نتوانسته بترسانندم/فیس بوک و توییتر شایعهساز آمده است”.
احمدی نژاد مثال از فیلم همفکرش در انصار حزب اله می آورد و منتقدان خود را “حاجی گرینوف” ـ از شخصیتهای فیلم اخراجیها- می خواند و در ست مثل همان حاجی راه حقیقت را با شعار می زند و درجواب مردم ملایر که فرودگاه می خواهند، می گوید: “قلب احمدینژاد فرودگاه همه ملایری های عزیز است.”
کسی هم حتما نمی تواند بپرسد:
- بر سریکصد میلیارد دلارگم شده در دوران پاک ترین دولت تاریخ چه آمده است؟ نمی شد ازآن برای ملایر فرودگاه ساخت؟
و همه اینها در هفته ایست که دستان پاک – به اعتراف دیوان محاسبات- تنها از ابتدای سال90 از ریختن 15 میلیارد دلار به حسب ذخیره ارزی خودداری کرده اند.عامل یک اختلاس مالی 100 میلیاردی هم در اصفهان دستگیر شده است. نشریات آلمانی از انتقال میلیونها یورو به سفارت جمهوری اسلامی در آلمان برای تامین و توسعه فعالیتهای امنیتی و نیزهزینه کردن در مراکز اسلامی تحت حمایت رژیم در اروپا -مرکز اسلامی هامبورگ، مرکز اسلامی وین، یک سازمان بنیادگرای اسلامی سودانی فعال در اروپا و…..- پرده برداشته اند.
وزیر کشور- سردار محمد نجار- یکی دیگر از پاک دستان به نام است. قول می دهد: “انتخابات بعدی سالم خواهد بود.”
و هاشمی رفسنجانی، محمدخاتمی و جبهه مشارکت در ادامه “رفتار لجن” خود، خواستار انتخابات آزاد هستند ویکی از شروطشان آزادی موسوی و کروبی است.
ماه اول پائیز به هفته آخر می رسد. جهان با گام های بلندبسوی تحولات تازه می رود. خبر اصلی این است: “غلام شکوری، دیگر متهم این پرونده که اکنون در ایران به سر میبرد، از مقامات ارشد سپاه پاسداران است.”
مطبوعات آمریکا می نویسند: “نیروی قدس، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که اگرچه اطلاعات و جزئیات رسمی چندانی درباره آن موجود نیست، اما از دیرباز به نقشآفرینی نظامی در خارج از مرزهای ایران و حمایت از ترور در کشورهای گوناگون، از افغانستان و پاکستان گرفته تا عراق و سوریه و لبنان، متهم بوده است.”
غلام شکوری از فرماندهان ارتش قدس است. این نخستین بار است که گفته میشود عوامل نیروی قدس، کسی را در خاک آمریکا هدف حملات خود قرار دادهاند. و واکنش جمهوری اسلامی – چنین سریع و خشم آلود- بی سابقه است
رسانه ها، فضا رابه ویژه در آمریکا برای شنیدن اعترافات ایرانی دستگیر شده که درحال “همکاری” است آماده می کنند.
روزنامه کریستین ساینس مانیتور توضیح بسیار روشنگری می دهد: “عادل الجبیر – سفیر عربستان در آمریکا – که هدف ترور بود، همان شخصی است که بر اساس اسناد محرمانه منتشر شده در ویکیلیکس، در گفتوگو با مقامات نظامی آمریکایی، با اشاره به تحرکات ایران، از آنها خواسته بود که «سر این مار را قطع کنند.»….”
مجله تایم مینویسد: “با توجه به نزدیک بودن انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا، به نظر میرسد دولت اوباما باید اقدامات جدیتری برای تنظیم و تدوین سیاستهای خود در قبال ایران انجام دهد، زیرا جمهوریخواهان به زودی او را متهم به ملایمت بیش از حد با ایران خواهند کرد و چنین اقداماتی از سوی ایران، به اعتقاد آنان نتیجه نرمش بیش از حد اوباما در برابر سیاستهای تهاجمی ایران است. حالا همهچیز به شدت و حدت واکنش دولت دموکرات باراک اوباما به این «توطئه تروریستی» بستگی دارد.”
بسیاری از صاحبنظران معتقدند: “این رویداد میتواند منشا ءتغییرات چشمگیری در خاورمیانه، آمریکا و سراسر جهان باشد.”
مرکز تغییر در لحظه کنونی سوریه است.
آمریکا می گوید: “بشار اسد باید هماکنون از قدرت کنارهگیری کند.” حرف روسیه و چین یکی است: “بشار اسد دست به اصلاحات بزند یا کنار برود.” سوریه می کوشد یک “9 دی سوری” جورکند. “مردم خودجوش” رابه خیابانها می آورند. سایت دیپلماسی ایرانی که اوضاع سوریه را از بسیار نزدیک دنبال می کند، زیر پای متحد استراتژیک جمهوری اسلامی را در حال خالی شدن می بیند.
ترکیه درنهایت هشیاری سیاست قرارگرفتن در رهبری جهان اسلام راپی می گیرد. روابط اقتصادی با سوریه را مورد تجدید نظر قرار دمی دهد و بحث محاصره اقتصادی این کشور را به میان می کشد. اردوغان در افریقای جنوبی اعلام می کند: “وتوی کشورهای دیگر سبب نخواهد شد که ما در تحریم حکومت سوریه عقبنشینی کنیم.”
سرلشگر یحیی رحیم صفوی، مشاور نظامی آیتالله خامنهای، که دستهایش به پاکی شهره است، ترکیه را تهدید می کند: “اگر دولتمردان این کشور رفتار خود را تغییر ندهند در روابطشان با تهران به مشکل برخواهند خورد.به نظر من ترکها در یک مسیر غلطی حرکت میکنند شاید هم این مسیر را آمریکاییها برایشان تعیین کردهاند. ترکها تاکنون مرتکب چند خطای استراتژیک شدهاند.”
و درآخرین ساعات چهار شنبه خبرگزاری رویترز به نقل از دیپلمات های غربی در آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش می دهد: “انتظار می رود آژانس در نشست ماه آینده خود جزئیات بیشتری از دلایل نگرانی های خود درباره برنامه احتمالی نظامی- هسته ای ایران منتشر کند.”
و روزنامه اشپیگل چاپ آلمان بااین تیتر منتشر می شود: “در انتظار واکنش های تند در آینده نزدیک علیه ایران باید بود.”
پرسش روزاین است:
- بعداز سوریه نوبت ایران می رسد؟
فیلم کوتاهی از استادیوم آزادی منتشر می شود. واکنش مردم به پیروزی شش بر صفر ایران در برابر بحرین این است:
- نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران
واین شعرمادر جانباخته رامین رمضانی، فضای مجازی را پر می کند:
من به چشم های بی قرار تو قول می دهم
ریشه های ما به آب
ساقه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم