آخرین شانس ایران

نویسنده

» گزارشی از کریستین ساینس مونیتور

بعد از سی سال ناسزاگویی و دشمنی بین ایران و آمریکا، که از سال 1979، همزمان با انقلاب اسلامی در ایران شروع شد، دورنمای آشتی در حال تحقق یافتن است. اما ایران با بی پروایی دارد این گشایش را از دست می دهد. این یک فاجعه است.

توافقنامه ای که اوایل این ماه در ژنو مطرح شد، فرصت طلایی بود تا مانع از رویارویی اجتناب ناپذیر ایران و غرب بر سر برنامه های اتمی بشود.

طبق پیشنویس این قطعنامه، ایران باید اورانیوم نیم نیمه غنی سازی شده اش را برای تبدیل کردن آن به ایزوتوپ هایی که در درمان سرطان بکار می رود، به خارج از کشور منتقل کند. روسیه موافق کرده بود تا اورانیوم را غنی سازی کند و بعد آن را به فرانسه بفرستد تا برای رآکتور های تحقیقاتی ایران آماده شود.  در عین حال ایران به بازرسان بین المللی اجازه داد تا از سایتی در نزدیکی قم که بتازگی وجود آن فاش شده بود، دیدن کنند. این یکی از ریزه کاری های توافقنامه محسوب می شود.

ایران با فرستادن مواد خام بمب اتمی که همواره قصد ساختن آن را انکار می کند، ابتدا همسایگانش و همچنین اسرائیل را که آماده جنگ است را مطمئن می کند و دوم اینکه روسیه با آمریکا و اروپا وارد همکاری می شود. طرفداران حکومت دینی صدای دیگری را می شنوند. سوم اینکه این توافقنامه تنها راه بسوی رسیدن به راه حل است: تلویحا به حق ایران برای غنی سازی کردن اورانیوم احترام گذاشته می  شود و در عین حال غنی سازی تحت نظارت شدید بین الملی انجام می شود.

اما حالا چه اتفاقی می افتد؟ حکومت ایران، مثل همیشه کار را دشوار کرد. درحالیکه محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور متلون ایران که تابستان امسال با تقلب در انتخابات پیروز شد، از تغییر رویه آمریکا و “همکاری” استقبال کرد، ایران خواهان یک نقشه جایگزین و صدور اورانیوم نیمه غنی سازی شده، شد.

چون ایران بطور رسمی از موقعیت خود کناره گیری نکرده است، هنوز جایی برای تکان خوردن دارد. اما به محض اینکه در این موقعیت قرار بگیرد، باید عواقب آن  را به روشنی بداند. یا باید راه آشتی را در پیش بگیرد؛ یا راه دیگر که منجر به فنا می شود.

 

منبع: کریستین ساینس مونیتور 30 اکتبر