مطبوعات عربی در هفتهای که گذشت بیش از هر چیز به بحران یمن و نقش احتمالی ایران در این کشور و حمایت تهران از گروه الحوثی پرداختند. رقابت ایران با ترکیه و عربستان نیز از دیگر موضوعات مطرح شده در رسانههای عربی بود.
طارق الحمید در روزنامه الشرقالاوسط به موضوع دخالت ایران در یمن و حمایت این کشور از گروه الحوثی پرداخته و برای ادعایش به اظهارات اخیر علیاکبر ولایتی مشاور رهبر ایران در امور بینالملل استناد کرده است.
الحمید نوشت: “علیاکبر ولایتی به صراحت تمام حمایت ایران از گروه الحوثی را تایید کرده و وضعیت حاکم بر یمن را یک تحول یگانه در تاریخ این کشور خواند. ولایتی پیروزی حوثیها را ناشی از یک طرح برنامهریزی شده و دقیق خواند؛ اما نکته مهم صحبتهای ولایتی چیز دیگری بود. وی در بخشی از صحبتهای خود در مورد یمن گفت که امیدوار است حوثیها در یمن همان نقشی را ایفا کنند که حزبالله در لبنان دارد”.
الحمید این سوال را مطرح میکند که چطور ایران، حوثیها را بخشی از “بیداری اسلامی” میخواند و معنای اینکه از حوثیها انتظار دارد نقش حزبالله را این بار در یمن ایفا کنند، چیست؟
این تحلیلگر عربی در پاسخ به این سوالها نوشت: “انتظار ایران از حوثیها بدین مفهوم است که این گروه قرار است نقشی طائفهای و مذهبی را در یمن ایفا کند و مانند آنچه در عراق و سوریه و لبنان رخ داد عمل کند و در نتیجه یمن بیش از پیش بحرانی خواهد شد. در عین حال ممکن است اظهارات اخیر ولایتی صرفا با هدف تحریک کردن عربستان ایراد شده باشد. هر چه که باشد این اظهارات بیشتر از آنکه حمایت از حوثیها باشد، در دل خود درگیر کردن آنها در بحرانهای منطقه را دارد”.
سلطان محمد النعیمی در تحلیلی دیگر در روزنامه الحیات به نقش ایران در بحران یمن اشاره کرده و مانند الحمید معتقد است که ایران در حال شکل دادن و فعال کردن گروه دیگری دقیقا مشابه حزبالله، این بار در یمن است.
النعیمی نوشت: “برای اینکه از چیزی بتوان نسخهبرداری کرد، باید نمونهی اولیهای از آن در اختیار داشت. ایران با در اختیار داشتن حزبالله، مشغول تولید یک جریان کاملا شبیه به آن در یمن است. این شباهت حتی در نام گروه و شبکه تلویزیونی آن نیز به چشم میخورد. وجه تسمیه حزبالله به خاطر استعمال این کلمه در جریان انقلاب اسلامی و پس از آن است و حال نیز میبینیم که گروه الحوثی نام خود را به انصارالله تغییر داده است. شبکه تلویزیونی المنار مشغول تبلیغ نگاه حزبالله و تفسیر آن از مسایل مختلف است و شبکه المسیرة همین کار را برای حوثیها میکند. سخنرانیهای حسن نصرالله و عبدالملک الحوثی نیز شباهت فراوانی به یکدیگر دارد”.
به نوشته النعیمی “محمدرضا نقدی فرمانده بسیج در ایران، تحرکات حوثیها در یمن را یک جنبش انقلابی خواند و عبدالملک الحوثی را پس از سیطره بر صنعا، برادر مجاهد خطاب کرد. واضح و روشن است که ایران در حال نسخهبرداری حزبالله لبنان در یمن است و این ماجرا تنها با دقت نظر کشورهای عربی و مذاکره قابل حل و فصل است”.
خیرالله خیرالله در یادداشتی که پایگاه اینترنتی میدلایست آنلاین منتشر کرده، سیاستهای ایران در منطقه را نسخهبرداری از سیاستهای مصر در دهههای شصت و هفتاد و تحت رهبری جمال عبدالناصر توصیف میکند، با این تفاوت که ایران اشتباههای عبدالناصر را مرتکب نشده است.
خیرالله نوشت: “بغداد، دمشق، بیروت و صنعا که اکنون در کنترل ایران است، همان چهار پایتختی است که زمانی در طرح و برنامه عبدالناصر بود و به کنترل مصر درآمد. ایران همان طور که عبدالناصر با اسراییل دشمن بود، با تلآویو دشمنی دارد و دقیقا به همان شکل به دنبال سیطره بر یمن و در نتیجه محاصره عربستان است و به همان ترتیب بغداد، دمشق و بیروت را نیز در اختیار دارد”.
