واژه نامه انتخابات (قسمت دوم)

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

سفر استانی(Safar Ostani): نوعی مسافرت تبلیغاتی که پولش را مردم می دهند و حالش را یکی دیگر می دهند. محل ملاقات رودرروی فرستنده و گیرنده نامه با حذف سیستم پستی. نوعی مسافرت که در آن هر کسی که مشکل داشته باشد مجبور است قیافه رئیس جمهور را تحمل کند. یک حادثه مثل سیل، طوفان، برف سنگین و زلزله که موجب تعطیل مدارس و ادارات می شود. نشانه ها: “ دوربین عکاسی، اتوبوس، پوستر، بوق، ظرف غذای یک بار مصرف، پاکت نامه، محافظ، بیلبورد، کثیف شدن شهر.” شعر مربوطه: “ آمدی جانت به قربانم ولی هر روز چرا؟”

 

نامزد انتخابات(Namzad Entekhabat): کسی که برای پذیرش مشکلات بعدی و ایجاد دردسرهای بعدی آمادگی خودش را اعلام می کند. نامزد تائید صلاحیت نشده: قهرمان ملی، مظهر شرافت، نمونه صداقت. نامزد تائید صلاحیت شده: یکی از خودشان، به درد نخور، سازشکار. مشخصات نامزد انتخابات ریاست جمهوری: “ دارای امید، اعتماد به نفس بالا، داشتن وقت اضافی، داشتن پول سرگردان، دارای قابلیت فریب خوردن توسط دیگران”

 

قاسم شعله سعدی(Mohsen Sazgara II): نوع کامل نشده محسن سازگارا. وکیل سابق دولت و وکیل فعلی حقوقی. وی در آن واحد متهم، شاکی، وکیل و مجرم بوده است. نامزد ازلی و ابدی. سابق: رادیکال تندرو، لیبرال تندروی سابق، اصلاح طلب تندروی اسبق، حزب اللهی تندروی مسبوق، دانشجوی تندروی سی سال قبل، راننده تندرو، جوان تندرو، در هر حال تندرو.

 

پوستر تبلیغات انتخاباتی (Poster): دروغ علنی. یک کاغذ که در آن مقداری دروغ در کنار تصویر آرایش شده یک آدمی که به مدت یک ماه لبخند می زند، چاپ شده است.

 

بیات(Bayat): یک نوع رفعت. یک نامزد مجلس و ریاست جمهوری که از مدتها قبل بیات بود. خبر بیات: رفعت بیات نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد.

 

وزیر کشور(Vazir Keshvar): کسی که از طرف یک جناح سیاسی انتخاب شده است تا مواظب باشد که انتخابات درست برگزار شود. شرط لازم: “ نظامی باشد، میلیاردر باشد، سابقه تقلب داشته باشد.” انواع وزیر کشور؛ مستقل( دستگیر و زندانی خواهد شد)، کمی با رئیس اختلاف دارد( برکنار می شود)، خیلی نزدیک است( متقلب از کار درمی آید)، بهترین وزیر کشور( رئیس سابق ستاد تبلیغاتی رئیس جمهور) مشخصات لازم برای برگزاری انتخابات سالم و عادلانه: بوق بوق بوق بیق بیق بیق.

 

وعده(Vaedeh): چیزی که می دهند ولی نمی کنند. انواع: سرخرمن، سفره نفتی، پنجاه هزار تومنی، هفتاد هزار تومنی، وام ازدواج. بیت: “ هزار وعده بدادی که رای بر تو بدادم، هزار حیله بکردی که رفت وعده ز یادم”

 

دروغ(Doroogh): یکی از واجبات انتخابات که به دین خاصی مربوط نیست و نامزد انتخابات در هر حال باید بگوید تا معلوم شود که نامزد انتخابات است. افعال همراه: “ می توانیم، بعدا می دهیم، بعدا می کنیم، مال شماست” افعال همراه پس از دو سال: “ نگذاشتند، نداریم، اگر بکنید پدرتان را در می آوریم، مال بابامان است.”

 

اعلمی(Aelami): ستارخان ورژن ویستا. نماینده سابق مجلس. معترض به اصلاح طلبان، اصولگرایان، دولت، اپوزیسیون و احتمالا خودش. جمله قصار: “ غلط کرد”.

 

ستاد انتخابات(Setad e Entekhabat): محل تولید دروغ های بزرگ برای بزرگ نشان دادن آدمهای کوچک در ابعاد وسیع.