به نوشته خیرالله، “اشتباه عبدالناصر این بود که فکر میکرد با نشستن در قاهره و سخنرانی کردن میتواند تمام پایتختهای عربی را در کنترل خود بگیرد، در حالی که ایران به سخنرانی اکتفا نکرده و در جبهههای مختلف نمایندگانی دارد که از طرفش میجنگند و سیاستهایش را اجرا میکنند”.
خیرالله معتقد است که ایران قصد دارد شکست خود در عراق و آشفته شدن وضعیت این کشور را در یمن جبران کند و این همان کاری است که عبدالناصر نیز انجام داد. وی در انتهای یادداشت خود این تردید را مطرح کرده که شرایط کنونی با زمان عبدالناصر تفاوت کرده و حوثیها اکنون دقیقا میدانند که چه میخواهند و ممکن است هر لحظه از ایران جدا شوند و سیاستهای خود را اجرا کنند، چرا که به گفتهی خیرالله “یک یمنی را میتوان اجاره کرد، ولی او را نمیتوان خرید”.
با این حال تحلیلگران دیگری نیز هستند که معتقدند آنچه در یمن میگذرد و تلاش ایران برای دخالت در این کشور، بیشتر از اینکه به تنش میان ایران و عربستان مربوط باشد، به رقابت ایران و ترکیه ربط دارد.
سلیم نصار تحلیلگر لبنانی در روزنامه الحیات نوشت: “ترکیه از زمان خاتمه جنگ جهانی اول و حضورش در کنفرانس ورسای، تلاش داشت بخشهایی از سوریه و عراق و حتی یونان را در اختیار خود نگاه دارد. در آن زمان کشورهای غربی با این استدلال که ترکیه طرف شکستخورده در جنگ است، با خواستههای این کشور موافقت نکردند. اکنون به نظر میرسد اردوغان در همان راه قدم بر میدارد. ترکیه قصد دارد از طریق روابط خوب با بارزانی در کردستان و همچنین معامله با آمریکا، نفوذ خود در سوریه را نیز باز پس بگیرد”.
به نوشته نصار “اردوغان مداخله ترکیه در مبارزه با داعش را منوط به موافقت آمریکا با واژگون کردن حکومت بشار اسد کرد. هر چند که این موضوع در ابتدا از طرف آمریکاییها با مخالفت جدی مواجه شد، اما به نظر میرسد که این موضع واشنگتن تغییر کرده است”.
این تحلیلگر لبنانی نوشت: “حمله دومی که حوثیها انجام دادند و موفق شدند صنعا را در اختیار بگیرند، نشان میدهد این گروه که با تهران هماهنگ است، قصد دارد سیطره خود را بر تمام یمن شمالی گسترش دهند. این گونه به نظر میرسد که آمریکا با خواستههای ترکیه در سوریه موافقت کرده و به این ترتیب بازنده بزرگ سقوط احتمالی بشار اسد، ایران خواهد بود. به همین دلیل ممکن است به زودی عراق و سوریه از کنترل ایران خارج شده و در اختیار ترکیه قرار گیرد. ایران شکست خود از ترکیه را در یمن جبران کرده و عرصه تنش و رقابت خود با عربستان را به از عراق و سوریه به یمن میکشاند تا شکست در برابر ترکیه را با پیروزی مقابل عربستان عوض کند”.
مصطفی الفقی نویسنده مصری، در مطلبی که در روزنامه الحیات منتشر شده نوشته که آنچه در منطقه رخ میدهد نتیجه سیاستهای ترکیه و ایران است.
الفقی نوشت: “ایران از حضور داعش در عراق راضی نیست و اساسا در طول تاریخ عراق برای ایران یک کشور مهم و حساس بوده است. در عین حال ایران در هیچ عملیاتی علیه داعش شرکت نمیکند مگر اینکه قبل از آن هزینهاش را دریافت کرده باشد. در نتیجه تحرک ایران اکنون به این سمت است که از سقوط عراق جلوگیری کند و در عین حال امتیازهایی نیز در مقابل دخالتش در مبارزه با داعش دریافت کند. خطری که ایران را تهدید میکند این است که در مرحلهای داعش در صدد مبارزه با حزبالله لبنان برآید”.
این تحلیلگر مصری، وضعیت ترکیه را این گونه تشریح میکند که “آنکارا قصد دارد رویای امپراتوری عثمانی را زنده کند و مانند تهران با هرگونه مبارزه با داعش تا زمانی که بهای آن را نگرفته باشد، موافقت نمیکند. بسیاری از خبرهای درز یافته نشان میدهد که ترکیه در حال همکاری با داعش در سوریه برای واژگون کردن حکومت بشار اسد است”.